غيبت 33 مطلب

مجازات «عیب جویان» و «غیبت کنندگان»

از ديدگاه قرآن، «عیب جویان» و «غیبت کنندگان» چه عذابی دارند؟

«عیب جویي» و «غیبت» از گناهان كبيره است؛ زيرا آبرو و حيثيتِ افراد با ايمان را بر باد مى دهد و لذا «قرآن» وعده دوزخ به آنها داده و مى فرمايد: «واى بر هر عيبجوى غيبت كننده اى، همان كس كه اموالى را جمع آورى و شماره كرده، گمان مى كند اموالش او را جاودانه مى سازد، چنين نيست، بزودى در آتش خرد كننده پرتاب مى شود». به نظر مى رسد تمام كسانى كه ديگران را مسخره مي كنند و با نيشِ زبان و حركاتِ چشم و آبرو در پشت سر و پيشِ رو، در جستجوى پرده برداشتن از عيب افراد هستند تا حيثيتشان را بر باد دهند نيز مشمول اين آيه مي شوند.

حکم غيبت «مردگان»

آيا غيبت «مردگان» جايز است؟

برخی تصور می کنند که مفهوم غيبت و رواياتى كه درباره غيبت وارد شده، ناظر به افراد زنده است؛ در نتیجه غيبت مرده اشکالي ندارد. درحالیکه بر اساس روايات، احترام مرده مسلمان همچون احترام زنده او است، بلکه غیبت مرده از جهاتی ناپسندتر است؛ زيرا انسان زنده می تواند در برابر غيبت از خود دفاع کند، اما مردگان چنین توانایی را ندارند، از انسان زنده می توان حلاليت طلبيد اما چطور می توان از مردگان طلب حلالیت کرد؟ علاوه بر اين، سفارش های بسيار در احترام به ميت مسلمان، گواه است كه آبروى مسلمانان بعد از مردن نيز بايد حفظ شود.

حکم غیبت «اهل ذمه» و یا فرق مسلمین

آیا غیبت اهل ذمه و یا غیبت سایر فرق مسلمین همانند غیبت مومنان حرام است؟

برخی فقها، مانند «محقّق اردبيلى» با استناد به رواياتي که در آنها لفظ «المسلم» يا «الناس» وجود دارد، غیبت اهل ذمه و مسلمانان غیر شیعه را نیز حرام می دانند؛ زیرا کسانی كه جان و مالشان محترم است، تعرّض به آبروی آنان نیز جايز نیست. البته اين در صورتى است كه آنها متجاهر به فسق نباشند و كارهاى شان شكل توطئه و ضرر به مسلمين به خود نگيرد. ضمن اینکه خطاب «مؤمنان» در آيه 12 سوره حجرات و يا تعبير به «مؤمن» در روايات نیز دليل بر عدم شمول حكم غيبت نسبت به ديگران نمى شود؛ به تعبيری، اثبات شىء نفى ماعدا نمى كند.

حکم «غيبت کودکان»

آیا «غیبت کودکان» هم حرام است؟

حق اين است كه «غیبت کودکان» حرام است و نبايد آن را مقيّد به مميّز كرد؛ چرا كه اگر كشف عيوب پنهانى كودك غير مميّز، سبب هتك حيثيت او در آينده و يا هتك حيثيت خانواده او مى شود، آن هم كار خلافى است. به تعبير ديگر اطفال مؤمنين از نظر جان، مال، عرض و آبرو، در حكم خود مؤمنان هستند.

حکم «غيبت» مردم یک شهر

آيا انتساب القاب و خصوصيت های خاص به افراد يک شهر «غيبت» محسوب می شود؟

«غيبت» چند صورت دارد؛ گاه، غیبت شخص معينی است كه مخاطب او را نمى شناسد، مثلا؛ در فلان شهر يك نفر شرب خمر می کرد، که در این مورد احكام غيبت جارى نيست. گاه غیبت جنبه عمومی دارد، مثلا به صورت شبهه محصوره بگويد: يكى از آن چهار نفر شرب خمر کردند، ظاهر ادلّه غيبت شامل چنين موردى مى شود و هتك احترام مؤمن نیز هست. در فرض دیگر، به تمام اهل يك شهر چيزى را نسبت دهد، بى شك در اينجا احكام غيبت و يا هتك احترام مؤمنين جارى مى باشد. مگر قرینه ای بیاورد که منظورش همه افراد نبوده و یا آن اوصاف نزد همگان آشکار باشد.

وجوب دفاع از غيبت شونده؟!

آيا هنگامی که افراد باایمان مورد غیبت قرار می گیرند، دفاع از آنها واجب است؟

رواياتی که در زمینه دفاع از فرد با ایمان به هنگام غیبت از او، وارد شده دو دسته اند که بعضی دلالت بر وجوب دفاع و بعضی دلالت بر مستحب مؤکد بودن آن دارند. لذا به هر حال خواه دفاع در برابر غيبت برادر مسلمان واجب باشد و خواه مستحب مؤكّد، يكى از وظايف حسّاس اسلامى است. و اگر جنبه نهى از منكر به خود بگيرد به يقين واجب می شود. از اینرو فقهای بزرگی مانند «شیخ انصاری(ره)» این دفاع را واجب دانسته اند.

وظيفه حاضرین در جلسه «غیبت»

آيا حضور در مجلسی که «غیبت» می شود هم حرام است؟

بر اساس روايات اسلامی، شرکت در جلسه غيبت و استماع آن، از گناهان بزرگ می باشد، پيامبر(ص) می فرمایند: «اَلْمُسْتَمِعُ اَحَدُ الْمُغْتابِيْنَ»، زيرا آثار زیان بار غيبت، با همکاري این دو نفر پديد مي آيد. از سوی دیگر می فرمايند: «هنگامى كه غيبت كسى را در ميان جمع مى كنند و تو در آنجا حضور دارى، او را يارى كن و حاضران را نهى از منكر، و از آن مجلس برخيز». آری می توان گفت: آثار زیان بار سكوت در برابر هتك آبروی مسلمان، بسيار بيشتر از كلام غيبت كننده است.

دلایل «حق الناس» بودن غیبت

به چه دلایلی فقها غیبت را در ردیف «حق الناس» قرار می دهند؟

هتك حيثيت و تضييع آبروى افراد یکی از پیامدهایی است که جنبه حق الناس بودن غیبت را آشکارتر می سازد. علاوه بر تشبیه غيبت به خوردن گوشت برادر مؤمن پس از مرگش، احاديث ما غيبت را نوعى ظلم دانسته اند؛ مانند سخن پیامبر(ص) که می فرمایند: «خداوند غيبت را همانند تعرّض به مال و خون، حرام كرده است». همچنین انتقال حسنات از نامه اعمال غيبت كننده به غيبت شونده، و نقل سيئات از نامه اعمال غيبت شونده به غيبت كننده، دليل ديگرى بر حق الناس بودن غيبت است.

موارد جواز «غيبت»

«غیبت» در چه مواردی جايز است؟

گاهی ممنوعیت غیبت تخصیص می خورد و مواردی از آن استثناء می شود؛ و آن زمانی است که پاى مصلحت های بسیار مهم در ميان باشد، مصلحتهایی که حفظ آن ها بر مفاسد عظيم غيبت غلبه دارد. از جمله آنها می توان به مواردی اشاره کرد، مانند: دادخواهى و رفع ظلم، مشورت، تحقیقات ازدواج، گزينش افراد برای پست هاى حسّاس، در مورد بدعت گذاران و توطئه گران، هنگامی که جان، مال و يا ناموس مسلمانى در معرض خطر قرار گرفته، و ... . اما آنچه باید توجه کرد اینست که این موارد مانند جواز اکل میته است که باید به حد ضرورت اکتفا کرد.

حکم غیبت «متجاهر به فسق»

غیبت «متجاهر به فسق» چه حکمی دارد؟

علماى اخلاق و فقها، با استناد به روایات، «متجاهر به فسق» را از تعريف غيبت خارج مي دانند. همانند سخن پیامبر(ص) که می فرمایند: «غيبت فاسقى كه آشكارا گناه مى كند، غيبت محسوب نمى شود»، زيرا اولا، عيوب متجاهر به فسق مخفى نیست، ثانیا از ذكر آن نیز ناراحت نمی شود. اما غيبت آنها در امورى كه تجاهر به فسق ندارند جايز نيست.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الباقر عليه السّلام :

ما مِنْ رَجُلٍ ذکَرَنا اَوْ ذُکِرْنا عِنْدَهُ يَخْرُجُ مِنْ عَيْنَيْهِ ماءٌ ولَوْ مِثْلَ جَناحِ الْبَعوضَةِ اِلاّ بَنَى اللّهُ لَهُ بَيْتاً فى الْجَنَّةِ وَ جَعَلَ ذلِکَ الدَّمْعَ حِجاباً بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النّارِ.

الغدير، ج 2، ص 202