پاسخ اجمالی:
اولا: حضرت خضر(ع) طبق حکمت و اذن و فضل پروردگار به ابوابى از باطن علوم احاطه داشته كه موسى(ع) از آن آگاهى چندانى داشت. به همین خاطر وقتی حضرت موسی(ع) رفتار حضرت خضر(ع) را با معیار علوم ظاهری و احکام شریعت ارزیابی کرد، آنها را خارج از این ضوابط ظاهری می یافت و به حضرت خضر(ع) اعتراض می کرد و حق نیز این بود که اعتراض کند. وقتی منشأ چنین اعتراضی از سوی موسی(ع) عدم اطلاعش از تفاوت های مبنایی دانش ها، علوم و معارفی باشد که خداوند به هر کدام از او و خضر(ع) عطا کرده است، منافاتی با عصمت ندارد.
ثانیا: اظهار پشیمانی از اعتراضات و قضاوت های مورد اشاره در داستان موسی(ع) و خضر(ع) منافاتی با موضوع عصمت ندارد. چرا كه نه مربوط به اساس دعوت نبوت است و نه فروع آن و نه تبليغ دعوت. بلكه در مساله ای صرفا عادى و مربوط به زندگانى روزمره است. آنچه مسلم است هيچ پيامبرى در دعوت نبوت و شاخ و برگ آن مطلقا گرفتار خطا و اشتباه نمی شود و مقام عصمت او را از چنين چيزى مصون مى دارد.
پاسخ تفصیلی:
در گزارش قصه همراهی حضرت موسی با حضرت خضر(علیهماالسلام) در آیات 65 تا 82 سوره کهف، حضرت موسی(علیه السلام) سه بار به رفتارهای حضرت خضر(علیه السلام) اعتراض می کند و سپس بلافاصله با تعابیری هم چون «لا تُؤاخِذْني بِما نَسيتُ وَ لا تُرْهِقْني مِنْ أَمْري عُسْرا»(1) یا «قالَ إِنْ سَأَلْتُكَ عَنْ شَيْءٍ بَعْدَها فَلا تُصاحِبْني قَدْ بَلَغْتَ مِنْ لَدُنِّي عُذْرا»،(2) از خضر(ع) عذرخواهی می کند.
سؤالی که ممکن است اینجا پدید آید این است که موسی(ع) به عنوان شخصی معصوم و پیامبری اولوالعزم چرا باید مرتکب عملی شود که موجب عذرخواهی اش شود؟!
در پاسخ به این سؤال ذیل دو نکته این توضیحات را ارائه می دهیم که:
اولا: از مجموع آیات و روایات مربوط به داستان موسی و خضر(علیهما السلام) این گونه استفاده می شود که حضرت خضر(علیه السلام) به اذن و فضل پروردگار به ابوابى از علوم احاطه داشته كه مربوط به اسرار باطن و عمق حوادث و پديده ها بوده در حالى كه موسى(ع) نه مأمور به باطن بود و نه از آن آگاهى چندانى داشت. به همین خاطر وقتی حضرت موسی(ع) رفتار حضرت خضر(ع) را در سنجه علوم ظاهری و احکام شریعت ارزیابی کرد، آنها را خارج از این ضوابط ظاهری می یافت و به حضرت خضر(ع) اعتراض می کرد(3) و حق نیز این بود که اعتراض کند. زیرا موسى(ع) از يک سو پيامبر بزرگ الهى بود و بايد حافظ جان و مال مردم می بود و امر به معروف و نهى از منكر می کرد و از سوى ديگر وجدان انسانى اش نباید اجازه نمى داد در برابر كارهای خلافی چون معیوب کردن کشتی انسان هایی بی تقصیر یا کشتن کودکی بی گناه سكوت اختيار كند.(4) به همین خاطر مدام تعهدى را كه با خضر(ع) داشت به دست فراموشى می سپرد و زبان به اعتراض می گشود. خوب وقتی منشأ چنین اعتراضی از سوی موسی(ع) عدم اطلاعش از تفاوت های مبنایی دانش ها، علوم و معارفی باشد که خداوند به هر کدام از او و خضر(ع) عطا کرده است، منافاتی با عصمت ندارد که هر بار از اعتراض خود عقب نشینی کرده و به امید کسب فیض بیشتر از خضر(ع) به وی تعهد دهد که در برابر رویدادهای پیش رو صبر پیشه کند.
ثانیا: صدور اظهار چنین پشیمانی ای همچون موضوع نسیانی که در این چند آیه از سوی موسی(علیه السلام) روی داده، منافاتی با موضوع عصمت ندارد. چرا كه نه مربوط به اساس دعوت نبوت است و نه فروع آن و نه تبليغ دعوت. بلكه در مساله ای صرفا عادى و مربوط به زندگانى روزمره است. آنچه مسلم است هيچ پيامبرى در دعوت نبوت و شاخ و برگ آن مطلقا گرفتار خطا و اشتباه نمی شود و مقام عصمت او را از چنين چيزى مصون مى دارد. اما چه مانعى دارد كه موسى(ع) به خاطر عظمت حوادثى همچون شكستن كشتى و كشتن يک نوجوان و تعمير بى دليل يک ديوار در شهر بخيلان، آن چنان هیجان زده شود که تعهد شخصى اش را با دوست عالمش به دست فراموشى سپرده باشد و مدام به او اعتراض کند و به صورت پیاپی از اینکه دوباره لب به اعتراض گشوده، نزد آن عالم اظهار پشیمانی کند؟ اين نه از يک پيامبر بعيد است و نه با مقام عصمت منافات دارد.(5)
جمع بندی:
می توان گفت: از آنجا که علم غیب و دانش باطنی انبیاء بستگی به حکمت و اراده الهی دارد، کسی به صرف نبی بودن در هر لحظه صاحب علم غیب نیست. در داستان ما نیز براساس مصلحت و حکمتی که خدا ضروری دانسته خضر(علیه السلام) به اموری آگاه است که موسی(علیه السلام) از آن بی خبر است. اما به اقتضای علم و دانش ظاهری موسی(ع) موظف به واکنش و قضاوت بوده و آنچه از خود نشان داده وظیفه او بوده و جز این انتظار نمی رفت. می توان گفت هم اعتراض او درست بوده و هم عذر خواهی او بعد درک حکمت کارهای همسفر دانایش.
امّا اینکه چرا یک پیامبر اولوالعظم در این داستان در سطح یک شاگرد قرار دارد و چرا با خضر(علیه السلام) همراهی می کند و نسبت به او علم کمتری دارد، به مراحل نبوت او بستگی دارد و او در این مرحله در مسیر کسب کمالات و فضایل است و در کنار کسب دانش با اموری مثل صبر و ... آزمایش می شود تا ضمن کسب دانش به کمالات اخلاقی ضروری بیشتری برسد.
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.