ابلاغ نشدن حدیث غدیر در مکّه و عرفات، نشانی از عدم دلالت آن برای ولایت علی(ع)!

چرا رسول خدا ولایت علی(ع) را در مکه یا عرفات طرح نکردند؟! اگر حدیث غدیر بر ولایت علی دلالت داشت حتما آن را در مکانی طرح می کرد که همه مسلمین شاهد باشند نه اینکه فقط برای اهل مدینه در غدیر خم ابلاغ کند!

اولا: ابلاغ خلافت در غدیر خم دستوری الهی و مطابق با وحی بود: رسول خدا(ص) «هیچ حرکتی انجام نداد و هیچ نگفت مگر آنکه دستورش از جانب خداوند فرا رسید». ایشان موظف بود آیه ابلاغ را در همان مکانی که محل نزول این آیه شریف بود، ابلاغ کند و مسلمین را در جریان محتوای این آیه شریفه قرار دهد.

ثانیا: حتی اگر بپذیریم که بیشتر مخاطبان پیامبر اهل مدینه بودند، باز ایرادی بر ابلاغ پیام درغدیر وارد نمی شود؛ چرا که ابلاغ خلافت علی(ع) برای اهل مدینه حسّاسیّت بیشتری داشت؛ زیرا مدینه آبستن فتنه بود و چنانکه سیر وقایع تاریخی نشان داده، مخالفتها و جدالهای قدرت طلبانه از مدینه شروع شد!

ثالثا: طبق شواهد موجود در منابع اهل سنّت، رسول خدا(ص) می خواست، خلفای بعد از خویش را در «مکه» نیز معرفی کند؛ امّا حوادثی رخ داد که مانع این امر مهم در آن مکان شد. کتابهای اهل سنت چنین می گویند که رسول خدا(ص) تصمیم داشت تا در مکه «خلفای دوازده گانه» را معرفی کند، امّا حوادثی رخ داد که نه تنها نگذاشت، حضرت این مسأله را بیان کند؛ بلکه باعث دل نگرانی حضرت نیز شد.

منافات عزاداری با پذیرش قضا و قدر الهی!

آیا عزاداری با پذیرش قضا و قدر الهی و دستورات دینی صبر بر مصیبتها منافات ندارد؟!

اولا: گریه و عزاداری نیز با خواست الهی در فطرت بشر نهاده شده است؛ لذا گریه و عزاداری با دستور به صبر و پذیرش قضا و قدر الهی منافاتی ندارد.
ثانیا: اگر گریه و عزاداری برای عزیزان با پذیرش قضا و قدر منافات داشت باید از سوی پیامبر(ص)، اهل بیت(ع)، خلفای راشدین، بزرگان صحابه نهی می شد، اما آنها نه تنها از آن نهی نکرده اند بلکه خود این کار را انجام می دادند.
ثالثا: گریه و عزاداری شیعه انفعالی و احساسات محض نیست تا به معنی اعتراض باشد.
رابعا: گریه خود در پذیرش قضا و قدر الهی نقش مثبت دارد و صبر آفرین است.

بیانیه علماى معتدل وهّابیّ در محکومیّت وهّابیّت تندرو

آیا علمای وهّابیّ در تکفیر دیگر مسلمانان با یکدیگر هم عقیده اند؟

جمعی از علما، فقهاء و محدثین عربستان سعودی که از وهّابیّان معتدل بودند، در جلسه ای که در طائف از تاریخ 2/4/1419 ه. ق تشکیل شد، حوادثى که در کشورهاى اسلامى و غیر آن، از تکفیر و قتل و انفجار و... اتفاق افتاده بود را مورد بررسى قرار داده و بیانیه ای در محکومیت آن صادر کردند و ضمن آن اعلام کردند: که اسلام از این گونه عقیده هاى باطل بیزار است و آنچه در بعضى از کشورها از ریختن خون بى گناهان و مانند آن صورت مى گیرد را عملى جنایت کارانه مى دانند.

فدک، حق انحصاری پیامبر(ص)

مگر فدک متعلق به عموم مسلمین نبود که پیامبر(صلى الله علیه وآله) آن را به حضرت زهرا(سلام الله علیها) بخشید؟

«فدک» خالصه رسول الله(ص) بود؛ زیرا طبق صریح قرآن چیزى که به دست مسلمین بدون جنگ بیفتد منحصراً حق پیامبر(ص) است، و به صورت غنائم جنگى تقسیم نمى شود. پیامبر(ص) «فدک» را در اختیار گرفت و بعد، آن را به بانوى اسلام فاطمه زهرا(ع) بخشید  و درآمد آن را نیز در مورد واماندگان در راه (ابن السبیل) و مانند آنها مصرف مى کردند.

پيش گوئى قرآن از فتح ايران و روم توسط مسلمين

قرآن جريان فتح ايران و روم توسط مسلمين را چگونه پيش گوئى كرده است؟

قرآن در سوره فتح آيات 20 و 21 خبر از دو پيروزى بر دشمنان توأم با غنائم فراوان داده؛ يكى در كوتاه مدّت و ديگرى در دراز مدّت. منظور از غنائمى كه در كوتاه مدّت، نصيب مسلمين مى شود همان غنائم خيبر بود و غنائم دراز مدت، اشاره به فتوحات بزرگ بعد، مانند فتح ايران روم و يمن است، که وصول به آن براى مسلمانان به حسب ظاهر امكان پذير نبود و هنگامى كه در جنگ خندق پيامبر(ص) بشارت فتح ايران و روم و يمن را داد منافقان آن را به باد مسخره گرفتند، چرا كه از نظر اسباب ظاهرى، غير ممكن به نظر مى رسيد.

یهود ستیزی در اسلام!

چرا اسلام بر دشمنی ویژه با یهود اصرار دارد و یهود را شدید ترین دشمن خود می داند «لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِينَ آمَنُواْ الْيَهُودَ»؟!

در آیه 82 سوره مائده، خبر از کینه توزی یهود داده شده که وقایع تاریخی این خبر را تأیید کرده اند؛ در این آیه بر لزوم هوشیاری مسلمین تاکید شده است، نه توصیه به دشمنی. این آیه واکنش به دشمنی است نه منشاء دشمنی. ثانیا: اسلام با یهود دشمنی ندارد؛ بلکه با دشمنی یهودیان نژادپرست و متکبّر علیه اسلام و مسلمین مخالف است. وقتی یهود از دشمنی دست بردارند، مشکلی میان ما و آنها نخواهد بود. اسلام حتّی امنیّت یهودیان در پناه اسلام را همچون مسلمانان ضروری می داند و هتک حرمت علیه آنها را بر نمی تابد.

محتواى سوره مجادله

سوره «مجادله» حاوى چه مطالبى مى باشد؟

در اوایل سوره مجادله، حکم «ظهار» بیان شده؛ سپس سلسله دستوراتی درباره آداب مجالست از جمله منع از «نجوى» و همچنین، جا دادن به کسانى که تازه وارد مجلس مى شوند، دارد؛ و در آخرین بخش، بحث مشروح و کوبنده اى درباره منافقان مطرح کرده، و مسلمین را از ملحق شدن به آنها برحذر داشته است.

فضیلت تلاوت سوره جمعه

فضیلت تلاوت سوره «جمعه» چیست؟

هر کس سوره جمعه را بخواند، خداوند به تعداد کسانى که در نماز جمعه شرکت مى کنند و کسانى که شرکت نمى کنند، در تمام بلاد مسلمین، به او ده حسنه مى بخشد و اگر در شب جمعه یا ظهر جمعه بخواند، گوئى عمل رسول اللّه(ص) را انجام داده، و پاداش و ثوابش بر خدا بهشت است.

انفال

انفال چیست؟

«انفال»، همه اموالى را که مالک خصوصى ندارد شامل مى شود. تمام این اموال متعلق به خدا و پیامبر(ص) و قائم مقام او است و به تعبیر دیگر متعلق به حکومت اسلامى است و در مسیر منافع عموم مسلمین مصرف مى گردد. منتها در مورد غنائم جنگى و اموال منقولى که با پیکار به دست سربازان مى افتد، قانون اسلام بر این قرار گرفته که چهار پنجمِ آن، به عنوان تشویق و جبران گوشه اى از زحمات جنگجویان به آنها داده شود و تنها یک پنجم از آن به عنوان خمس مصرف گردد.

محتواى کتاب «داعیة و لیس نبیاً!»

محتواى «کتاب داعیة و لیس نبیا» چیست؟

این کتاب پنج فصل دارد. 1- نقد كتاب«كشف الشبهات» كه از مهم ترين كتابهاي محمد بن عبد الوهاب است. 2- نقد ساير كتب او در مسأله شرك و توحيد. 3- مسأله تكفير مسلمين و بخش عظيمي از تناقضات او. 4- به این سوال که آيا پيروان او همان مسير تكفير مسلمين را دنبال كردند يا به نقد نظرات شيخ پرداختند، جواب می دهد 5- به نقد نظرات دشمنان شيخ مي پردازد و تندروان را از معتدلان جدا مي سازد. و در پايان نتیجه مي گیرد: «خلاصه تمام بحث ها اين است كه شيخ در مسئله تكفير راه خطا پيموده».

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الإمامُ علىٌّ(عليه السلام)

غايةُ الآخِرةِ البَقاءُ

پايان آخرت، هستى و بقاست

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 54