«وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الاِنْسانَ وَ نْعَلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِه نَفْسَهُ» ـ ما انسان را آفریدیم و از تمام اسرار درون او اطّلاع داریم، نه تنها از اعمال و سخنانش; بلکه از افکار و اعتقادات و نیّاتش نیز آگاهیم.
«وسوسه» در اصل به معناى صداى به هم خوردن زینت آلات است; زنى که النگوهاى متعدّدى به دست دارد و از برخورد آنها با یکدیگر صدایى تولید مى شود، آن را وسوسه مى گویند. سپس این کلمه به هر چیزى که باعث فریب انسان شود، اطلاق گردید. به این جهت خیالات نامطلوب در ذهن انسان را وسوسه گفته اند.
بنابراین خدا از همه چیز، حتّى خیالات نا مطلوب درونى شما، اطّلاع دارد. پس در چه چیز شک دارید؟
«وَ نَحْنُ اَقْرَبُ اِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرید» ـ ما از این انسان دور نیستیم تا ندانیم چه مى کند بلکه به او نزدیک هستیم، نزدیکتر از رگ قلبش!
حبل الورید به دو معنى تفسیر شده است:
1 ـ شاهرگى که در دوطرف گردن انسان است.
2 ـ شاهرگ هایى که متّصل به قلب است.
این قلب از عجایب پروردگار است! تنها دستگاهى است که به طور مستمر در طول شبانه روز تا 80 سال یا کمتر یا بیشتر فعّالیّت مى کند.
بنابراین، خداوند از رگ قلب انسان به او نزدیکتر است. آیا با این نزدیکى، انسان از خداوند پنهان مى ماند؟ خیالاتش بر خداوند مخفى مى ماند؟ هرگز! بلکه همه چیز را مى داند.