سیرى در آیات قبل از آیه مثل

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
مثالهاى زیباى قرآن جلد 2
دور نماى بحثشرح و تفسیر آیه مثل

آیات قرآن به طور کلّى داراى پیوند خاصّى است; این پیوند گاهى آشکار و روشن است; مانند آیات سوره یوسف که همه یک داستان را دنبال مى کند و گاهى این پیوند صریح و روشن نیست و در ابتدا معلوم نمى شود، امّا با کمى تأمّل و دقّت روشن مى شود.

پیوند آیه مثل با آیات قبل از آن، از نوع دوم است که با کمى دقّت و تفکّر روشن مى گردد. با این توضیح، نگاهى گذرا به آیات قبل از آیه مثل مى کنیم.

سوره «ق» «سوره مکّى» است، سوره هاى مکّى غالباً پیرامون خداشناسى و معاد سخن مى گوید; به عبارتى دیگر، خداوند در مدّت سیزده سالى که پیامبرش(صلى الله علیه وآله) در مکّه بود مسلمانان را چنان تربیت کرد که عقیده آنان به خداوند و قیامت که عامل تمام حرکتهاست، محکم شود. اگر انسان به این دو اصل اساسى و مهم ایمان داشته باشد، عمده مسائل عقیدتى اش سروسامان مى گیرد و در واقع راه سعادتش هموار مى گردد.

اشکال بسیارى از مردم از ضعف اعتقاد آنها نسبت به مبدأ و معاد است. این نوع انسان ها یا خداوند را حاضر و ناظر نمى دانند که در نتیجه دست به گناهان و جنایات فراوان مى زنند و یا اگر خدا را حاضر و ناظر مى دانند، به قیامت و جهان پس از مرگ اعتقادى ندارند.

هنگامى که به ابن سعد ـ لعنة اللّه علیه ـ دستور دادندکه: به جنگ امام حسین(علیه السلام)برود، بسیار ناراحت شد; زیرا از طرفى جنگ با فرزند دختر رسول خدا(صلى الله علیه وآله) کار بسیار سختى بود و از سوى دیگر دست کشیدن از مقام و حکومت و امارت سرزمین حاصلخیز «رى» سخت تر. جنگ بین «عقل» و «هوى» شروع شد و بالاخره هوى و هوس بر«ابن سعد» غلبه کرد و جنگ با امام حسین(علیه السلام) را انتخاب کرد تا به ملک رى برسد. او در پاسخ به نداىِ عقلِ مغلوب شده مى گفت:

 

یقولون انّ اللّه خالق جنّة *** و نار و تعذیب و غل یدین

فان صدقوا فیما یقولون اننّى *** اتوب الى الرّحمن من سنتیتن

و ان کذبوا فزنا بدنیا عظیمة *** و ملک عقیم دائم الحجلین

 

ترجمه : مى گویند: خداوندى وجود دارد و بهشت و جهنمّى در انتظار است... اگر راست باشد که پس از جنگ توبه مى کنم!(1) و اگر دروغ باشد، ملک رى را از دست نداده ام!(2)

* * *

 

بنابراین، اعتقاد به دو اصل توحید و معاد، بسیار کار ساز است; حتّى در زندگى دنیا ! به گونه اى که اگر انسان ها به این دو اصل اعتقاد کامل پیدا کنند و طبق آن عمل نمایند، دیگر نیازى به دادگاه و زندان نیست. به این جهت، پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله)در طول سیزده سال تبلیغ در مکّه، روى این دو اصل کار کرد و آیاتى از قرآن که در مکّه نازل شد نیز غالباً بر همین محور دور مى زد. برخلاف آیات «مدنى» که پیرامون مسائل فقهى، اخلاقى، تاریخى، جنگ ها و مانند آن است و کمتر از مبدأ و معاد سخن گفته شده است; زیرا مبانى اعتقادى مسلمانان در مکّه پى ریزى و محکم شده بود.

خداوند متعال در آیات 6 تا 8 سوره «ق»، مسأله خداشناسى و توحید را مطرح مى فرماید: در این آیات مى خوانیم:

 

اَفَلَمْ یَنْظُرُوا اِلَى السَّماءِ فَْوَقَهُمْ کَیْفَ بَنَیْناها وَ زَیَّناها وَ مالَهُمْ مِنْ فُرُوج

آیا آنان به آسمان بالاى سرشان نگاه نکردند که چگونه ما آن را بنا کرده ایم و چگونه آن را (به وسیله ستارگان) زینت بخشیده ایم و هیچ شکاف و سستى در آن نیست؟!

 سؤال : برخى تصوّر مى کنند که اصلا آسمان سقفى ندارد تا شکاف و سستى در آن تصوّر شود و آنچه مى بینیم چیزى شبیه به سقف است، نه یک سقف واقعى; پس چگونه قرآن مجید از آن، تعبیر به سقف نموده است؟ آیا این تعبیر با کشفیّات علم امروز سازگار است؟

پاسخ : یکى از معانى آسمان، جوّ کره زمین است که دور تا دور کره زمین را گرفته و هیچ شکاف و سستى در آن راه ندارد، این جوّ بسیار لطیف از سقف فولادى که داراى چندین مترقطر باشد، محکم تر است; شهاب هاى آسمانى را همین جو دفع مى کند. این سنگ ها به قدرى بزرگ و خطرناک است که اگر به زمین برسد، خانه ها، شهرها، مزرعه ها، کارخانه ها و... را سنگباران و نابود مى کند; ولى خداوند، این سقف محفوظ را قرار داده است و هنگامى که سنگ ها به آن برخورد مى کند، بر اثر حرارت زیاد، آتش مى گیرد و خاکستر مى شود

علاوه بر سنگ هاى آسمانى، اشعّه خطر ناکى از کیهان به سوى زمین سرازیر مى شود که اگر جوّ کره زمین نبود، مستقیماً به سوى انسان ها مى آمد و حیات انسانى را به خطر مى انداخت.

نور خورشید نیز مضرّاتى دارد که جوّ زمین آن را تصفیه مى کند و نور تصفیه شده به ما مى رسد. بنابر این، اگر سقف آسمان شکافته شود و قسمتى از جوّ زمین آسیب ببیند و از آن قسمت سنگ هاى آسمانى و اشعّه کیهانى و قسمت مضرّ نور خورشید به کره زمین برسد، زندگى انسان ها به خطر مى افتد. آیا این انسان ناسپاس، در این آیات تفکّر و اندیشه نمى کند تا به عظمت خداوند پى ببرد!

 وَالاَرْضَ مَدَدْناها وَ اَلْقَْینا فْیِها رَواسِىَ وَ اَنْبَتْنا فیها مِنْ کُلِّ زَوْج بَهیج

زمین را گسترش دادیم و در آن کوه هایى عظیم و استوار افکندیم و از هرنوع گیاه بهجت انگیز در آن رویاندیم.

 ابتدا سراسر کره زمین زیر آب بود، بتدریج خشکى هاى زمین نمایان شد و به این ترتیب خداوند، زمین (خشکى هاى زمین) را گسترش داد; بنابراین آفرینش زمین و پیدایش خشکیهاى آن از نشانه هاى بزرگ توحید است.

کوههایى که همانند میخ در زمین فرو رفته است و جلوى طوفان هاى سهمگین را مى گیرد و از زلزله هاى شدید و خطرناک جلوگیرى مى نماید نیز از آثار قدرت پروردگار است.

مسأله زوجیّت، در تمام جانوران و گیاهان نشانه دیگر عظمت خدا است.

در قرن هفدهم میلادى کشف کردند که زوجیّت اختصاص به انسان ها و حیوانات ندارد(3) بلکه در جهان گیاهان نیز زوجیّت وجود دارد، گیاهان هم بخشهاى نر و ماده دارند و گرنه میوه و دانه تولید نمى شود;

قرآن مجید 14 قرن قبل، پرده از این رازمهمّ علمى بر داشته و همسردارى گیاهان را اعلام کرده است.

تَبْصِرَةً وَذِکْرى لِکُلِّ عَبْدمُنِیب

]آسمان بدون شکاف، ستارگان زینت بخش آسمان، زمین و خشکى هاى آن، کوه هاى سر به فلک کشیده، همه آیات الهى هستند، آنها را براى شما بیان کردیم[ تا مایه بینایى و یاد آورى براى هربنده توبه کار باشد.

خداوند متعال پس از بیان مسائل خداشناسى در سه آیه فوق، در آیه 15 همین سوره به سراغ مسأله معاد و جهان پس از مرگ مى رود و مى فرماید:

اَفَعَیِینَا بِالْخَلْقِ الاَوَّلِ بَلْ هُمْ فى لَبْس مِنْ خَلْق جَدید

آیا ما از آفرینش اوّل عاجز ماندیم (که قادر بر آفرینش رستاخیز نباشیم)؟! ولى آنها (بااین همه دلایل روشن) باز در آفرینش جدید تردید دارند!

نتیجه این که خداوند متعال در آیات قبل از آیه مثل، از توحید و معارف بحث کرده است و آیه مثل هم در پیوند با همان آیات است; زیرا یکى از آثار معاد، محاسبه اعمال  انسان هاست.

معاد براى پس دادن حساب و کتاب هاست و حساب و کتاب منوط به این است که کسى این حساب و کتاب ها را ثبت کرده باشد. چه کسى این همه حساب و کتاب ها را ثبت کرده است؟ آیه مثل به این پرسش پاسخ مى دهد.

 

 


1 . راستى چه تضمینى براى ابن سعد وجود داشت که تا پس از جنگ زنده بماند و توفیق توبه پیدا کند! تاریخ نشان مى دهد که او نه تنها موفق به توبه نشد بلکه به ملک رى هم نرسید! و عاقبت، همان گونه که امام حسین(علیه السلام) پیش بینى کرده بود، با وضع ذلیلانه اى به دست مختار کشته شد. شرح این داستان را در کتاب «سخنان حسین بن على(علیه السلام)» صفحه 263 به بعد مطالعه فرمایید.
2 . منهاج الدّموع، صفحه 291.
3 . همسرى، صفحه 18.
دور نماى بحثشرح و تفسیر آیه مثل
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma