پاسخ اجمالی:
اوّلا: او بدون ارائه دلیل و به مجرّد این که مضمون حدیثى با عقایدش سازگارى ندارد آن را جعلى یا ضعیف می داند. ثانیاً: این روایات به حدّى زیاد است که مى توان ادعاى تواتر یا شهرت آن ها را نمود؛ حدود سى و چهار نفر از علماى اهل سنت این روایات را نقل کرده اند. ثالثاً: مى توان مضمون این روایات را با احادیث صحیح السند دیگر؛ همچون حدیث غدیر و ثقلین تأیید نمود.
پاسخ تفصیلی:
دکتر ناصر بن عبدالله بن على قفارى وهابى در کتاب خود «اصول مذهب الشیعة» مى گوید: «با مراجعه به معاجم اهل سنت نیافتم که لفظ «شیعه» بر فرقه اى اطلاق شود که الآن به این اسم معروفند مگر در برخى از اخبار ضعیف یا موضوع، اخبارى که در آن ها لفظ شیعه به کار رفته و از آن ها به عنوان شیعه على(علیه السلام) تمجید شده است. مثل حدیثى که مى گوید: «فاستغفرت لعلّى وشیعته»، و حدیث: «مثلى مثل شجرة أنا اصلها و علىّ فرعها... و الشیعة ورقها»، و حدیث: «انت و شیعتک فى الجنة».(1)
پاسخ: اوّلا: به چه دلیل که این گونه روایات ضعیف یا جعلى است؟ آیا به مجرّد این که مضمون حدیثى با عقاید شما سازگارى ندارد جعلى یا ضعیف است؟ آیا نباید بر ادعاى خود اقامه دلیل کرد؟
ثانیاً: روایات به حدّى زیاد است که مى توان ادعاى تواتر یا شهرت آن ها را نمود به عنوان مثال در مصادر حدیثى اهل سنت روایات بسیارى مى یابیم که پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) پیروان اهل بیت(علیهم السلام) را تحت عنوان شیعیان على(علیه السلام) مورد مدح و ستایش قرار داده است، که در اینجا به برخى از آن ها اشاره مى کنیم:
جابر بن عبدالله انصارى مى گوید: «کنّا عند النبى(صلى الله علیه وآله) فأقبل على(علیه السلام) فقال النبى(صلى الله علیه وآله): والذى نفسى بیده انّ هذا و شیعته لهم الفائزون یوم القیامة، و نزلت: «إِنّ الّذِین آمَنُوا...»»(2)؛ (نزد رسول خدا(صلى الله علیه وآله) بودیم که علىّ(علیه السلام) وارد شد، پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: قسم به کسى که جانم به دست اوست همانا این [على] و شیعیان او قطعاً کسانى هستند که روز قیامت به فوز بهشت و سعادت نایل خواهند شد).
امام علىّ(علیه السلام) فرمود: «قال لى رسول الله(صلى الله علیه وآله): أنت و شیعتک فى الجنة»(3)؛ (رسول خدا(صلى الله علیه وآله) به من فرمود: تو و شیعیانت در بهشت خواهید بود).
این مضمون را حدود سى و چهار نفر از علماى اهل سنت نقل کرده اند که برخى از آن ها عبارتند از: ابن عساکر، ابن حجر، ابن اثیر، طبرانى، هیثمى، حاکم نیشابورى، سیوطى، ابن حجر، بلاذرى، طبرى، خطیب بغدادى، علامه مناوى، متقى هندى، آلوسى و شوکانى. که در این صورت احتیاج به بررسى سندى ندارد؛ زیرا از راه تراکم احتمالات مفید یقین است.
ثالثاً: مى توان مضمون این روایات را با احادیث دیگر صحیح السند؛ همچون حدیث غدیر و ثقلین تأیید نمود.(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.