داستان تحریم

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
مثالهاى زیباى قرآن جلد 2
بررسى اجمالى سوره تحریمشرح و تفسیر

در مورد قصّه تحریم، اقوال مختلفى ذکر شده است; ولى مناسب ترین آنها به شرح زیر است:

پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله)همسران متعدّدى داشت; یکى از آنها «زینب بنت جحش» بود که علاقه زیادى به پیامبر(صلى الله علیه وآله) داشت، به این جهت مقدارى عسل ذخیره کرده بود، تا هر زمان حضرت به خانه او مى آید، آن عسل را خدمت حضرت بیاورد تا حضرت از آن تناول کند.

«عایشه» دختر ابوبکر، همسر دیگر پیامبر(صلى الله علیه وآله) ، از این جریان و محبّت زینب به پیامبراسلام (صلى الله علیه وآله) با خبر شد و حسّ حسادت او تحریک شد که مبادا زینب با این کارش در دل پیامبر(صلى الله علیه وآله)جاى بیشترى باز کند و محبّت حضرتش به او بیشتر شود; بدین جهت تصمیم گرفت کارى کند که دیگر پیامبر از آن عسل نخورد; تصمیم زشت خود را با «حفصه»، دختر عمر، همسر دیگر پیامبر، در میان گذاشت. قرار شد هنگامى که پیامبر(صلى الله علیه وآله) به منزل آنان مى رود، بگویند: از دهان شما بوى بدى مى آید؟! نکند غذاى نامناسبى خورده اید، سپس بوى بد را به عسل ارتباط بدهند تا حضرت از آن عسل نخورد.

پیامبر(صلى الله علیه وآله) روزى به منزل حفصه وارد شد. حفصه، طبق نقشه قبلى، جلوى بینى خود را گرفت و گفت: یارسول اللّه! چه بوى بدى از بدن شما به مشامم مى رسد! چه خورده اى؟ پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: در منزل زینب مقدارى عسل خورده ام! حفصه عرض کرد: شاید این بوى بد از همان عسل است و ممکن است زنبور عسل برروى «معافیر»(1) نشسته و این بوى بد از معافیر به عسل منتقل شده است! پیامبر(صلى الله علیه وآله)، که به بوى خوش اهمیّت فراوانى مى داد و قسمتى از درآمد خود را صرف بوى خوش و عطرها مى کرد(2) در پاسخ فرمود: بسیار خوب، من دیگر از آن عسل نمى خورم و آن را بر خود حرام مى کنم. ولى شما این مسأله را در همین جا خاتمه دهید و در بین دیگران از این مطلب سخن نگویید. این راز و سرّ همین جا دفن شود! آنها که به مقصود خود رسیده بودند، متعهّد شدند با کسى در این باره سخن نگویند.

آنها به این تعهّد خود وفا نکردند و راز پیامبر(صلى الله علیه وآله)را فاش کردند و آن خبر را در بین مردم پخش نمودند. خداوند به وسیله جبرئیل پیمان شکنى آنها را به پیامبر(صلى الله علیه وآله)اطّلاع داد و آنها را تهدید به مجازات نمود و به پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود که آنچه را بر خود حرام کرده اى حلال است و مى توانى از آن استفاده کنى!

«عایشه» و «حفصه»، در این داستان مرتکب سه گناه زشت شدند:

یکى حسادت به محبّت فراوان زینب به پیامبر(صلى الله علیه وآله) .

دیگرى گفتن دروغ به پیامبر(صلى الله علیه وآله)که از بدن شما بوى ناخوشایند مى آید.

سوم افشاء راز پیامبرگرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) که هر سه از گناهان بزرگ است.(3)


1 . «معافیر» صمغ و شیره یکى از درختان حجاز به نام «عُرْفُطْ» است که بوى نا مناسبى دارد، به گونه اى که اگر زنبور عسل از آن بخورد، بوى بد آن به عسل آن زنبور نیز منتقل مى گردد.
2 . استعمال عطر و معطّر بودن امرى پسندیده اى است که براى رهبر یک جامعه بسیار پسندیده است.
3 . تفسیر نمونه، جلد 24، صفحه 271. جالب این که اصل این حدیث را «بخارى» در جلد ششم «صحیح» خود، صفحه 194، نقل کرده است .
بررسى اجمالى سوره تحریمشرح و تفسیر
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma