«خودسازی» از مهمترین آثار انتظار

چگونه «انتظار» موجب خودسازی شخصِ مُنتظِر می گردد؟

«خودسازی» یکی از مهم ترین اثرات سازنده «انتظار» است؛ زیرا چنین تحولی نیازمند به عناصر آماده و با ارزش انسانی دارد تا بتواند بار سنگين چنین اصلاحات وسيعى را به دوش بكشد، و در درجه اول محتاج به بالابردن سطح انديشه، آگاهى و آمادگى روحى و فكرى براى همكارى در پياده كردن آن برنامه عظيم است. در واقع مُنتظِر واقعى نمى تواند نقش تماشاچى را داشته باشد؛ بلکه باید با به کار بستن عمیق ترین برنامه های اخلاقی، فکری و اجتماعی به خودسازی بپردازد. و اين معنى انتظار واقعى است، و با این شرایط کسی نمى تواند بگويد چنين انتظارى سازنده نيست.

تفاوت «مخلِصین» و «مخلَصین»

«مخلِصین» و «مخلَصین» چه کساني هستند و چه تفاوتی با هم دارند؟

«مخلِص» به كسى مي گويند كه خود و اعمال و نيت خود را خالص كرده و غالباً در مواردى به كار رفته كه انسان در مراحل خودسازى بوده است؛ در حالى كه «مخلَص» يعنى خالص شدگان بر كسانى اطلاق شده كه از نظر ايمان و معرفت و عمل به مقام والايى رسيده اند كه از قلمرو نفوذ وسوسه هاى شيطانى خارج شده و مصونيت يافته اند و ابليس در مقابل آنها سپر خود را انداخته است، چنانكه «قرآن» از قول ابليس مي فرمايد: «به عزتت سوگند كه همه آنها را جز بندگان مخلَصت! گمراه خواهم كرد».

«مصونیت از گناه» يكي از فلسفه هاي «انتظار»

چگونه «انتظار»، موجب مصون ماندن از گناه و کناره گیری مؤمنين از محيط گناه و گنهکاران می گردد؟

هنگامي كه فساد، محيطى را فرا گيرد و اكثريّت را آلوده سازد، يأس از اصلاح باعث كشيده شدن تدريجي مومنین به سوى فساد مي شود؛ اما يك چيز است كه باعث مقاومت آنها می شود و آن، اميد به اصلاح است كه مؤمنين با تلاش و كوشش به دنبال پاک نگه داشتن خود و يا اصلاح محيط هستند که در محيط حل نشوند. بنابراین امید، عامل تربیتی در مقابل افراد فاسد است و انتظار است كه افراد را در مقابل فساد بیمه می کند و آیات و روایات بر این مطلب صحه مي گذارند.

خلف وعده الهی در عدم استجابت دعا!

اینکه خداوند نیاز انسان را با دعا اجابت نمی کند، خلف وعده و بی عدالتی نیست؟!

اولا: بیانات روایی ما را به این حقیقت رهنمون می سازند که استجابت دعا امری مطلق نیست، بلکه مشروط به شرایطی است مانند: توبه و خودسازی و کوشش برای پاکی قلب و روح، پرهیز از تغذیه از حرام و غصب اموال و ستم به دیگران، مبارزه با فساد و دعوت به حق، عمل به پیمان های الهی، توأم شدن دعا با عمل و تلاش و کوشش و... .
ثانیا: خدا بر اساس عدالت، مصلحت بندگانش را رعایت می کند و برآورده سازی حاجات شان را در ارتباطی مستقیم با مصالح شان، اعمال می نماید نه بر اساس ترتیب اثر دادن فوری به خواسته های بندگان. می توان گفت که مهم ترین شرط استجابت دعا مصلحت بودن آن برای بنده است.
ثالثا: خداوند بر اساس اطلاع کاملش از مصالح و مفاسد، گاهی مطلوب دعاکننده را فورا عطا می کند، گاهی درخواست او را اجابت می کند و می پذیرد ولی به خاطر اینکه دوستش دارد مطلوب او را با گذشت مدتی عطا می کند، گاهی دعای او را می پذیرد و مستجاب هم می کند امّا اثر آن را «پاک شدن» گناهان و کفاره آنها قرار می دهد و گاهی نیز ضمن پذیرش آن دعا، آن را ذخیره و توشه آن بنده برای آخرتش قرار می دهد.

دستور به «معاقبه» از زبان امام علی(ع)

بر اساس سخن امام علي(ع) در خطبه 193 نهج البلاغه، «متّقین» چگونه به خودسازی و تهذیب نفس می پردازند؟

امام علی(ع) در ارتباط با «تهذيب نفس و خودسازى» از سوي شخص «پرهيزكار» می فرماید: «هر گاه نفس در انجام وظايفى كه از آن ناخشنود است سركشى كند، او نيز از آنچه نفس دوست دارد محرومش مى سازد». در واقع سالكان الى الله با نفس خويش شرط مى كنند كه از هر گناهی بپرهيزند، و در شبانگاه به محاسبه اعمال روزانه خود می پردازند و با مشاهده هرگونه آلودگی، نفس خویش را با محروم کردن از خواسته هایش مجازات می کنند تا رام گردد و در مسير اطاعت خداوند قرار گيرد.

مراحل «سیر و سلوک»

«سیر و سلوک» دارای چه مراحلی است؟

عارفان اسلامى هر كدام مراحلى را براى «سير و سلوك» قائل شده اند؛ برخی آنرا در چهار چيز خلاصه كرده اند: مشارطه، مراقبه، محاسبه و معاقبه يا مؤاخذه. سالك، صبحگاه با نفس خويش شرط مى كند كه كمترين قدمى براى رضاى غير خدا برندارد، سپس در طول روز مراقب اعمال خويش است و شامگاه به حسابرسى مى پردازد و اگر خلافى از او صادر شده بود، نفس خويش را تنبیه می كند. اميرمؤمنان(ع) در خطبه 220 نهج البلاغه اساس پويش راه حق را احياى عقل و کنترل نفس و اصلاح اخلاق برشمرده، ونتیجه آنرا هدایت شدن و رسیدن به آرامش بیان نموده اند.

شفاعت، از منظر احادیث اسلامى

مفهوم شفاعت در روایات اسلامى چگونه بیان شده است؟

روایات شفاعت متواتر است و حتّی بعضی از وهابیون به این مطلب اعتراف نموده اند. طبق روایت نبوی، این شفاعت برای مرتکبان کبیره است که در روایت امام کاظم(ع) شرط آن، واجد بودن ایمانى معرفی شده که مجرم را به مرحله ندامت، خود سازى و جبران برساند، و از ظلم و طغیان و قانون شکنى برهاند. بنابراین شفاعت در منطق اسلام یک مطلب قرار دادى و یا پارتى بازى نیست بلکه یک مکتب تربیتى است.

نگاهي به فلسفه «انتظار»

فلسفه «انتظار» چيست؟

مسئله «انتظار» حكومت حق و عدالت «مهدي» و قيام مصلح جهانى در واقع مركب از دو عنصر «نفى» و «اثبات» است. عنصر نفى همان بيگانگى با وضع موجود و عنصر اثبات، طلب وضع بهتر و تلاش برای آن است؛ و اگر اين دو جنبه در روح انسان به صورت ريشه دار حلول كند سرچشمه دو رشته اعمال دامنه دار مي شود: اول ترك هرگونه هماهنگى با عوامل ظلم و فساد و مبارزه با آنها. دوم خودسازى و خوديارى و جلب آمادگي هاى فردی و اجتماعی اعم از جسمى و روحى و مادى و معنوى، براى شكل گرفتن آن حكومت واحد جهانى و مردمى.

نگاهي به فلسفه و اسرار «حجّ»

فلسفه و اسرار «حجّ» چيست؟

«حجّ» داراي چند بُعد است؛ 1. بُعد اخلاقى: مراسم اِحرام، انسان را از امتيازات ظاهرى و لباس هاى رنگارنگ بيرون مى آورد و با تحريم لذائذ او را از جهان ماده جدا كرده و در عالَمى از نور و صفا فرو مى برد. 2. بُعد سياسى: كه مؤثرترين وسيله براى پيشبرد اهداف سياسى اسلام و وحدت صفوف مسلمانان است. 3. بُعد فرهنگى: مؤثرترين عامل براي مبادله فرهنگى و انتقال فكرها است. 4. بُعد اقتصادى: موجب تقويت پايه هاى اقتصادى كشورهاى اسلامى مي شود.

علت «مستجاب نشدن» بعضي از دعاها

چرا گاهى بعضي از دعاهاى ما مستجاب نمى شود؟

به اجابت نرسيدن دعاها به خاطر آن است كه قلب و فكر انسان در هشت چيز خيانت كرده است. خدا را شناخته اما حق او را ادا نكرده، به فرستاده او ايمان آورده؛ اما با سنتش مخالفت كرده است. كتاب او را خوانده است؛ ولى به آن عمل نكرده، همواره كارهائى مى كرده كه او را از خدا دور مى ساخته و حق شكر او را ادا نمى كرده، بايستي دشمن شيطان باشد؛ اما ادعاى دشمنى با شيطان دارد و عملاً با او مخالفت نمى كند. عيوب مردم را نصب العين خود ساخته و عيوب خود را رها كرده است.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال ابي عبدالله (عليه السلام)

مَنْ مَاتَ فِي طَرِيقِ مَکَّةَ ذَاهِباً أَوْ جَائِياً أَمِنَ مِنَ الْفَزَعِ الاَْکْبَرِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ.

کسى که در راه رفتن يا بازگشتن از مکه بدرود حيات گويد، از ترس و هراس روز قيامت ايمن گردد.

تهذيب الاحکام: 5/23/68