آيات مُوهم «تناقض» در قرآن؟!

نسبت به كدام يك از آيات قرآن گمان «تناقض» می‌رود؟

در ابتداي امر گمان می رود كه در ده آيه از آيات قرآن (مانند آیه 185 سوره بقره) تناقض وجود دارد؛ اما با بررسی دقيق متوجه می شويم كه در آيات قرآن هيچ اختلاف و تنافی وجود ندارد.

محرومیّت برخی افراد از اسباب هدایت الهی!

چرا خداوند همه را هدایت نکرده و راه کمال را برای همگان باز ننموده است؟!

هدایت الهی شامل همه موجودات و انسانها می گردد، امّا اگر کسی خود بستر رشد و هدایت تکوینی را نابود کند یا در برابر هدایت تشریعی عناد ورزد، ضلالت او به اختیار خود است. هدایت الهی چون نور خورشید و باران بر وجود همگان نازل می شود، امّا بعضی از انسانها از معرض نور و باران می گریزند.

هدایت و ضلالت الهی به معنای زمینه سازی یا از بین بردن زمينه هاى مساعد است، بدون اينكه فرد توسط اراده الهی بر هدایت یا گمراهی اجبار شده باشد. این توفیقات و یا سلب توفیقات از سوی خداوند بی حساب و کتاب نیست؛ بلکه هر بنده ای با اعمال اختیاری خود که شامل نافرمانی و کفر و نفاق یا با توبه و جهاد و اطاعت فرامین خداوند است، توفیقات الهی را به خود جلب و یا از خود سلب می کند.

شيعه، مقتداي مردم در «ورع»

طبق بيان امام صادق(عليه السلام) چرا شيعيان بايد در ورع و تقوا مقتداي سايرين باشند؟

امام صادق(ع) مى‌فرمايد: سزاوارترين مردم به ورع و تقوا، آل پيامبر(ص) و شيعيان آنها هستند تا ساير مردم به آنها اقتدا كنند. پيامبر(ص) و ائمه(ع) براى تمام مردم، امام و پيشوا هستند و شيعيان هم بايد براى گروهى از مردم امام باشند؛ زيرا شيعه بودن جزئى از امام بودن است. در واقع در جامعه اسلامى، شيعيان بايد علاوه برميدان مبارزه و جهاد، در تمام جهات و صفات پسنديده پيشرو باشند تا ديگران به آنها اقتدا كنند.

نگاهي به مراتب و درجات «ورع»

«ورع» داراي چه مراتب و درجاتي است؟

«ورع» مرتبه اى بالاتر از تقواست و داراى چهار مرحله مى‌باشد: 1. ورع تائبين است كه پايين‌ترين مرتبه و مساوى با عدالت است. 2. ورع صالحين است كه علاوه بر اجتناب از شبهات، از چيزهايى كه در ظاهر حلال ولى شبهه‌ناك است نيز پرهيز مي كند. 3. ورع متّقين است كه در اين مرحله علاوه بر اجتناب از گناه و شبهات از حلالى هم كه ممكن است او را به حرام بكشاند، اجتناب مى‌كند. 4. ورع صدّيقين كه بالاترين مرحله است و آن روى گرداندن از غير خداست.

حکم غیبت «متجاهر به فسق»

غیبت «متجاهر به فسق» چه حکمی دارد؟

علماى اخلاق و فقها، با استناد به روایات، «متجاهر به فسق» را از تعريف غيبت خارج مي دانند. همانند سخن پیامبر(ص) که می فرمایند: «غيبت فاسقى كه آشكارا گناه مى كند، غيبت محسوب نمى شود»، زيرا اولا، عيوب متجاهر به فسق مخفى نیست، ثانیا از ذكر آن نیز ناراحت نمی شود. اما غيبت آنها در امورى كه تجاهر به فسق ندارند جايز نيست.

رضایت خدا از خلفا و صحابه حاضر در بیعت رضوان!

خداوند از خلفا و صحابه حاضر در بیعت رضوان راضی می باشد، چرا شیعه بعضی از آنها را عادل نمی داند؟ آیا شیعه بیشتر از خدا درباره صحابه علم دارد؟!

اولا: این رضایت کلی است و نسبت به نتیجه ایستادگی و حرکت جمعی مسلمانان در یک واقعه تاریخی ابراز شده نه اینکه فرد به فرد به صورت مشخص مشمول این رضایت شوند.
ثانیا: این رضایت مقطعی بوده و برخی از صحابه به حکم احادیث «ارْتَدُّوا عَلَى‏ أَدْبَارِهِمْ» که در منابع خود اهل سنت و در صحیحین نیز وارد شده، از شمول رضایت خارج شدند.
ثالثا: اعتقاد به عدالت همه صحابه گاهی منجر به تناقض می شود؛ مثل جایی که دو گروه از آنها در دو جبهه حق و باطل در برابر هم می ایستند.
رابعا: اعتقاد به عدالت همه صحابه و قداست آنها در زمان پیامبر(ص) سابقه ای ندارد و خلاف گزارشات قرآن از وضعیت آنها در آن دوره است.

ماجراى ولید بن عقبه، و منافات آن با عدالت صحابه

آیا نسبت فسق در قرآن به بعضى از صحابه نظریه عدالت صحابه را زیر سؤال نمى برد؟

نظریه عدالت همه صحابه که یکی از مهمّ ترین عقاید اهل سنّت است با آیات قرآن منافات دارد؛ از جمله قرآن در آیه 6 سوره حجرات برخی صحابه (که طبق نظر بسیاری از مفسران ولید بن عقبه می باشد) را فاسق می داند پس این گروه نمی توانند عادل باشند.

حکم ساخت مسجد بر روى قبور

آیا ساخت مسجد بر روى قبور اشکالى دارد؟

اولا: این مسئله، موضوعى فقهى است و ربطى به عقاید ندارد؛ لذا نمى توان هیچ یک از دو طرف را که قائل به جواز یا عدم جواز باشند، به کفر و فسق نسبت دهیم. ثانیا: قرآن کریم بازگو مى کند که وقتی مردم قبور اصحاب کهف را پیدا کردند، مؤمنین آنها براى تبرک جستن به مقبره آن یکتاپرستان، گفتند این قبور را مسجد قرار دهیم. قرآن کریم این پیشنهاد را نقل مى کند، بى آنکه آن را نقد یا ردّ کند و این مى رساند که چنین کارى نزد خداوند مقبول بوده است.

امر خداوند به فحشاء برای هلاک کردن اهل یک شهر

آیه 16سوره إسراء می گوید: «و هنگامی که بخواهیم شهر و دیاری را هلاک کنیم، به ثروتمندان آنجا امر می کنیم، پس آنها در آن دیار فسق می کنند، هنگامی که استحقاق مجازات را یافتند، آنها را شدیدا در هم می کوبیم». چرا خداوند در حالی که درآیه 28 سوره اعراف می گوید: «خداوند هرگز به فحشاء دستور نمی دهد» در این آیه به مترفین شهر دستور فسق یا فحشاء را می دهد؟! آیا این تناقض نیست؟! آیا مجازات اهل یک دیار به خاطر فسق ثروتمندان آن صحیح است؟! آیا این از عدل خدا دور نیست که خود اسباب هلاک مخلوقاتش را فراهم می کند؟!

«فسق» به معنی «فحشاء نیست»؛ بلکه به معنی «نافرمانی» است. متعلق امر در جمله «امرنا»، «اطاعت و هدایت» می باشد. سرچشمه غالب مفاسد مترفین هستند لذا از آنها بالخصوص ياد شده است. پیروان مترفین هم گناه خود را که «سکوت و تبعیت محض» است بر گردن خود می کشند. خداوند سنت هايی دارد كه ضوابطي خاص دارند و جز در اثر حصول آن ضوابط به وقوع نمي پيوندد. سنّت عذاب الهي معلول «ظلم و نافرمانی» انسان هاست، نه اینکه خدا خواهان آن و فراهم کننده اسباب آن باشد. این عذاب بعد از «اتمام حجت» و مهلت دادن، واقع مي شود.

امر خداوند به فحشاء برای هلاک کردن اهل یک شهر

آیه 16سوره إسراء می گوید: «و هنگامی که بخواهیم شهر و دیاری را هلاک کنیم، به ثروتمندان آنجا امر می کنیم، پس آنها در آن دیار فسق می کنند، هنگامی که استحقاق مجازات را یافتند، آنها را شدیدا در هم می کوبیم». چرا خداوند در حالی که درآیه 28 سوره اعراف می گوید: «خداوند هرگز به فحشاء دستور نمی دهد» در این آیه به مترفین شهر دستور فسق یا فحشاء را می دهد؟! آیا این تناقض نیست؟! آیا مجازات اهل یک دیار به خاطر فسق ثروتمندان آن صحیح است؟! آیا این از عدل خدا دور نیست که خود اسباب هلاک مخلوقاتش را فراهم می کند؟!

«فسق» به معنی «فحشاء نیست»؛ بلکه به معنی «نافرمانی» است. متعلق امر در جمله «امرنا»، «اطاعت و هدایت» می باشد. سرچشمه غالب مفاسد مترفین هستند لذا از آنها بالخصوص ياد شده است. پیروان مترفین هم گناه خود را که «سکوت و تبعیت محض» است بر گردن خود می کشند. خداوند سنت هايی دارد كه ضوابطي خاص دارند و جز در اثر حصول آن ضوابط به وقوع نمي پيوندد. سنّت عذاب الهي معلول «ظلم و نافرمانی» انسان هاست، نه اینکه خدا خواهان آن و فراهم کننده اسباب آن باشد. این عذاب بعد از «اتمام حجت» و مهلت دادن، واقع مي شود.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

لِکُلّ شَيْئٍ ثَوابٌ اِلا الدَمْعَةٌ فينا.

لِکُلّ شَيْئٍ ثَوابٌ اِلا الدَمْعَةٌ فينا.

هر چيزى پاداش و مزدى دارد، مگر اشکى که براى ما ريخته شود (که چيزى با آن برابرى نمى کند و مزد بى اندازه دارد).

جامع احاديث الشيعه ، ج 12، ص 548