مشكلات تعدّد مصاحف و ماجرای یکسان سازی آنها

متعدد بودن مُصحف ها در صدر اسلام چه مشکلاتی برای جامعه مسلمین بوجود آورده بود و چگونه این مشکل برطرف شد؟

پس از رحلت پيامبر(ص)، صحابه بر حسب دانش و شايستگى خود به جمع آورى آيات و مرتب كردن سوره هاى قرآن پرداختند؛ اما استعداد و توانايىِ آنان در انجام اين كار يكسان نبود. لذا نسخه های جمع آوری شده از نظر روش، ترتيب، قرائت و ... با یکدیگر تفاوت داشت، نهایتا اختلاف در مُصحف ها و قرائت ها، موجب اختلاف در بین مردم گردید. از این رو «حذيفة بن یمان» برای حلّ اين مشكل، از عثمان خواست كه به يكسان نمودن مصاحف و اِلزام نمودنِ مردم به قرائتِ واحد، اقدام كند كه همه اصحاب به جز «عبدالله بن مسعود»، با این اقدام موافقت کردند.

گزارشات تاريخی در مورد چگونگی و جزئيات برخورد سپاه كوفه با قافله امام حسين(ع)؟

در مورد چگونگی و جزئيات برخورد سپاه كوفه با قافله امام حسين(عليه السلام) چه گزارشاتی به ما رسيده است؟

اولين برخورد امام حسين(ع) با سپاه عراق، برخورد با سپاه حرّ بود كه وظيفه داشت امام(ع) را به كوفه ببرد كه با مخالفت امام(ع) به ناچار در صحراي خشك و سوزان فرود آمدند. فردای روز ورود امام(ع) به کربلا، سيل ورود سپاهیان ابن زیاد به كربلا فزوني يافت و فرماندهي به عمر سعد رسيد. ابن سعد از پیشنهاد امام(ع) براي بازگشت خوشحال شد؛ اما با مخالفت شمر و دستور جنگ از طرف ابن زياد روبرو شد و چون تلاش امام(ع) براي كنار كشيدن ابن سعد نتيجه‌اي نداد، جنگ آغاز شد و با شهادت امام حسين(ع) و يارانش به پايان رسيد.

انکار آخرین وصیّت رسول خدا(ص) توسط عایشه!

آیا همانطور که عایشه می گوید، پیامبر(ص) در آخرین لحظات عمر شریف خود هیچ وصیّتی نکرد؟!

عایشه می گوید: پیامبر(ص) در دامن من رحلت نمود و وصیتی نکرد. پس چگونه به علی(ع) وصیّت کرد؟
اولا: بخاطر بغضی که عایشه نسبت به علی(ع) داشته، این روایت پذیرفته نیست. علی(ع) می فرماید: «حسدی در سینه داشت که مانند دیگ آهنین می جوشید».
ثانیا: این روایت با روایاتی از عایشه که گفته: پیامبر(ص) هنگام رحلت نسبت به اموری وصیت کرد، در تعارض است.
ثالثا: عدم وصیت پیامبر(ص) در دامان عایشه دلیل بر نبودن هیچ وصیّتی از جانب پیامبر(ص) نیست؛ چراکه روایات زیادی نقل شده که پیامبر(ص) در آغوش علی(ع) رحلت نمود نه عایشه.

اوّل کسی که از دید اهل سنت وارد بهشت می شود؟

اهل سنت چه روایاتی از پیامبر اکرم(ص) در مورد اینکه فاطمه زهرا(س) نخستین فردی است که وارد بهشت می شود، نقل کرده است؟

در منابع اهل سنت روایات شده است: حضرت فاطمه(س) اولین کسی است که وارد بهشت می شود؛ رسول خدا(ص) می فرماید: «اول کسی که وارد بهشت می شود فاطمه است».
هم چنین ابن سعد، از علی(ع) روایت کرده: «رسول خدا به من خبر داد که اول کسی که وارد بهشت می شود من و فاطمه هستیم».

معرفی ابن سعد

ابن سعد که بود؟

ابو عبد الله محمد بن سعد بن منیع هاشمى مشهور به کاتب واقدى (168ـ230ق) یکى از معروف ترین و مهم ترین مورخان و سیره‌نویسان بغداد است که نویسنده کتاب «الطبقات الکبرى» معروف به «طبقات ابن سعد» مى باشد. در مورد زادگاه او سخن قطعى از سوى مورخان و تراجم نویسان ذکر نشده است و در این مورد اختلاف وجود دارد. برخى او را بصرى، عده‌ای مکى، و برخى دیگر او را آزاده شده در بغداد مى دانند. او پس از وفات در سال 230ق در مقبره باب الشام دفن شد .او علاوه بر روایت حدیث، سیره و تاریخ، راوى در قرائت نیز بوده و قرائات مختلف قاریان مدینه را از واقدى فرا گرفته و نزد یعقوب ابن اسحاق حضرى، قارى مهم بصره (از قاریان دهگانه) نیز حاضر مى شد. او یک سنى مذهب متعصب بود و غالب علماى اهل سنت از تراجم نویسان و دانشمندان علم رجال، او را عادل، صادق، و موثّق دانسته اند. به گونه اى که احمد بن حنبل نیز بنا به روایتى به او اعتماد داشت.

الطبقات الکبرى

معرفی کتاب «الطبقات الکبری»

این کتاب که «طبقات ابن سعد» نیز نامیده مى شود از مهم ترین منابع سیره نویسى و صحابه شناسى (رجال حدیث) به شمار مى رود که توسط محمد بن سعد بن منیع هاشمى (168ـ230) تالیف شده است. تنظیم و منسجم کردن همه این مطالب توسط خودش مقدور نشد و پس از وفاتش توسط شاگرد مبرّز وى یعنى حسین بن فهم تدوین شد. یعنى کتاب طبقات در واقع توسط ابن فهم تدوین شده است اگر چه محتوا و مطالب آن از ابن سعد است. این کتاب مهم ترین کتابى است که از قرن دو و سه باقى مانده و بسیارى از مطالب مربوط به سیره نبى اکرم و اصحاب ایشان، و همچنین بررسى شخصیت هاى مهم اسلام تا زمان خودش را دربر دارد. ابن سعد که یک سنى مذهب متعصب بوده است در بسیارى از موارد، در شرح حال شخصیت هاى شیعه ونقل وقایع مربوط به شیعه کینه ورزى خود به شیعیان را اظهار کرده است.

«صدّیق اکبر» در بیان على(ع)

امیرالمؤمنین على(علیه السلام) چه کسى را به عنوان «صدّیق اکبر» معرفى کرده است؟

امام علی در خطبه ای خود را صدیق اکبر معرفی کرده و به اسلام آوردن شان قبل از ابوبکر و عمر اشاره می کند و این حدیث را جماعتی از اهل سنت نقل می کنند. همچنین در حدیق دیگری امام کسی را که بعد از خودشان بخواهد به خود چنین لقبی بدهد را دروغگو معرفی می کنند. این حدیث را نیز جماعت بسیار زیاد دیگری با اسناد صحیح نقل می کنند.

مورخین اهل سنت و نقل مضمون واقعه یوم الدار

از مورخین مورد قبول اهل سنت چه کسانى مضمون واقعه یوم الدار را نقل کرده اند؟

برخى از مورخین مورد قبول اهل سنت که مضمون واقعه«یوم الدار» را نقل کرده اند عبارتند از: ابن اثیر، طبرى، ابن کثیر دمشقى، ابو الفداء، حلبى، زینى دحلان، ابن ابى الحدید، ابوجعفر اسکافى، نووى، خازن، بغوى، ابن کثیر، ابن عساکر، متقى هندى، حاکم حسکانى، نسائى، گنجى شافعى، زرندى حنفى، هیثمى، حموى، سیوطى، جرجى زیدان، احمد بن حنبل، حاکم نیشابورى، سبط بن جوزى، ابن سعد و دیگران. به گفته علامه امینی آنقدر اسناد روایت قوی است که مورخان آنرا مسلم دانسته و به صورت شعر و نثر آورده اند.

وصیت ابوطالب به خاندانش در مورد پیامبر(ص)

ابوطالب در لحظات آخر عمر چه توصیه اى در مورد پیامبر(صلى الله علیه وآله) به برادران و خاندانش نموده است؟

ابن سعد در الطبقات الکبرى می گوید: چون زمان وفات ابوطالب رسید، فرزندان عبدالمطّلب را جمع کرد و گفت: مادامى که سخن محمّد را گوش دهید و امر او را تبعیّت کنید، در خیر و خوبى هستید؛ پس از او پیروى کنید و او را کمک کنید تا رستگار و هدایت شوید.

گریستن پیامبر(ص) در مرگ ابوطالب

پیامبر(صلى الله علیه وآله) پس از شنیدن خبر فوت ابوطالب چه واکنشى نشان داد؟

ابن سعد در طبقات از عبیدالله بن ابو رافع از على(ع) نقل می کند: وقتی رسول خدا(ص) را از مرگ ابوطالب آگاه کردم، گریست و سپس فرمود: « برو و او را غسل ده و کفن کن و دفن نما، خداوند او را بیامرزد و رحمت کند». و در لفظ واقدى آمده است: «فبکى بکاءً شدیداً، ثم قال....».

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الإمام عليٌّ(عليه السلام)

کَفى بالإيثارِ مَکْرُمَةً

براى بزرگوارى، ايثار بس است

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 22