نكاتی‏ در علت عدم اجابت یا تأخیر در اجابت برخی دعاها

چرا برخی دعاها به اجابت نمى ‏رسد، يا با تأخير به اجابت می رسد؟

1. گاه مى ‏شود كه دعا کننده شرايط استجابت دعا را فراهم نكرده ‏است؛ 2. گاهی خواسته دعا کننده به زيان اوست؛ 3. گاهی خداوند اجابت دعا را به تأخير مى ‏اندازد، تا بنده اش بيشتر نيايش كند و مشمول عنايات افزون‏ ترى گردد؛ 4. گاهى برخى از افراد، راهها و اسبابى را كه خداوند براى حلّ مشكلات قرار داده رها مى ‏كنند و تلاش و كوشش را کنار می گذارند؛ 5. اعتقاد و ايمان به آثار دعا نيز تأثير مهمى در اجابت دعاها دارد و با ترديد به مقصود نمی توان رسيد؛ 6. گاهى اوقات، خداوند دعاى مؤمنان را اجابت نمى كند و در عوض، گناهانى را از آنها مى ‏آمرزد و يا آن را براى آخرت ذخيره مى سازد.

 

مخالفت اسلام با هنر!

مدّتها نقّاشی کردن و مجسمه سازی در جامعه مسلمانان حرام بوده است، طبق آیه 69 سوره یاسین، شعر گفتن شایسته پیامبر نیست، همچنین هنوز تکلیف موسيقی در برخی از مذاهب اسلام مشخص نيست و مصداق لهو شمرده می شود؛ آيا اقتضای دين اسلام و دينداری مسلمانان مخالفت با هنر است؟!

سیره  و روایات پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) نشان می دهد شعر شعرایی که ذوق هنری خود را در راه اهداف مقدس قرار دهند، از این حکم استثنا می شوند. در موسیقی نیز فقط نوع خاصی از آن که «غنا» نام می گیرد و اثرات روانی و اجتماعی زیان باری دارد حرام است. در مجسمه سازی نیز برخی پژوهش های فقهی جدید که حکم پرستش بت ها را از مجسمه سازی جدید نفی می کنند قائل به جواز آن تحت برخی شرایط است و همه اینها ادعای مخالفت اسلام را با اصل هنر نفی می کند.
از آن گذشته مطاله تاریخ تمدن اسلامی نشان می دهد ظهور اسلام و تطورات تاریخی آن موجب پدید آمدن و رشد رشته های هنری دیگری ای هم چون معماری (در مساجد و ابنیه اسلامی)، نگارگری (در کاشی کاری های مساجد و تذهیب مصاحف مشرف) و خطاطی (در نگارش مصاحف و کاشی نوشته های مساجد) شد و این موضوع دلیل دیگری برای رد مخالفت اسلام با هنر است.

منافات حضور قلب امام علی(ع) با انفاق ایشان در رکوع نماز!

حضرت علی(ع) که موقع نماز تیر را از پایشان بیرون آوردند و چیزی را حس نکردند، چطور هنگام رکوع متوجه حضور سائل شدند؟!

اولا: اين خرده گيرى ها ايراد بر قرآن است! چرا كه خداوند آن را ستوده و ولايت مؤمنين را شايسته چنين كسى دانسته است و اگر اين عمل غفلت از خدا بود نبايد تمجيد مي شد. ضمن اینکه مواردی شبیه این کار که عبادت به شمار می رود توسط پیامبر(ص) نیز در ضمن نماز صورت گرفته است؛ به عنوان مثال در مسند احمد از ابو هريره نقل شده است: ما با پيغمبر نماز عشاء مي خوانديم و وقتي كه پيغمبر به سجده مي رفت، امام حسن و امام حسين كه كوچك بودند بر پشت پيغمبر سوار مي شدند؛ «وقتي پيغمبر مي خواست بلند شود، با اين دو دست مباركش حسن و حسين را مي گرفت و آرام روی زمين مي گذاشت و وقتي كه پيغمبر به سجده مي آمد، آنها روي پيغمبر سوار مي شدند». توجه به حسنين و گرفتن آنها و آرام زمين گذاشتن، آيا اين ها با حضور قلب در نماز منافات ندارد؟!

ثانیا: شنيدن صداى سائل و كمك به او در نماز، نوعی توجّه به خداست. توجه امام علی(ع) وقتی به آن سائل جلب شد که خدا را صدا زد؛ در واقع این نام خدا بود که موجب التفات حضرت به او شد. ایشان با اين كار عبادتى را با عبادت ديگر درآميخت و براي خدا در حال نماز زكات داد. آنچه اشكال دارد پرداختن به خويشتن به هنگام نماز است، امّا پرداختن به نيازمند مظلوم، كه عبادت محسوب مى‏ شود، اشكالى ندارد.

نجات و بهشت رفتن انسان گنهکار به صرف گریه بر امام حسین(ع)!؟

چه توجیهی دارد که یک نفر تمام عمر گناه و معصیت کند و با گریستن برای امام حسین(ع) و یک اشک به بهشت برود؟!

اینکه آدمی مشمول شفاعت و درک ثواب عزاداری امام حسین(ع) باشد، شرایط و ضوابطی دارد که مهم ترین آنها رعایت «تقوای الهی» است. یعنی حدود الهی را که چیزی جز «انجام واجبات و ترک محرمات» نیست، رعایت کند. هیچ عمل مستحبی ولو دارای ثواب زیاد، نمی تواند خسران ترک واجب یا ارتکاب حرام را جبران کند؛ به خصوص اگر در این بین «حق الناس» ضایع شود.
اصولا ثواب هاى‏ عظيم و پاداش‏هاى فوق العاده ای که در احادیث برای عزاداری امام حسین(ع) بیان شده، از آن كسانى است كه عارف به حق ایشان باشند و بدانند آن حضرت براى چه هدفى قيام كرد و در چه راهى شربت شهادت نوشيد و در مسير اهداف آن بزرگوار قرار گيرند.
ضمن اینکه «مداومت» بر گناه به امید واهی جبران آن در عزاداری و امید واهی به شفاعت، بعداز مدتی ممکن است «توفیق عزاداری» را نیز از او سلب کند. بسیاری از گناهان انسان را از جاده مستقیم الهی خارج می سازند و به کوره راه های كفر و عناد با اهل بیت(ع) می کشانند.

غفلت حضرت یوسف(ع) از یاد خدا!

آیا غفلت حضرت یوسف(ع) از یاد خدا و درخواست ایشان از یک زندانی برای یاد کردن او نزد فرعون مصر، با عصمت او منافات ندارد؟! «وَقَالَ لِلَّذِي ظَنَّ أَنَّهُ نَاجٍ مِّنْهُمَا اذْكُرْنِی عِندَ رَبِّكَ فَأَنسَاهُ الشَّيْطَانُ ذِكْرَ رَبِّهِ»!

عبارت «فَأَنسَاهُ الشَّيْطَانُ ذِكْرَ رَبِّهِ» به معنی فراموشی آن زندانی از ذکر بی گناهی یوسف نزد اربابش می باشد، نه غفلت یوسف از یاد خدا. با فرض غفلت یوسف از یاد خدا بخاطر این تقاضا نیز عصمت ایشان زیر سؤال نمی رود؛ زیرا متوسل شدن به اسباب در زندگی امری فطری است و منافاتى با اخلاص ندارد و در جمله «اذْكُرْنِي عِندَ رَبِّكَ» هم قرينه اى بر دلبستگى يوسف(ع) به غير خدا وجود ندارد. تنها اشتباه یوسف بیان این درخواست در شرایطی است که خدا همیشه در کنارش بوده و در اینجا هم شایسته بود صبر کند و منتظر عنایت پروردگار باشد.

تناقض آيات قرآن درباره «فراموش‌كاری خداوند»!

چرا برخي آيات قرآن خداوند را «فراموش‌كار» معرفی می كند و برخی ديگر از آيات نسیان الهی را نفی می نمايد؟

كلمه «نسيان» در آياتی كه خداوند را «فراموش‌كار» معرفی می كند، به معناى فراموشى نيست، بلكه به معناى تناسى و تغافل؛ يعنى به فراموشى سپردن و بى اعتنا بودن است، ولى آنچه در آیات مقابل نفى شده، فراموشى و غفلت است.
امير مؤمنان علی(ع) درباره معناى آيه «نَسُواْ اللهَ فَنَسِيَهُمْ» فرمود: خدا را در دنيا فراموش كردند؛ به اين معنى كه او را اطاعت نكردند و خداوند نيز آنان را در آخرت فراموش كرد؛ يعنى براى آنان پاداشى در نظر نگرفت و آنان در بهره‌مندى از نعمت‌هاى الهى به فراموشى سپرده شدند.

اثر اخروی مسخره كردن «مؤمنین»

از ديدگاه قرآن خداوند در قیامت با تمسخر کنندگان «مؤمنین» چه برخوردی مي كند؟

اولين برخورد خداوند در قیامت با تمسخر کنندگان مؤمنین، تحقير كردن آنهاست؛ چراكه اين تحقير در حقيقت تجسّمى از اعمال خودشان است. «قرآن» درباره ملامت، سرزنش و تحقير دوزخيان از سوى خازن دوزخ و مأموران عذاب مي فرمايد: «دوزخيان به خازنان جهنّم مى گويند از پروردگارتان بخواهيد [لااقل] يك روز عذاب را از ما بردارند * آنها مى گويند: آيا پيامبرانتان با دلائل روشن به سراغ شما نيامدند؟! مى گويند: بلى [آمدند] مى گويند: پس هر چه مى خواهيد دعا كنيد كه به اجابت نمى رسد».

منظور از جاهل قاصر و مقصّر

«جاهل قاصر» و «جاهل مقصر» به چه کسی می گویند و حکم اعمال آنها چیست؟

جهل انسان به حكم شرعی، گاهی به خاطر دور بودن شخص از مراکز علم و عدم امکان دسترسی به منابع تحقیقاتی یا به خاطر فرو رفتن در غفلت و سهو و خطاست به طوری که احتمال اشتباه بودن کارهایش را نمى دهد. به این شخص «جاهل قاصر» گفته می شود.
جاهل قاصر عقاب نمی گردد و هر کدام از اعمالش که با واقع موافق باشد یا با فتوای صحیح مجتهدی که باید از او تقلید می کرد مطابق باشد، صحیح است و هر آنچه با آن مخالف باشد، فاسد است.

در مقابل کسی که امكان آموختن مسائل و دسترسی به منابع و اسباب علم را داشته ولى در فراگيرى آن كوتاهى كرده است و در جهل و بى خبرى مانده، «جاهل مقصر» است.
جهل چنین جاهلی به هیچ وجه معذور و موجه نیست و عمل برآمده از چنین جهلی در صورت عدم موافقت با واقع، عقاب آور است. حتی برخی فقها حکم به معصیت کار بودن او به سبب عدم فراگیری احکام داده اند.

جمع بین وقوع بلاهای طبیعی و مسئله عدل الهی؟!

آیا آفرینش بلاهای طبیعی با عدل الهی در تضاد نیست؟!

شرور امور عدمی هستند و آنچه در ظاهر بلا می پنداریم در جای خود خیر است. مثلًا سمومى كه حيوانات سم دار دارند شرّ نيست؛ چون از يك سو وسيله دفاعى آن حيوان در مقابل خطرات مختلف است و از سوى ديگر، با اين سموم، بسيارى از داروهاى حياتبخش ساخته مى شود. باران زیاد نیز باعث پر شدن سفره های زیرزمینی می گردد اما بخاطر ساخت و سازهای غیر اصولی انسان، یا مدیریت نکردن مسیر باران، ممکن است منجر به سیل مرگباری گردد که خانه های فراوانی را تخریب کرده و عده ای را به سوی مرگ بکشاند.
از طرفی حوادث طبیعی از اسباب و مسببات پیروی می کنند. اگر انسان خود را در معرض این امور قرار دهد و اتفاقی برای او بیفتد نباید نظام آفرینش را مقصر بداند. بلاهاي طبيعي با منشاء ساده؛ حوادثي کما بیش قابل پيش بيني هستند و اقدامات پيش گيرانه مناسب و مدیریت حادثه را می طلبند. در مورد زلزله که قابل پیش بینی نیست نیز راه چاره ای که در همه زمان ها مطرح بوده است، ساختن خانه هایی با استحکام بالاتر می باشد.
خداوند برای پیشگری از حوادث طبیعی و آسیب ندیدن بشر، ابزار فراوانی در اختیار او قرار داده است. یکی از این ابزارها عقل است و انسان با مطالعه درباره عواملی که منجر به حادثه می گردد به خوبی می تواند از آنها پیشگیری کند. نه اینکه به قضا و قدر الهی شکایت کند و به عدل خدا شک کند.

فلسفه نماز خواندن؟

نماز چه جایگاهی در بین اعمال دارد و چرا باید نماز بخوانیم؟

بهترین روش راز و نیاز با خدواند نماز می باشد. نماز ستون دین است و اسرار فراوانی برای وجوب نماز ذکر شده است. به عنوان مثال: نماز بهترین ذکر خداست و باعث آمرزش گناهان می شود و سدی در برابر گناهان آینده است. نماز غفلت زداست و کبر را از بین می برد.
نماز به سایر اعمال نیز ارزش می دهد و مقدمه تکامل معنوی و اخلاقی انسان می گردد. تقویت اخلاص آدمی در همه اعمالش نیز منوط به نماز است. همچنین شرایط صحت نماز مثل غصبی نبودن لباس و مکان و... مانع تجاوز به حقوق دیگران می شود و شرایط قبول نماز نیز انسان را از خیلی گناهان باز می دارد. نماز همچنین روح انضباط را در انسان تقویت می کند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال علي بن موسي الرضا عليه السلام :

کان ابي اذا دخل شهر المحرم لايري ضاحکا و کانت الکابة تغلب عليه حتي يمضي منه عشرة ايام فاذا کان يوم العاشر کان ذلک اليوم يوم مصيبته و حزنه و بکائه و يقول: هو اليوم الذي قتل فيه الحسين عليه السلام

بحارالانوار، ج 44، ص 284