رابطه آداب و سنن با اخلاق در روايات اسلامى‏؟

در روايات اسلامى‏ چه رابطه ای بین آداب و سنن با اخلاق وجود دارد؟

آداب و سنن و فرهنگ يك قوم و ملّت اثر تعيين كننده ‏اى در اخلاق و اعمال آنها دارد. به همين دليل، اسلام اهمّيّت فوق ‏العاده ‏اى به اين مسأله مى‏ دهد و حفظ سنّت هاى حسنه را لازم مى‏ شمرد و ايجاد يا حفظ سنّت هاى سيّئه را يك گناه بسيار بزرگ معرّفى مى ‏كند. در اسلام اهمّيّت فوق‏ العاده ‏اى به مسأله ايجاد سنّت هاى صالحه و مبارزه با سنّت هاى سيّئه‏ داده شده است؛ و اين مسأله بازتاب گسترده ‏اى در احاديث اسلامى دارد. از مجموع اين احاديث به خوبى روشن مى‏ شود كه هدف اين بوده كه با فراهم آمدن سنّت هاى نيك، زمينه‏ هاى اعمال اخلاقى فراهم گردد و بعكس، زمينه‏ هاى رذائل برچيده شود. 

علم بی نهایت و محدویت وجودی پیامبران!

وجود پيامبران محدود و علم غيب نامحدود است؛ به حکم عقل، محدود نمی تواند بر غير محدود احاطه پيدا کند؛ آیا با این وجود می توان گفت پیامبران صاحب علم غیب هستند؟!

علمی که انبیاء با اراده الهی به آن دسترسی می یابند، محدود است نه نامحدود؛ انبیای الهی به اذن خدا در مواردی که نیاز به بهره گیری از آن دانش داشتند و در محدوده ای که خداوند متعال برای شان پیش بینی کرده بود، از علم غیب مطلع می شدند. اطلاع انبیای الهی از چنین محدوده معینی از علم غیب هیچ منافاتی با موضوع محدود بودن وجود مقدس آنها و نامحدود بودن حقایقی که بالقوه قابل کشف به وسیله علم غیب هستند، ندارد.

تناقض آيات قرآن درباره «اخلاق پيامبر (ص)»!

آيا صحیح است که پیامبر اسلام(ص) با آیه «إِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ»(قلم:4) ستوده شده و با آیه «عَبَسَ وَ تَوَلَّى»(عبس:1) مورد عتاب قرار گرفته است؟!

آيات سوره «عبس» دلالتى بر توبيخ خداوند نسبت به پيامبر(ص) ندارد. زيرا مفاد آن فقط گزارش اصل ماجراست و به کسی که خبر درباره اوست، اشاره‌اى نشده است. بلكه شواهد نشان مى‌دهد كه كسى غير از پيامبر(ص) مورد نظر آيه بوده است. زيرا پيامبر(ص) حتّى با دشمنان خود چنين رفتار تند و خشنى نداشته است، چه رسد به مؤمنانى كه براى آموختن آموزه‌هاى دينى نزد وى مى آمدند.

داستانهای قرآن؛ خیالی و فرضی یا واقع گرایانه و عینی؟

آيا «قصص قرآن» مانند داستان‌های ساير كتب، انگاره‌هايى خيالى و فرضى است؟!

داستان‌هاى قرآن، واقعى و تجربه‌هایى تلخ و شیرین از زندگى بشر است كه قرآن براى عبرت آموزى یاد كرده است؛ و پر واضح است كه از انگاره‌هاى وهمى و خاطره‌هاى خیالى، پندآموزى میسّر نیست. البته باید توجه داشت كه قرآن این حوادث تاریخى را با بیانى ادبى و هنرى به زیباترین شكل به تصویر كشیده است تا جذّابیت و تأثیر آن بیشتر شود. به طور كلّى شیوه قرآن آن است كه براى اثرگذار كردن آموزه‌هاى خویش و پیشبرد دعوت حق، ضمن پایبندى به واقع، هنر را به خدمت مى‌گیرد و از امور وهمى و خیالى صِرف پرهیز مى‌كند؛ زیرا امور خیالى تأثیرگذارى پایدارى ندارد و دانشمندان علوم تربیتى بر این نكته تأكید دارند كه از بنا كردن پایه‌هاى تربیتى بر بنیان‌هاى ناپایدار باید پرهیز كرد؛ چراكه چنین ساختمانى قوام و دوامى نخواهد داشت و فرو مى‌ریزد.

مخالفت اسلام با هنر!

مدّتها نقّاشی کردن و مجسمه سازی در جامعه مسلمانان حرام بوده است، طبق آیه 69 سوره یاسین، شعر گفتن شایسته پیامبر نیست، همچنین هنوز تکلیف موسيقی در برخی از مذاهب اسلام مشخص نيست و مصداق لهو شمرده می شود؛ آيا اقتضای دين اسلام و دينداری مسلمانان مخالفت با هنر است؟!

سیره  و روایات پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) نشان می دهد شعر شعرایی که ذوق هنری خود را در راه اهداف مقدس قرار دهند، از این حکم استثنا می شوند. در موسیقی نیز فقط نوع خاصی از آن که «غنا» نام می گیرد و اثرات روانی و اجتماعی زیان باری دارد حرام است. در مجسمه سازی نیز برخی پژوهش های فقهی جدید که حکم پرستش بت ها را از مجسمه سازی جدید نفی می کنند قائل به جواز آن تحت برخی شرایط است و همه اینها ادعای مخالفت اسلام را با اصل هنر نفی می کند.
از آن گذشته مطاله تاریخ تمدن اسلامی نشان می دهد ظهور اسلام و تطورات تاریخی آن موجب پدید آمدن و رشد رشته های هنری دیگری ای هم چون معماری (در مساجد و ابنیه اسلامی)، نگارگری (در کاشی کاری های مساجد و تذهیب مصاحف مشرف) و خطاطی (در نگارش مصاحف و کاشی نوشته های مساجد) شد و این موضوع دلیل دیگری برای رد مخالفت اسلام با هنر است.

گریه و عزاداری عامل افسردگی روانی جامعه!

آیا گریه و عزاداری باعث افسردگی روانی شهروندان یک جامعه نیست؟

عزاداری برای امام حسین(ع) نه تنها موجب هیچ نوع افسردگی نمی شود بلکه حتی برعکس، موجب رفع افسردگی می شود و این موضوع مورد تأیید پژوهش های علمی است. بررسی افراد مبتلا‌ به‌ درجاتی‌ از‌ افسردگی‌ که در این‌ مراسم‌ شرکت کرده اند نشان داد که میانگین نمره آنها پس از مراسم به حدود سلامتی رسیده و بهبود‌ پیدا‌ کرده اند‌.

جایگاه حجاب در سیره اهل بیت(ع)؟

جایگاه حجاب در سیره اهل بیت چگونه بود؟

اهل بیت(ع) هم در گفتار و هم در رفتارشان همیشه به حیا و عفت و حجاب دعوت می کردند. احادیث آن حضرات راجع به این موضوعات بسیار فراوان و دارای تعابیر بسیار والایی هستند؛ تا آنجا که در این بیانات حیا نیکوترین پوشش دینی و عفت برترین عبادت معرفی شده است. در دسته ای دیگر از گفتارهای آنها، حساسیت های ویژه آنها و مقابله شان با بی عفتی مشهود است.

در رفتار اهل بیت(ع) نیز برخی رفتارهای رفتارهای حضرت زهرا(س) را داریم که نزد مردی نابینا نیز حجاب را رعایت می کردند و نزدیک ترین حالت به زن را حضور در خانه می دانستند و بهترین حالت را برای زنان وقتی می دانستند که نه مردی آنها را ببیند و نه آنها مردی را.

تاثیر حجاب و بی حجابی، در عاقبت اخروی انسان؟

آیا یک شخص بی حجاب باوجود اینکه سایر اعمالش خوب است، باز هم جهنّمی می شود؟! چه بسا بسیاری از با حجاب ها سایر اعمالشان مناسب نیست!

جایگاه مهم مساله حجاب و عفاف در آیات قرآن، روایات و سیره معصومین(ع) جای تردید نمی گذارد که این حکم یکی از ضروریات دین و ترک آن معصیت و موجب عذاب الهی است و احادیثی نیز درباره جایگاه زنان بی حجاب در دوزخ و جزای اخروی تارکان حجاب، از حضرت رسول(ص) و امام علی(ص) نقل شده است.

علاوه بر اینها عذاب اخروی بی حجاب چیزی جز تمثل اعمالش نیست که به تصریح آیات و روایات هیچ کس نمی تواند در آخرت از آن رهایی یابد. حتی زنان محجبه ای که مرتکب گناهان دیگری در زندگی شان شده اند، در آخرت با عقوبت الهی که تجسم آن اعمال ناپسند بوده مواجه می شوند.

وجود تعبيرات ركيك در قرآن!

آيا اين سخن صحيح است كه: "وجود تعبيرات ركيك در قرآن با ادبيات والاي وحيانی سازگاری ندارد و نشانه زميني بودن آن است"؟!

این اشکال از اساس صحیح نیست؛ چراكه اين توهّم ناشى از ناآگاهى نسبت به مصطلحات زبانى عصر قرآن و اشتباه عرف قديم با عرف امروز است. مثلا كلمه «فرج» در اينجا شكاف مورّب قسمت پايين لباس يا دامن است و احصان فَرْج كنايه از منزه بودن از فحشاء است. اين كاربرد بر اساس زبان اصيل عرب كهن است كه قرآن هم بر روال آن جريان دارد. امّا در دوره‌هاى بعد نام عورت زن شده كه كاربردى جديد است.

منافات دعا با مقام رضا و تسليم بر اراده الهی؟!

آیا دعا کردن با مقام رضا و تسلیم در برابر اراده الهی منافات دارد؟!

رضایت و تسلیم باید بر قضای الهی باشد و قضای الهی نیز بر اساس استعدادها و لیاقت هایی که هر شخص از خود نشان می دهد شکل می گیرد و جریان می یابد. «دعا» به تصریح آموزه های اهل بیت(ع) یکی از مؤثرترین عواملی است که مواهب الهی را به شخص جلب می کند. زیرا دعاکننده بعد از آن که نهایت کوشش خود را در استفاده از همه وسایل موجود به کار می بندد، آن جا که دیگر کاری از دستش بر نمی آید و به نقطه بن بست رسید، به در خانه خدا می رود و با توجه و توکل و تکیه بر خدا، فراهم شدن اسباب و عواملِ خارج از دایره قدرت انسانی را از وی طلب می کند و با همین توکل و تکیه است که تسلیم قضای الهی می شود.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الصّادقُ عليه السّلام :

ما مِنْ عَيْنٍ بَکَتْ لَنا اِلاّ نُعِّمَتْ بَالنَّظَرِ اِلَى الْکَوْثَرِ وَ سُقِيَتْ مِنْهُ.

هيچ چشمى نيست که براى ما بگريد، مگر اينکه برخوردار از نعمتِ نگاه به (کوثر) مى شود و از آن سيرابش مى کنند.

جامع احاديث الشيعه ، ج 12، ص 554