منافات دعا با مقام رضا و تسليم بر اراده الهی؟!

آیا دعا کردن با مقام رضا و تسلیم در برابر اراده الهی منافات دارد؟!

رضایت و تسلیم باید بر قضای الهی باشد و قضای الهی نیز بر اساس استعدادها و لیاقت هایی که هر شخص از خود نشان می دهد شکل می گیرد و جریان می یابد. «دعا» به تصریح آموزه های اهل بیت(ع) یکی از مؤثرترین عواملی است که مواهب الهی را به شخص جلب می کند. زیرا دعاکننده بعد از آن که نهایت کوشش خود را در استفاده از همه وسایل موجود به کار می بندد، آن جا که دیگر کاری از دستش بر نمی آید و به نقطه بن بست رسید، به در خانه خدا می رود و با توجه و توکل و تکیه بر خدا، فراهم شدن اسباب و عواملِ خارج از دایره قدرت انسانی را از وی طلب می کند و با همین توکل و تکیه است که تسلیم قضای الهی می شود.

نجات و بهشت رفتن انسان گنهکار به صرف گریه بر امام حسین(ع)!؟

چه توجیهی دارد که یک نفر تمام عمر گناه و معصیت کند و با گریستن برای امام حسین(ع) و یک اشک به بهشت برود؟!

اینکه آدمی مشمول شفاعت و درک ثواب عزاداری امام حسین(ع) باشد، شرایط و ضوابطی دارد که مهم ترین آنها رعایت «تقوای الهی» است. یعنی حدود الهی را که چیزی جز «انجام واجبات و ترک محرمات» نیست، رعایت کند. هیچ عمل مستحبی ولو دارای ثواب زیاد، نمی تواند خسران ترک واجب یا ارتکاب حرام را جبران کند؛ به خصوص اگر در این بین «حق الناس» ضایع شود.
اصولا ثواب هاى‏ عظيم و پاداش‏هاى فوق العاده ای که در احادیث برای عزاداری امام حسین(ع) بیان شده، از آن كسانى است كه عارف به حق ایشان باشند و بدانند آن حضرت براى چه هدفى قيام كرد و در چه راهى شربت شهادت نوشيد و در مسير اهداف آن بزرگوار قرار گيرند.
ضمن اینکه «مداومت» بر گناه به امید واهی جبران آن در عزاداری و امید واهی به شفاعت، بعداز مدتی ممکن است «توفیق عزاداری» را نیز از او سلب کند. بسیاری از گناهان انسان را از جاده مستقیم الهی خارج می سازند و به کوره راه های كفر و عناد با اهل بیت(ع) می کشانند.

پاداش «خوف و ترس الهي»

از ديدگاه قرآن «خوف و ترس الهي» چه پاداشی به دنبال دارد؟

«خوف و ترس الهي» از كليدهاى بهشت شمرده شده و پاداش آن طبق نصّ قرآن، دو باغ بهشتى است. درباره اينكه اين دو باغ بهشتي چيست؟ تفسيرهاى مختلفى شده كه تفسير مناسب تر اين است كه منظور بهشتِ مادى و معنوى است كه اولى باغ هايى است كه از زير درختانش نهرها جارى است و دوّمى خشنودى معبود و محبوب حقيقى يعنى خداوند است.

عاقبتِ «دنیاپرستی و زراندوزی»

از ديدگاه قرآن عاقبتِ «دنیاپرستی و زراندوزی» چیست؟

«حُبّ دنيا»، سرچشمه همه گناهان و موجب افتادن در دوزخ است. «قرآن» مي فرمايد: «كسي كه زندگى زودگذر را بطلبد، آن مقدار كه بخواهيم به هر كس اراده كنيم از آن مى دهيم، سپس دوزخ را برايش قرار مي دهيم تا در آن بسوزد؛ در حالى كه نكوهيده و رانده است!». در جاي ديگر مي فرمايد: «آنها كه طلا و نقره را گنجينه سازند و در راه خدا انفاق نكنند، به مجازات دردناك بشارت ده، در آن روز، سكه هاى طلا و نقره را در آتش مى گذارند و با آن صورت ها، پهلوها و پشت هايشان را داغ مى كنند، اين همان چيزى است كه براى خود گنجينه ساختيد».

شروط «انفاق» ارزشمند؟

قرآن کریم چه شروطی را برای «انفاق» ارزشمند و مقبول، مطرح نموده است؟

قرآن به مردم با ايمان دستور مى ‏دهد كه از «طيّبات» اموال خود انفاق كنند. «طيّبات» هم به پاكيزگى ظاهرى و مادّى و هم به پاكيزگى معنوى و باطنى اطلاق مى ‏گردد؛ يعنى، اموالى را می توان انفاق كرد كه هم خوب و مفيد باشد و هم خالى از هر گونه شبهه و آلودگى به حرام. اگر اموال پست و كم ارزش را انفاق كنيم، اين كار هم توهين به مقام پروردگار است و هم تحقير نيازمندان و آزرده ساختن روح آنهاست. پس بايد در راه خدايى انفاق كرد كه‏ نيازى به انفاق ما ندارد و اوست كه اين نعمت ها را در اختيار ما قرار داده است.

تناقض توصیه به «کار و تولید» با توصیه به «زهد و توکّل» در اسلام!!

آیا این یک تناقض آشکار نیست که اسلام از طرفی به کار و تلاش و تولید بیشتر توصیه می کند و از طرف دیگر به زهد و توکّل و دوری از آرزوهای دراز؟

در آموزه های اسلامی، کار یک جهاد بزرگ اجتماعی و مذهبی است. با اين وجود این برنامه حرکت آفرین اسلامی منافاتي با دستوراتی همانند زهد و توکّل و پرهیز از آرزوهای دراز و بی اعتنایی به دنیا ندارد؛ چون مفاهیمی مانند زهد، توکّل، طول امل و ... آنچنان مسخ و تحریف گشته و با سلیقه های شخصی کوته بینان آمیخته شده که چهره سازنده آنها را در اذهان عمومی کاملا دگرگون کرده، و بسیاری از مردم به ظاهر مسلمان این مفاهیم را پوششی برای نارسائی ها، تنبلي ها و کوته نگري های خود قرار داده اند و ... .

اندازه‌ گيرى معيشت در کلام امام صادق(ع)

امام صادق(علیه السلام) در تبیین اندازه گیری معیشت به خادم خود چه فرمودند؟

امام ‌صادق(ع) در تبیین اندازه گیری معیشت، در سال قحطی آذوقه منزل خويش را در بازار فروخت و به خادمش فرمود: «بعد از اين، نان خانه مرا روز به روز از بازار بخر! نان خانه من نبايد با نانى كه در حال حاضر توده مردم مصرف مى كنند تفاوت داشته باشد! نان خانه من بايد بعد از اين، نيمى گندم باشد و نيمى جو! من بحمد الله توانايى دارم كه تا آخر سال، خانه خود را با نان گندم به بهترين وجهى اداره كنم؛ ولى اين كار را نمى كنم تا در پيشگاه الهى مساله اندازه‌ گيرى معيشت را رعايت كرده باشم».

تدبیر پيامبر(ص) برای رهايی از «فقر»

پيامبر خدا(صلی الله علیه و آله) چه راه حل و تدبیری را براي گشايش و رهايی از «فقر» پيشنهاد كردند؟

يكی از اصحاب پيامبر(ص) برای رهايی از فقر به سراغ ايشان رفت. قبل از آنكه حرفی بزند پيامبر(ص) فرمود: «هر كس از ما كمكى بخواهد، ما به او كمك مى كنيم؛ ولى اگر بى نيازى ورزد و دست حاجت پيش مخلوقى دراز نكند، خدا او را بى نياز مى كند». دو بار ديگر مراجعه كرد و همان سخن را شنيد. فكری كرد و رفت تيشه اى عاريه كرد و به صحرا رفت؛ هيزمى جمع كرد و فروخت و اين كار را ادامه داد تا تدريجاً توانست لوازم كار را بخرد. پس از مدتی صاحب سرمايه و خادمانى شد. روزی پيامبر(ص) را ديد كه با تبسم همان جمله را تكرار نمود.

تفاوت «مخلِصین» و «مخلَصین»

«مخلِصین» و «مخلَصین» چه کساني هستند و چه تفاوتی با هم دارند؟

«مخلِص» به كسى مي گويند كه خود و اعمال و نيت خود را خالص كرده و غالباً در مواردى به كار رفته كه انسان در مراحل خودسازى بوده است؛ در حالى كه «مخلَص» يعنى خالص شدگان بر كسانى اطلاق شده كه از نظر ايمان و معرفت و عمل به مقام والايى رسيده اند كه از قلمرو نفوذ وسوسه هاى شيطانى خارج شده و مصونيت يافته اند و ابليس در مقابل آنها سپر خود را انداخته است، چنانكه «قرآن» از قول ابليس مي فرمايد: «به عزتت سوگند كه همه آنها را جز بندگان مخلَصت! گمراه خواهم كرد».

جايگاه «صدق» و «راستی» در آيات و روايات

«صدق» و «راستی» در دستورات اسلامی از چه اهمیّتی برخوردار است؟

آيات و روايات وزن «صدق» و «راستی» را در ترازوى عمل بسيار سنگين دانسته و آن را از والاترين اوصاف اولياء الله شمرده اند و «قرآن» نيز آن را از كليدهاى عمده بهشت شمرده؛ چراكه در سوره «مائده» مى فرمايد: «امروز [روز قيامت] روزى است كه راست گفتن راستگويان به آنها سود مى بخشد و براى آنها باغ هايى از بهشت است كه از زير درختانش نهرها جارى است و جاودانه در آن خواهند بود». اين آيه تاكيد دارد كه تمام اعمال نيك در صداقت خلاصه مي شود؛ چراكه همه گناهان بازگشت به عدم صداقت در ادعاى ايمان و اسلام مى كند؛ وگرنه كسى كه قانونى را به رسميّت بشناسد چگونه در عمل با آن مخالفت مي كند؟

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال ابي عبدالله (عليه السلام)

مَنْ نَظَرَ إِلَى الْکَعْبَةِ لَمْ يَزَلْ تُکْتَبُ لَهُ حَسَنَةٌ، وَتُمْحَى عَنْهُ سَيِّئَةٌ، حَتَّى يَنْصَرِفَ بِبَصَرِهِ عَنْهَا.

هرکس به کعبه نگاه کند پيوسته براى او حسنه نوشته و گناهى از او پاک مى شود تا آن که چشم خود را از کعبه بگرداند.

کافى: 4/240/4