معناى «مثال» در استعمالات قرآن

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
مثالهاى زیباى قرآن جلد 2
دور نماى بحثآیا آیه مورد بحث جزء امثال القرآن است؟
 

براى روشن شدن این مطلب، لازم است ابتدا با معناى کلمه «مثال» در استعمالات قرآن مجید آشنا شویم:

قرآن مجید کلمه «مثل» و «مثال» را در معانى مختلف استعمال کرده است:

1 ـ نخستین مورد استعمال آن همان چیزى است که موضوع بحث امثال القرآن مى باشد; یعنى تشبیه یک مطلب پیچیده معنوى به یک مطلب حسّى ساده روشن که قابل فهم همگان باشد، مثل این که ثواب صدقه را به دانه گندم تشبیه مى کند که هفت خوشه مى رویاند و در هر خوشه اى یک صد دانه گندم است.(1) امثال القرآن پیرامون چنین مثال هایى بحث مى کند; هر چند کلمه مثال در آن نباشد.

2 ـ دومین معناى کلمه «مثال» در قرآن مجید تشبیهاتى است که مردم در مقابل انبیاء مى کردند; یعنى مثال هایى که مردم مى زدند نه خداوند. مثل در آیه 78 سوره یاسین از همین قبیل است: 

وَ ضَرَبَ لَنا مَثَلا وَ نَسِىَ خَلْقَهُ قالَ مَنْ یُحْىِ الْعِظامَ وَ هِىَ رَمیمٌ

و براى ما مثالى زد و آفرینش خود را فراموش کرد و گفت: چه کسى این استخوان ها را زنده مى کند در حالى که پوسیده است؟!»

شخصى از مشرکان به نام «اُبىّ بن خلف» یا «امیّة بن خلف» و یا «عاص بن وائل» و یا «عبداللّه بن اُبىّ» قطعه استخوان پوسیده اى را پیدا کرد و گفت که با این دلیل محکم به مخاصمه با محمد](صلى الله علیه وآله وسلم)[ بر مى خیزم و سخن او را در باره معاد ابطال مى کنم; آن را برداشت و نزد پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) آمد (و شاید مقدارى از آن را در حضور پیامبر(صلى الله علیه وآله)خرد کرد و به روى زمین ریخت) و گفت: «چه کسى مى تواند این استخوانهاى پوسیده را از نو زنده کند ( و کدام عقل آن را باور مى کند)!؟»

خداوند در یک جمله کوتاه، جواب دندان شکنى به آن مرد مشرک داد: «همان خدایى که انسان را از خاک آفرید قدرت دارد دوباره استخوانى که مبدّل به خاک شده را تبدیل به یک انسان زنده کند.(2)»

به هرحال، کلمه «مثال» در این آیه، در مورد مثال هایى است که مردم مى زنند، نه خداوند; و این گونه مثال ها از بحث ما خارج است; زیرا موضوع امثال القرآن مثال هاى است که خداوند مى زند، نه مردم.

3 ـ معنى دیگر مثال، حوادث تلخ و دردناکى است که در زندگى بشر رخ مى دهد، به چنین چیزى نیز در قرآن مجید «مثال» اطلاق شده است. در آیه 214 سوره بقره آمده است:

اَمْ حَسِبْتُمْ اَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمّا یَاْتِکُمْ مَثَلُ الَّذینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِکُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْساءُ وَالضَّرّاءُ وَ زُلْزِلُوا حَتّى یَقُولَ الرَّسُولُ وَ الَّذینَ آمَنُوا مَعَهُ مَتى نَصْرُاللّهِ أَلاَ اِنَّ نَصرُ اللّهِ قَریبٌ

آیا گمان کردید داخل بهشت مى شوید، بى آن که حوادثى همچون حوادث گذشتگان به شما برسد؟! همانان که گرفتارى ها و ناراحتى ها به آنها رسید و آنچنان ناراحت شدند که پیامبر(صلى الله علیه وآله) و افرادى که ایمان آورده بودند، گفتند: پس یارى خدا کى خواهد آمد؟! (در این هنگام، تقاضاى یارى از او کردند، و به آنها گفته شد:) آگاه باشید، یارى خدا نزدیک است!

 

مثل در این آیه شریفه به سرگذشت دردناک پیشینیان تفسیر شده است. امثال القرآن از این نوع مثال ها نیز بحث نمى کند.

4 ـ چهارمین معناى مثال در قرآن مجید، «عبرت» است. این معنى در آیه 55 و 56 سوره زخرف دیده مى شود:

فَلَمَّـآ آسَفُونَا انْتَقَمْنا مِنْهُمْ فَاَغْرَقْناهُمْ اَجْمَعینَ فَجَعَلْنا هُمْ سَلَفاً وَ مَثَلاً لِّلاَْخِرِینَ

 

امّا هنگامى که (فرعون و پیروانش) ما را به خشم آوردند، از آنها انتقام گرفتیم و همه را غرق کردیم و آنها را پیشگامان (در عذاب) و عبرتى براى دیگران قرار دادیم.

 

مثال در این آیه شریفه به معناى عبرت است. این نوع آیات نیز موضوع امثال القرآن نیست.

5 ـ یکى دیگر از معانى مثل در قرآن، به معنى «نمونه و الگو» است (همانطور که در ترجمه آیه 59 سوره زخرف در آغاز همین فصل آمد).

خلاصه این که، از این پنج نوع استعمال مثل در قرآن، فقط معناى اوّل موضوع امثال القرآن است و چهار معنى دیگر خارج از مثل هاى قرآنى است، هرچند متأسّفانه بعضى از مؤلّفان امثال القرآن این ها را مخلوط نموده و هر آیه اى که کلمه «مثل» در آن به کار رفته است را جزء امثال القرآن شمرده اند. و این اشتباه است.


1 . این مثال در آیه 261 سوره بقره آمده است و شرح آن بطور مفصّل در جلد اوّل این کتاب گذشت.
2 . التّبیان فى تفسیر القرآن، جلد 8، صفحه 478.
دور نماى بحثآیا آیه مورد بحث جزء امثال القرآن است؟
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma