الزام و اجبار زنان به حجاب، به خاطر دل بیمار مردان!؟

چرا باید ما زنان به خاطر دل بیمار مردان حجاب داشته باشیم؟! چرا ما بايد در گرمای وحشتناك تابستان حجاب داشته باشیم تا آقايان گمراه نشوند؟! بهتر نیست آقایان به ما نگاه نکنند؟!

اولا: اسلام برای مردان نیز رعایت نکاتی را در تعامل اجتماعی با زنان نامحرم لازم شمرده است؛ اسلام به مردان و پسران نیز دستور داده كه از چشم چرانى به شدّت بپرهيزند و عفاف ویژه خود را داشته باشند.
ثانیا: تحریک نشدن مردان تنها حکمت حجاب نیست و حکمت های دیگری نیز برای آن وجود دارد: حجاب باعث امنیت اجتماعی است؛ حجاب با کاهش زمینه های تنوع طلبی جنسی مردان، به تحکیم خانواده کمک می کند؛ حجاب موجب حفظ کرامت و شخصیت زن می گردد.
ثالثا: گرمای تابستان بهانه ای ناپذیرفتنی می باشد و مخالفان حجاب در سرمای زمستان هم ترویج بی حجابی می کنند. در حالی که هزاران سال است بانوان در جوامع مختلف - مسلمان و غیر مسلمان، حتی به هنگام کار سنگین کشاورزی، در مناطق گرم - حجاب خود را در گرمای تاستان حفظ می کنند.

منافات دعا با مقام رضا و تسليم بر اراده الهی؟!

آیا دعا کردن با مقام رضا و تسلیم در برابر اراده الهی منافات دارد؟!

رضایت و تسلیم باید بر قضای الهی باشد و قضای الهی نیز بر اساس استعدادها و لیاقت هایی که هر شخص از خود نشان می دهد شکل می گیرد و جریان می یابد. «دعا» به تصریح آموزه های اهل بیت(ع) یکی از مؤثرترین عواملی است که مواهب الهی را به شخص جلب می کند. زیرا دعاکننده بعد از آن که نهایت کوشش خود را در استفاده از همه وسایل موجود به کار می بندد، آن جا که دیگر کاری از دستش بر نمی آید و به نقطه بن بست رسید، به در خانه خدا می رود و با توجه و توکل و تکیه بر خدا، فراهم شدن اسباب و عواملِ خارج از دایره قدرت انسانی را از وی طلب می کند و با همین توکل و تکیه است که تسلیم قضای الهی می شود.

انگیزه های سوال از «هدف زندگی» و «فلسفه آفرینش»؟

علل و انگیزه های شکل گیری سوال از «هدف زندگی» و «فلسفه آفرینش» در ذهن انسانها چیست؟

علل و انگیزه های مختلفی سبب شکل گیری پرسش از هدف و فلسفه خلقت در ذهن انسان می شود، از قبیل: مواجهه انسان با ناپایداری زندگی و بی وفایی دنیا، مواجهه با مرگ دوستان، شکست و ناکامی در اهداف زندگی، شرایط نامساعد اجتماعی و معمّا شدن آفرینش، و... . اما متأسّفانه استفهام حقیقی از فلسفه خلقت، کمتر در ذهن انسان شکل می گیرد، و تنها زمانی که انسانها در رسیدن به اهداف و مقاصد خود شکست خورده و از زندگی مایوس می شوند، اسباب و انگیزه های پرسش از هدف و فلسفه خلقت در ذهن انسان ایجاد می شود.

حیات و زندگی از منظر اسلام

از منظر اسلام حیات و زندگی چگونه تفسیر شده است؟

از منظر اسلام حیات و زندگی دارای دو جلوه پوچ و حقیقی است. از این رو درجلوه پوچ حیات، انسان حیات خود را جز خواب و لذت جویی ندانسته و تنها به مظاهر دنیوی توجه می کند. قرآن در این باره می فرماید: «بدانید زندگی دنیا تنها سرگرمی و تجمل پرستی و ... در میان شما و افزون طلبی در اموال و فرزندان است». اما در جلوه حقیقی حیات، هدف انسان قرب به خداوند و لقا و فنا در ذات او است. قرآن در این باره می فرماید: «زندگی دنیا، چیزی جز بازی و سرگرمی نیست و سرای آخرت برای آنان که پرهیزکارند، بهتر است، آیا نمی اندیشید؟».

عمر کوتاه برخی از اطفال و عدل و حکمت الهی؟!

حکمت آفرینش طفلی که عمر کوتاهی دارد و ثمری جز داغ دار نمودن والدین ندارد چیست؟! آیا این پدیده با عدل الهی سازگار است؟!

اولا: ذات الهی اقتضای آفریدن را دارد و هر چیزی که اقتضای وجود و هستی یافتن را داشته باشد از سوی خدا فیض وجود را دریافت می کند. این لطف و تفضل خداوند است و همین که طفلی توانسته حتی برای مدّت کوتاهی پای بر عرصه وجود بنهد، مشمول لطف و تفضل خدا بوده است. لذا منطقی نیست که کسی به ذات خداوند اعتراض کند که چرا عطا و تفضلش را از آفرینش چنین کودکی دریغ نکرده است!
ثانیا: این گونه نیست که دست خداوند مستقیما و بدون طی کردن نظام اسباب و علل، گریبان آن طفل را بگیرد و در حالی که کاملا سالم است، در آغوش مرگ اندازد. بنابراین باید سراغ آن نظام های علی و معلولی رفت و دید که بشر چگونه و با کدام انتخاب های نادرست موجب پدید آمدن کاستی ها و عوارض و امراض در زندگی کودکانش شده و آنها را به ورطه مرگ کشانده است؟
ثالثا: خداوند مالک و صاحب اصلی همه پدیده هاست و اگر آدمی با چنین دیدگاهی به جهان و پدیده های آن بنگرد، خالق آن را مالک اصلی همه چیز می داند و کمتر به چنین رنج هایی که در فرض سؤال طرح شده گرفتار می آید. چنین انسانی در مقام پدر یا مادر خواهد دانست که فرزند مال آنها نبوده است؛ خدا امانتی را به آنها داده و در روزی خاص بازستانده است.

مبارزه قرآن با تقلید!

بسیاری از آیات قرآن تقلید را امری ناپسند می دانند؛ با این وجود چرا فقهای شیعه باز هم بر تقلید اصرار می کنند؟!

نکوهش تقلید در قرآن ناظر به «تقلیدهای کورکورانه» مشرکان و بت پرستان از گذشتگان «جاهل» خود است؛ پیروی و تقلیدی که به هیچ وجه برای آنها علم آور و عملی از سر دست یافتن به باورهای یقینی نیست. در حالی که تقلید مکلفین از فقها و گرفتن احکام دین شان از آنها، نوعی مراجعه به «متخصص» و یقین آور است؛ امری منطقی که به خاطر فطری بودن نه تنها مورد تایید عقلا قرار می گیرد که حتی قرآن نیز در سوره نحل به آن توصیه نموده است.
گذشته از آن نکوهش ها و مذمت هایی که در آیات قرآن از تقلید صورت گرفته مربوط به اقتباس باورها در «اصول دین» است و حال آن که تقلید مصطلح فقهی در «فروع دین» یعنی احکام صورت می گیرد و طبق آموزه های دینی اصول دین تقلیدی نیستند و هر کسی باید با برهان و استدلال آنها را بپذیرد.

راز آرامش مردان بزرگ

چه چیزی باعث می شود مردان بزرگ در زندگی خود به آرامش و اطمینانی برسند که حتی حوادث بزرگ دنیا آنها را پریشان و مضطرب نسازد؟

مردان بزرگ عقيده دارند كه آفرينش جهان ساده نيست، و قرائن موجود در حوادث و پديده هاى اين عالم گواهى مي دهند كه طرح آن از يك منبع قدرت بى پايان سرچشمه گرفته است و هنگامى كه با آن مبدأ بزرگ آشنا مى شوند همه چيز در نظرشان كوچك مى شود؛ به همين دليل هرگز بخاطر از دست دادن چيزى، روح آنان دستخوش طوفانهاى اضطراب و نگرانى نمى گردد و با دشواريهاى زندگى، به اتكاى قدرت او با شهامت مبارزه مى كنند، و همين اعتقاد و ايمان به دل هاى آنها نيرو و توان مى بخشد تا خود را در برابر هيچ مشكلى زبون و ناتوان نبينند.

قرآن و ارجاع به «روزه» برای حل مشكلات

خداوند در کجای قرآن، مردم را برای حل مشکلات و سختیهای زندگی شان به «روزه» گرفتن امر کرده است؟

از آنجا كه در مسير زندگي دشواري و مشكلات زیادی وجود دارد، قرآن دستور داده‏ است كه در شدايد و مشكلات روزه بگيريد؛ يعني اگر ما در هر نمازي چند بار از خدا استعانت مي ‏كنيم و مي ‏گوييم: «إِيَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاکَ نَسْتَعينُ» راه كمك‏ رساني را هم خدا بيان فرموده است «وَ اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ»؛ كه اين صبر به روزه تفسير شده و در حديث آمده كه هرگاه براي كسي مشكل يا حادثه خاصي پيش آمد بايد براي دفع يا رفع آن روزه بگيرد؛ نه تنها در جنگ، بلكه اگر مشكلات ديگري هم براي انسان پيش آمد، بايد براي حل آنها، روزه گرفت.

ایمان به «معاد» سبب آرامش در دنیا

اعتقاد به «معاد» چه نقشی در آرامش بخشی به انسان در زندگی دنیا دارد؟

اعتقاد به زندگى پس از مرگ نه تنها در تهذيب نفوس و اخلاص قلوب و پرورش اخلاق و پاكى اعمال مؤثّر است، بلكه در بهبود حال انسان در همين دنيا نيز اثر عميقى دارد. عامل اصلى نگراني هاي بشر، عمدتاً احساس پوچى و بى هدف بودن زندگى، احساس نداشتن پناهگاه در مشكلات طاقت فرسا، تصوير وحشتناك از مرگ و گاه ترس از آينده جهان است و بدون شك ايمان به معاد و زندگى جاويد در آن عالم توأم با آرامش و عدالت مى تواند به اين نگرانى ها پايان دهد. كسانى كه به خدا دل بسته اند نه احساس تنهايى دارند و نه احساس پوچى در زندگى.

نحوه زندگي مسلمانان و «اهل كتاب» در كنار هم

مسلمانان و «اهل كتاب» چگونه مي توانند در كنار يكديگر زندگي كنند؟

«مسلمانان» و «اهل كتاب» مي توانند با دعوت به سوى قدر مشترك ميان عقايدشان، در كنار يكديگر زندگي كنند؛ چرا كه غالباً نمى توان از يك گروه بخواهيم تمام عقايد خود را رها كند و تابع عقايد ديگرى گردد، و اگر هم منطقى باشد، عملى نيست؛ پس بهتر اين است كه اگر پيروان اديان ديگر، بعد از شنيدن دلايل مختلف به اسلام نگرويدند آنها را در عقايد خاصّ خودشان رها كنيم و در قدر مشترك همكارى نماييم و بهترين قدر مشترك بين همه اديان آسمانى همان «اصل توحيد» و «يگانگى خدا در ذات و صفات» است.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الصّادقُ عليه السّلام :

مَنْ دَمِعَتْ عَيْنُهُ فينَا دَمْعَةً لِدَمٍ سُفِکَ لَنا اَوْ حَقٍّ لَنا نُقِصْناهُ اَوْ عِرْضٍ اُنْتُهِکَ لَنا اَوْلاَِحَدٍ مِنْ شيعَتِنا بَوَّاءهُ اللّهُ تَعالى بِها فِى الْجَنَّةِ حُقُباً.

امالى شيخ مفيد، ص 175