ادّعا و تصریح ائمه اهل بیت(ع) بر عصمت خویش؟

آیا خود ائمه ادّعای عصمت داشته اند؟ آیا سخنی در این باره از آنها نقل شده است؟

نه تنها از خود امامان اهل بیت(ع)، بلکه احادیثی ازحضرت رسول(ص) نیز در این باره نقل شده است؛ احادیث متعددی از ائمه معصومین(ع)، همچون امام علی(ع)، امام باقر(ع)، امام کاظم(ع)، امام صادق(ع) و امام رضا(ع) نقل شده که موضوع عصمت ائمه اهل بیت(ع) در آنها مورد تایید قرار گرفته است.
این احادیث دو گونه اند: در برخی از احادیث ویژگی هایی برای ائمه بیان شده که لازمه آن عصمت است. مثل حدیث ثقلین که اهل بیت، همانند قرآن مانع از گمراهی و جداناشدنی از کتاب خدا معرفی شده و یا حدیث نبوی همراهی همیشگی امام علی(ع) با حق و حقیقت که در هر حال لازمه معصوم بودن آنهاست.
گروه دیگری از احادیث نیز وجود دارند که صریحا بر عصمت ائمه و پاکی شان از گناه دلالت دارند. برای مثال حضرت رسول(ص) خود، امام علی(ع)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را صریحا مطهر و معصوم معرفی می کند. در حدیثی دیگر حضرت امیر(ع) با هم عرض قرار دادن خودشان و دیگر معصومین با قرآن، از معصوم مخلوق شدن شان سخن به میان آورده است. همچنین امام صادق(ع) می فرماید: «ما ترجمان فرمان خداييم ما جماعتى معصوم هستيم».

انحصار فهم و تفسیر قرآن به امامان اهل بیت از دید شیعه!

با آنکه خداوند قرآن را برای فهم و تدبّر همه بشر نازل کرده است، شیعه معتقد است که فهم آن فقط در انحصار امامان آنهاست، آیا این عقیده با حکمت نزول قرآن منافات ندارد؟!

بیشتر علمای شیعه بر جواز و امکان تفسیر قرآن استدلال کرده و حجّیبت تفسیر غیر معصوم را پذیرفته اند؛ این علما کتب تفسیر نوشته و در اجتهاد فقهی خود بر تفسیر قرآن تکیه کرده اند.
تنها بخشی از علمای شیعه(اخباریان) در برهه ای از زمان اعتقاد داشتند که تفسیر قرآن فقط با روایات اهل بیت جایز است و دیگران حق تفسیر ندارند!
این درحالی است که برخی از علمای اهل سنت نیز فقط تفسیر پیامبر، صحابه و تابعین را حجّت می دانستند!

منظور از عبارت «خير البريه» در سوره بينه

منظور از «خير البريه» در سوره بينه چه كساني مي باشد؟

خداوند در سوره «بيّنه» می فرماید: كسانى كه ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند بهترین مخلوقات (خیر البریه) هستند. منابع روايی اهل سنت و شيعه از پيامبر(ص) نقل می کنند که ایشان، امام علي(ع) و شيعيانش را به عنوان «خير البريه» معرفي نموده است. در این زمینه، به عنوان نمونه می توان به گفته سيوطى در «الدّر المنثور» که این مطلب را از جابر بن عبدالله نقل کرده و گنجی شافعی در «كفاية الطالب» که آنرا به نقل از عایشه آورده، اشاره نمود.

شأن نزول سوره «هل اتي» در روايات اهل سنت

از دید روايات اهل سنت، سوره «هل اتي» درباره چه کسانی نازل شده است؟

واحدى در «الوسيط» و زمخشرى در «كشاف» می گویند: امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) برای شفای حسنین(ع) نذر کردند که سه روز روزه بگیرند، حسنین(ع) نیز با آنان روزه گرفتند ولی افطار هر روزشان را به تقاضای نیازمندان به آنها دادند در حالیکه خود به آن نیاز داشتند. ولذا خداوند سوره «هل أتی» را در شأن ایشان نازل فرمود و عمل آن بزرگواران را ستود. همين معنى را با تفاوت مختصرى، قرطبى در تفسيرش ذيل آيات مورد بحث نقل مى كند.

شأن نزول آيه انفاق «اَلَّذينَ يُنْفِقُونَ اَمْوالَهُمْ بِاللَّيلِ وَ النَّهارِ سِرّاً وَ عَلانِيَةً فَلَهُمْ اَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ ...»

طبق روایات و تفاسیر اهل سنت آيه «انفاق» در شأن چه کسی نازل شده است؟

در ذیل آيه 274 سوره «بقره» ابن عبّاس مى گويد: على(ع) فقط چهار درهم داشت، آنها را در شب، در روز، آشكارا و پنهاني در راه خدا انفاق كرد؛ پيامبر(ص) فرمود: چه چيز تو را بر اين كار واداشت؟ عرض كرد: به خاطر وعده خدا. پيامبر(ص) فرمود: آگاه باش كه اين وعده درباره تو تحقّق يافت، پس آيه فوق نازل شد. اين حديث را حاكم حسكانى، سيوطى و ... در كتابهاي خود نقل كرده‌اند.

نگاهي به تاریخ پیدایش «تشیّع»

پیدایش «تشیّع» به چه زمانی بر می گردد؟

پیدایش تشیّع به زمان صدر اسلام بر می گردد و نخستين كسى كه بذر تشيّع را در اسلام پاشيد شخص پیامبر اکرم(ص) بود. احاديثى كه از آن حضرت نقل شده، گواه این مطلب است و راويان اين احاديث تماماً از بزرگان اهل سنّت مى باشند. بزرگانی مانند: سيوطى در «الدرالمنثور»، ابن عدى، ابن حجر عسقلانی، ابن اثير در «نهايه»، زمخشرى در «ربيع الأبرار» این احاديث را نقل كرده اند.

اطلاق لفظ «شیعه» بر گروهی خاص در روایات ضعیف!

آیا گفته دکتر ناصر على قفارى که مى گوید لفظ شیعه فقط در اخبار ضعیف است صحیح مى باشد؟

اوّلا: او بدون ارائه دلیل و به مجرّد این که مضمون حدیثى با عقایدش سازگارى ندارد آن را جعلى یا ضعیف می داند. ثانیاً: این روایات به حدّى زیاد است که مى توان ادعاى تواتر یا شهرت آن ها را نمود؛ حدود سى و چهار نفر از علماى اهل سنت این روایات را نقل کرده اند. ثالثاً: مى توان مضمون این روایات را با احادیث صحیح السند دیگر؛ همچون حدیث غدیر و ثقلین تأیید نمود.

ابن تیمیه و تکذیب حدیث «مدینه علم»

آیا نظر ابن تیمیه در تکذیب متن حدیث «مدینه علم» اعتبارى دارد؟

ابن تیمیه مى گوید: «حدیث أنا مدینة العلم و علیّ بابها ضعیف تر و سست تر است، و لذا در زمره احادیث جعلى شمرده شده است...».
پاسخ این است که دروغ ابن تیمیه با سخن علماء اهل سنت روشن می شود؛ به عنوان نمونه، سیوطى درباره این حدیث مى گوید: «این حدیث به تمام طرقش منتهى به درجه حسن مى شود که قابل احتجاج به آن است. و لذا ضعیف نمى باشد تا چه رسد به این که جعلى باشد».

تفسیر اهل سنت از کلمه «هاد» در آیه «انذار»

«هاد» در آیه «انذار» در روایات اهل سنت چگونه تفسیر شده است؟

جمعى از حفاظ معروف اهل سنت از جمله: حاكم، ذهبى، فخر رازى، ابن كثير و سيوطي و ... در كتابهايشان ذكر كرده اند: هنگامى كه آيه «اِنَّما اَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْم هاد» نازل شد پيامبر(ص) خود را «منذر» و علي(ع) را «هادي» معرفي كرد و فرمود: «اى على! بعد از من، هدايت يافتگان به وسيله تو هدايت مى شوند». البته این حدیث با عبارات متعددی نقل شده که بیانگر آن است كه پيامبر(ص) اين سخن را در موارد متعدد و با بيانات مختلفى بيان كرده اند.

نظر علماي اهل سنت درباره شأن نزول آيه «تبليغ»

آيا از علمای اهل سنت کسی شأن نزول آيه «تبليغ» را جانشینی امام علي(ع) می داند؟

در برخی از كتابهاى اهل تسنن تاكيد شده كه آيه تبليغ در شأن على(ع) نازل شده و روایاتی از صحابه در این مورد ذکر شده است. اين احاديث را علمائي مانند ابونعيم اصفهانى، ابن عساكر، فخر رازى، ابو اسحاق حموينى، ابن صباغ، سيوطى، قاضى شوكانى، آلوسى، قندوزى و ... در كتاب‌هايشان نقل كرده اند. در مقابل نیز برخي علمای ایشان از كنار آيه به راحتي گذشته اند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الإمامُ علىٌّ(عليه السلام)

إيّاکَ أَنْ تُخْدَعَ عَن دارِ الْقَرارِ

مبادا از سراى باقى غافل مانى

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 54