پاسخ اجمالی:
«حُبّ دنيا»، سرچشمه همه گناهان و موجب افتادن در دوزخ است. «قرآن» مي فرمايد: «كسي كه زندگى زودگذر را بطلبد، آن مقدار كه بخواهيم به هر كس اراده كنيم از آن مى دهيم، سپس دوزخ را برايش قرار مي دهيم تا در آن بسوزد؛ در حالى كه نكوهيده و رانده است!». در جاي ديگر مي فرمايد: «آنها كه طلا و نقره را گنجينه سازند و در راه خدا انفاق نكنند، به مجازات دردناك بشارت ده، در آن روز، سكه هاى طلا و نقره را در آتش مى گذارند و با آن صورت ها، پهلوها و پشت هايشان را داغ مى كنند، اين همان چيزى است كه براى خود گنجينه ساختيد».
پاسخ تفصیلی:
«حُبّ دنيا»، سرچشمه اصلى همه گناهان است و از عوامل مهمى است كه گروه كثيرى از انسانها را به دوزخ مى كشاند، چنانكه در آيه 18 سوره «اسراء» مى خوانيم: «مَنْ كانَ يُرِيدُ الْعَاجِلَةَ عَجَّلْنَا لَهُ فِيهَا مَا نَشَاءُ لِمَنْ نُرِيدُ ثُمَّ جَعَلْنَا لَهُ جَهَنَّمَ يَصْليها مَذْمُوماً مَدْحُوراً»؛ (آن كس كه فقط زندگى زودگذر [دنياى مادى] را بطلبد، آن مقدار كه بخواهيم به هر كس اراده كنيم از آن مى دهيم، سپس دوزخ را براى او قرار خواهيم داد كه در آتش مى سوزد؛ در حالى كه نكوهيده و رانده [درگاه خدا] است!).
يعنى چنان نيست كه دنياپرستان به تمام مقصود و منظور خود برسند؛ بلكه ممكن است با هزار گونه تلاش و تن دادن به انواع گناهان و جرائم سنگين به قسمتى از منظور خود نائل گردند؛ ولى كانون قهر و غضب الهى - يعني دوزخ - در انتظار آنهاست، هم جسم آنها را مى سوزاند و هم به حكم اينكه «مذموم» و «مدحور» و رانده شده درگاه خدايند روح آنها را.(1)
علاوه بر این، گرچه زراندوزى يكى از مظاهر دنياپرستى است؛ ولى روى اين موضوع بالخصوص در «قرآن مجيد»، به عنوان يكى از اسباب گرفتارى در آتش دوزخ تكيه شده، آنجا كه مى فرمايد: «وَ الَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لَا يُنْفِقُونَها فِي سَبِيلِ اللهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ اَلِيمٍ * يَوْمَ يُحْمَى عَلَيْهَا فِي نَارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوَى بِهَا جِبَاهُهُم وَ جُنُوبُهُم وَ ظُهُورُهُم هَذَا مَا كَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِكُم فَذُوقُوا مَا كُنْتُمْ تَكْنِزُونَ»(2)؛ (آنها كه طلا و نقره را گنجينه مى سازند و در راه خدا انفاق نمى كنند، آنها را به مجازات دردناك بشارت ده، در آن روز كه آن [سكّه هاى طلا و نقره] را در آتش دوزخ مى گذارند و به وسيله آن صورت ها، پهلوها و پشت هايشان را داغ مى كنند [و به آنها مى گويند:] اين همان چيزى است كه براى خود گنجينه ساختيد، پس بچشيد [عذاب] آنچه را براى خود اندوختيد).(3)
آنچه در اينجا لازم است به آن اشاره كنيم، دو نكته است: نخست اينكه جمع ثروت تا چه اندازه كنز محسوب مى شود؟ اين مطلبى است كه در ميان مفسّران سخت مورد گفتگو است، آنچه در بسيارى از روايات در منابع شيعه و اهل سنت آمده و بسيارى از مفسّران آن را برگزيده اند اين است كه: هر مالى كه زكات آن پرداخته شود كنز محسوب نمى شود: «اَىُّ مَالٍ اُدِّيَتْ زَكاتُهُ فَلَيْسَ بِكَنْزٍ».(4)
البته ممكن است در مواقع فوق العاده و هنگامى كه حفظ مصالح جامعه اسلامى ايجاب كند از سوى حكومت اسلامى محدوديت هايى براى جمع ثروت بيان شود - (چنانكه در بعضى از روايات از امام علي(عليه السلام) نقل شده) و يا از اين فراتر در يك مقطع خاص اعلام گردد كه همه اندوخته ها و ذخائر براى حفظ موجوديت جامعه اسلامى مصرف گردد (آن گونه كه در بعضى از روايات در مورد قيام حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه) آمده است)؛ ولى اينها هيچ كدام ضابطه كلّى نيست، ضابطه اصلىِ كنز، همان است كه در بالا گفته شد.
ديگر اينكه چرا مى گويد: پيشانى، پشت و پهلوهايشان را داغ مى كنند؟
ممكن است به خاطر واكنش هايى باشد كه آنها در برابر محرومان و مستمندان انجام مى دادند نخست چهره و پيشانى درهم مى كشيدند، سپس با بى اعتنايى از آنها منحرف مى شدند و بعد به كلّى پشت كرده و روى مى گردانيدند، لذا به ترتيب پيشانى، پهلوها و پشت آنها را با همان سكّه ها داغ مى كنند آن گونه كه قلبِ محرومان را داغ و سوزان كردند.(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.