مبارزه قرآن با تقلید!

بسیاری از آیات قرآن تقلید را امری ناپسند می دانند؛ با این وجود چرا فقهای شیعه باز هم بر تقلید اصرار می کنند؟!

نکوهش تقلید در قرآن ناظر به «تقلیدهای کورکورانه» مشرکان و بت پرستان از گذشتگان «جاهل» خود است؛ پیروی و تقلیدی که به هیچ وجه برای آنها علم آور و عملی از سر دست یافتن به باورهای یقینی نیست. در حالی که تقلید مکلفین از فقها و گرفتن احکام دین شان از آنها، نوعی مراجعه به «متخصص» و یقین آور است؛ امری منطقی که به خاطر فطری بودن نه تنها مورد تایید عقلا قرار می گیرد که حتی قرآن نیز در سوره نحل به آن توصیه نموده است.
گذشته از آن نکوهش ها و مذمت هایی که در آیات قرآن از تقلید صورت گرفته مربوط به اقتباس باورها در «اصول دین» است و حال آن که تقلید مصطلح فقهی در «فروع دین» یعنی احکام صورت می گیرد و طبق آموزه های دینی اصول دین تقلیدی نیستند و هر کسی باید با برهان و استدلال آنها را بپذیرد.

توصیف «عاقل»

امام علی(علیه السلام) در توصیف «عاقل» چه می فرمایند؟

امام علی(ع) در توصیف عاقل می فرماید: «عاقل كسى است كه هر چيز را در جاى خود قرار مى دهد»، در واقع امام(ع) در اين گفتار حكيمانه تمام اوصاف عاقل و جاهل را خلاصه كرده است؛ عاقل كسى است كه درباره هرچيز مى انديشد و محل مناسب آن را بررسى مى كند و سپس آن را در محل مناسب قرار مى دهد، مثلا اگر عبادتى انجام مى دهد، هر كدام از اجزا و شرايط و واجبات و مستحبات آن را در جاى خود به جا مى آورد. همچنین حضرت در حدیث دیگری می فرمایند: «نفوس آدميان آزاد است؛ ولى دست هاى عقل زمام آن را گرفته و از سركشى باز مى دارد».

اختصاص نجات و ثواب فقط برای مسلمین!

با توجه به اینکه طبق صریح آیات قرآن دین مقبول و مطلوب در نزد خداوند اسلام می باشد، آیا ثواب فقط مختص اعمال مسلمین است یا اینکه به عمل غیر مسلمان نیز تعلق می گیرد؟ آیا به خدمات بشردوستانه و یا اختراعات مفید غیرمسلمانان اعم از دیندار و غیر دیندار نیز ثواب تعلق می گیرد و آیا آنها نیز اهل نجات خواهند بود؟

هرچند طبق آیات قرآن دین حق اسلام می باشد، اما پیروان سایر ادیان و عقاید که آگاهی به اسلام و حقانیت آن ندارند و همچنین کسانی که به خاطر بد فهمی و تمام نبودن حجّت بر آنها از پذیرفتن دین مبین اسلام سر باز زده اند، می توانند از پاداش اعمال نیک که با نیت بشر دوستانه انجام می دهند بهره ببرند؛ اینان در روز قیامت نزد خداوند معذورند و به تناسب صدق باطنى و نوع عقاید و رفتار، بهره‌ اى از سعادت برده و به درجه ‌اى از سعادت نایل خواهند شد.

تحلیل و ارزیابی فقها در مورد حکم قتل «مرتدّ»

تحلیل و ارزیابی دیدگاه فقها در مورد حکم قتل «مرتدّ» چیست؟

دیدگاه های مختلفی نزد فقها در مورد حکم «مرتد» وجود دارد، اما اکثر فقها بر این باورند حکم «مرتد فطری» قتل است و توبه «مرتد» تاثیری در حکم قتل ندارد. اما گروهی دیگر از فقها، حکم قتل «مرتد فطری» را منوط به عدم توبه دانسته اند. زیرا معتقدند در صورت توبه، نه تنها در آخرت، بلکه در دنیا نیز توبه اش پذیرفته می شود. از سویی برخی دیگر از فقها، شخص جاهل و شبه دار را از گستره حکم «ارتداد» خارج کرده و معتقدند علم و آگاهی در تکذیب اصل دین لازم است، زیرا انکار بدون علم، به کفر و «ارتداد» منتهی نمی شود. و... .

ادعای «مهدویّت» برخي از امام زادگان؟!

اگر موضوع مهدویّت حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشريف) واضح بود چرا عده ای از شیعیان به مهدویّت افرادی همچون نفس زکیه یا محمد ابن حنفیه معتقد شدند؟

بعضي ها اشكال مي كنند كه اگر مهدويّت حضرت مهدي(عج) معلوم بوده چرا افرادي از امامان به عنوان مهدي معرفي شده اند؟ در جواب بايد گفت: برخي به دليل اين كه از يك طرف ظلم زيادي مى ديدند و از طرف ديگر همه اهل بيت(ع) را هدايت شده و هادى مى دانستند، درباره آنها ادعاى مهدويت مى كردند که غالباً افرادی ساده انديش و جاهل بودند. كسانى هم كه چنين ادعايى داشته اند دوام نياورده و بعد از مدت كوتاهى يا هدايت شده يا منقرض مي شدند.

ضرورت «تقلید» از منظر «عقل» و «فطرت»

آیا «عقل» و «فطرت» ضرورت «تقلید» در احکام شرعی را تأیید می کند؟

«عقل» و «فطرت» انسان حکم می کند کسی که از دانش و تخصّص محروم است، لازم است از دانشمند و متخصص در زمینه تخصصش پیروی کند. از این رو تمام اقوام، نژادها و پیروان همه ادیان، فطری و عقلایی بودن مراجعه جاهل به عالم و تقلید از او را پذیرفته و آن را غیر قابل انکار می دانند. بر طبق این قاعده، افرادی که وظایف دینی و احکام شرعی را نمی دانند، به مقتضای فطرت و عقل خود، باید به سراغ متخصصین مسائل دینی رفته و از آنان تقلید کنند.

جايگاه «عالم» و «جاهل» در روايات

روايات چه جايگاهي را براي «عالم» و «جاهل» ترسيم كرده‌اند؟

امام على(ع) در مورد جایگاه عالم و جاهل می فرمایند: «جاهل كودك است، هر چند پير باشد و عالم بزرگ است هر چند جوان و كم سن و سال باشد»، همچنین می فرمایند: «اگر جاهل سكوت اختيار مى كرد هرگز اختلافى در ميان مردم نمى افتاد»، و نيز فرمودند: «دانشمندان، غريب هستند، چون جاهلان در ميان آنها فراوانند». و در جاى ديگر فرمود: «جاهل را نمى بينى، مگر در حال افراط يا تفريط». پيامبر گرامى(ص) نيز فرمودند: «يك فقيه دانشمند در برابر شيطان محكمتر از هزار عابد است».

توصيه روايات اسلامي بر «عفت» و دوري از شهوات

مسئله «عفت» و دوري از شهوات چه جایگاهی در روایات اسلامی دارد؟

در روایات اسلامی تعابیر مختلفی در این باره آمده؛ مانند: 1- جاهل، برده شهوت خود است. 2- كسى كه اسير شهوت شد، اسارتش پايان نپذيرد. 3- شهوات را بميرانيد تا زندگى جاودانه يابيد. 4- همنشين شهوت و تمايلات نفسانى، داراى نفس مريض و عقل عليل است. 5- عبادتى بافضيلت تر از پاكدامنى نيست و ...

علت کم بودن رهروان راه حق

امام علی(علیه السلام) علت کم بودن رهروان راه حق را چه می داند؟

امام علی(ع) با اشاره به اينكه اگر رهروان جاده هدايت كم هستند به جهت زرق و برق دنياست، به پويندگان این راه دلداری داده و مى فرمايد: «اى مردم! در طريق هدايت از كمى پويندگانش وحشت نكنيد، زيرا مردم گرد سفره اى اجتماع كرده اند كه سيرى آن كوتاه و گرسنگى آن بس طولانى است». این عبارت در واقع برگرفته از آیات قرآن است، آیاتی که سخن از اكثريت جاهل، بى ايمان، غير عاقل، فاسق، ناسپاس و مانند آن دارد.

علت تعصب و لجاجت «قوم عاد»

از ديدگاه قرآن علت تعصب و لجاجت «قوم عاد» بر بت پرستی چه بود؟

در سوره «اعراف» از «قوم عاد» و لجاجت و تعصب آنها سخن به میان آمده است. این قوم لجوج در مقابل دعوت حضرت هود(ع) حاضر نبودند دست از پرستش بت ها بردارند و از نظر آنان پرستش بت های بی عقل و شعور امری شایسته و با ارزش جلوه می کرد. آنان لجاجت را به حدی رسانده بودند که از حضرت هود(ع) تقاضای عذاب الهی را می کردند و مصرّانه از او مى‏ خواستند كه به تهديدهاى خود جامه عمل بپوشاند، ریشه اين خيره‏ سرى چيزى جز محصول تعصّب و لجاجت نبود.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الإمامُ عليٌّ(عليه السلام)

نَفَسُ الْمَرْءِ خُطاهُ إلى أجَلِهِ

نَفَسهاى آدمى گامهاى او به سوى مرگ است

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 44