اشاره قرآن به روحيه «جدال» در انسان

خداوند چگونه در قرآن به روحيه «جدال» در انسان اشاره کرده است؟

انسان اگر از فطرت پاك نخستين منحرف شود، بیش از هر چیزی، به جدل روى مى آورد، و با سخنان باطل و تعصب آلودش در برابر حق مى ايستد. خداوند در مورد این افراد می فرمايد: «کسانی که بدون علم یا هدايت پیشوایی آگاه و یا كتابی روشنگر، مجادله می کنند پیرو شیطان اند. این افراد که سبب گمراهى ديگران مى شوند، در دنيا رسوا، و در آخرت گرفتار عذاب خواهند شد».

قرآن و بیان لجاجت «شیطان»

قرآن چگونه لجاجت «شیطان» را به تصویر کشیده است؟

خداوند در آیات 14 تا 16 سوره اعراف، به نخستین لجوج، یعنی شیطان اشاره می کند. او دارای مقامی والا در بین فرشتگان بود، اما بر اثر تکبر، حقیر و ناچیز گردید. او بجای اینکه درصدد توبه برآید، تصميم گرفت از آدم و فرزندانش انتقام بگيرد و آنها را با وسوسه هاى خود گمراه كند، لذا از خداوند درخواست کرد تا روز رستاخیز به او مهلت دهد. عمر طولانی، نعمت و سرمایه ای است که می توان با آن اشتباهات خود را اصلاح کرد، ولى اين عمر طولانى براى طاغيان، ياغيان و لجوجان، نتيجه معكوس دارد.

قاعده دفع ضرر محتمل، آخرین راه، برای هدایت کافران

آخرین راه حلى که مى توان براى هدایت افراد کافر لجوج به کار بست چیست؟

آیه 52 سوره فصّلت اصل عقلى«دفع ضرر محتمل» را به عنوان آخرین سخن به اشخاص لجوج و مغرور و متعصب که هیچ دلیل منطقى در آنها کارگر نیست، مطرح می کند. و می گوید: اگر شما حقانیت قرآن و توحید و وجود عالم پس از مرگ را صددرصد، نپذیرید، مسلماً دلیل بر نفى آن نیز ندارید. بنابراین، این احتمال باقى است که دعوت قرآن و مسأله معاد واقعیت داشته باشد، آنگاه فکر کنید چه سرنوشت تاریک و وحشتناکى خواهید داشت. چنان که امام صادق(ع) نیز با«ابن ابى العوجاء» مادى گرا و ملحد عصر خود، این طور محاجه نمودند
 

سلب قدرت تشخیص از گنهکار و مجازات او

آیا سلب قدرت تشخیص، دلیل بر جبر نیست؟

اگر انسان به کار خلاف و غلطى ادامه دهد تدریجاً با آن انس مى گیرد، نخست یک «حالت» است، بعداً یک «عادت» مى شود، سپس مبدل به یک «ملکه» مى گردد و چون خود آگاهانه این راه را انتخاب کرده است مسئول تمام عواقب آن مى باشد بى آن که جبر لازم آید، درست همانند کسى که آگاهانه با وسیله اى چشم و گوش خود را کور و کر مى کند تا چیزى را نبیند و نشنود. و اگر مى بینیم اینها به خدا نسبت داده شده است به خاطر آن است که خداوند این خاصیت را در این گونه اعمال نهاده است.

گناه و هدایت ناپذیرى انسان

آیا ممکن است انسان به مرحله اى برسد که دیگر قابل هدایت نباشد؟

عقل و خرد و وجدان و فطرت ابزار شناخت درونی و حواس پنج گانه ظاهرى انسان همچون بینائى و شنوائى و مانند آن، ابزار شناخت برون ذاتى اند. این ابزارهای شناخت، اگر مورد بهره بردارى صحیح قرار گیرند، روز به روز نیرومندتر مى شوند، و دقیقتر حقایق را نشان مى دهند. اما اگر مدتى در مسیرهاى انحرافى قرار گیرند، و یا اصلاً از آنها استفاده نشود، تدریجاً دگرگون مى شوند، و حقایق را وارونه نشان مى دهند. لذا اعمال نادرست انسان، و موضعگیریهاى انحرافى او، نعمت بزرگ شناخت را از او مى گیرد.

راه به دست آوردن رأی و نظر صحیح

امام علی(علیه السلام) چه راهکاری را برای به دست آوردن رأی و نظر صحیح ارائه می نماید؟

امام علی(ع) در بیان شیوه به دست آوردن رأی صحیح می فرماید: «كسى كه از آراء مختلف استقبال كند موارد خطا را خواهد شناخت»، حكما، متكلمان و فقهاى ما همواره در مسائل نظرى با پرداختن به نقل اقوال و دلایل آنها و بررسى ضعف ها و قوت ها، قول برتر را انتخاب مى كنند؛ حتى گاه به بررسی اقوال كسانى می پردازند كه با آنها اختلاف مذهبى دارند. در واقع سخن امام(ع) هشدارى است به افراد متعصب، لجوج و مستبد كه گاه حاضر نيستند حتى سخنان ديگران را بشنوند، و از سویی روشنگر مساله آزادى و سعه صدر در مسائل علمى است.

خشم شدید حضرت موسى(ع)، در مقابل بت پرستی قومش

چرا حضرت موسى(علیه السلام)در برابر گوساله پرستى قومش چنین عکس العمل شدیدى از خود نشان داد؟

حضرت موسى(ع) هنگام بازگشت از کوه طور، خشم شدید خود را آشکار ساخت و دست به بالاترین عکس العمل ها زد به این دلیل که افکار تخدیرشده بنى اسرائیل را به هم بریزد و انقلابى در آن جامعه منحرف شده از حق، ایجاد کند، در غیر این صورت بازگشت آنها به آسانى ممکن  نبود. زیرا آنها یک ملت نادان، لجوج و متعصب بودند که  اگر میانشان نغمه مخالفى سر داده می شد، برچیدن آثار شوم آن به این آسانى ممکن  نبود.
 

توکل پیامبران الهی در مسیر تبلیغ

قرآن توکل پیامبران الهی در مواجهه با افراد نادان و متعصب را چگونه بیان می کند؟

یکى از ویژگى هاى انبیاء، توکل به خدا در مواجهه با افراد نادان و متعصّب است، تا حدّی که نه تنها نسبت به تهدیدهاى آنها هراسی نداشتند، بلکه تمام قدرت آنها را زیر سؤال برده و تحقیر مى کردند. نمونه آن را در داستان هود(ع) مى خوانیم، آنجا که هود(ع) در مقابل قوم متعصب خود می گوید: «اِنّى تَوَ کَّلْتُ عَلَى اللهِ رَبِّى وَ رَبِّکُمْ».

ماجرای جنگ نهروان؟

ماجرای جنگ نهروان چه بود؟

در جنگ صفّین آن هایی که حکمیّت را به امام علی(ع) تحمیل کرده بودند، پشیمان شده آن را کفر پنداشتند و به امام(ع) اصرار کردند که توبه نموده وگرنه به نبرد با آن حضرت بر مى خیزند. على(ع) که اختلاف را در لشکر ملاحظه کرد دستور مراجعت به کوفه داد. در کوفه دوازده هزار نفر از افراد لجوج و متعصّب، از مردم جدا شده و سرانجام در نهروان دو لشکر در مقابل هم قرار گرفتند. با مذاکرات مکرّر امام، هشت هزار نفر آنان برگشتند و چهار هزار نفر باقی مانده - جز نه نفر که فرار نمودند- در مدّت کوتاهی کشته شدند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ رَسُولُ اللّهِ صلّى اللّه عليه و آله :

مرحبا بک يا ابا عبدالله ! يا زين السموات و الارضين.

آفرين بر تو اى ابا عبدالله ! اى زينت آسمان ها و زمين ها!

بحار الانوار 36/204