پاسخ اجمالی:
یکى از ویژگى هاى انبیاء، توکل به خدا در مواجهه با افراد نادان و متعصّب است، تا حدّی که نه تنها نسبت به تهدیدهاى آنها هراسی نداشتند، بلکه تمام قدرت آنها را زیر سؤال برده و تحقیر مى کردند. نمونه آن را در داستان هود(ع) مى خوانیم، آنجا که هود(ع) در مقابل قوم متعصب خود می گوید: «اِنّى تَوَ کَّلْتُ عَلَى اللهِ رَبِّى وَ رَبِّکُمْ».
پاسخ تفصیلی:
انبیاء معمولا از میان اقوامى قیام مى کردند که علاوه بر انحرافات فکرى و عقیدتى، آلوده به انواع مفاسد اخلاقى بودند؛ لذا هنگامى که آنها بر ضدّ این عقائد خرافى و آن مفاسد اخلاقى قیام مى کردند، شورش بر ضد آنها پیدا مى شد و گاهى در میان یک ملّت، تنهاى تنها بودند، در چنین شرایطى آنچه به آنها توان و نیرو براى پیشبرد اهدافشان مى داد مسأله توکّل بر خداوند بود، که نمونه آن را در داستان هود مى خوانیم.
قوم مشرک و متعصب و لجوج به او گفتند: «تو دلیل روشنى براى ما نیاورده اى؛ و ما خدایان خود را بخاطر گفتار تو، رها نخواهیم کرد! و ما هرگز به تو ایمان نمى آوریم، ما [درباره تو] فقط مى گوییم: بعضى از خدایان ما، به [عقل] تو آسیب رسانده اند».(1) ولی هود(علیه السلام) با شجاعت تمام ایستاد و گفت: (من خدا را به شهادت مى طلبم، شما نیز گواه باشید که من از آنچه همتاى [خدا] قرار مى دهید، بیزارم، [بیزار از آنچه] غیر او [مى پرستید]! حال که چنین است، همگى براى من توطئه کنید؛ و مهلتم ندهید [امّا بدانید کارى از شما ساخته نیست]، من بر خداى یگانه که پروردگار من و شماست، توکّل کرده ام)؛ «اِنّى تَوَ کَّلْتُ عَلَى اللهِ رَبِّى وَ رَبِّکُمْ».(2)
انسان هنگامى که با مخالفت یک نفر آدم جاهل و نادان و متعصب رو به رو مى شود، غالباً به وحشت مى افتد تا چه رسد به این که بخواهد بر ضد یک قوم عظیم و منحرف که داراى تمام این صفات هستند قیام کند، و یاورى نداشته باشد، که او را یارى کنند، مسلّماً این کار جز با نیرویى الهى میسّر نمى شود، نیرویى زاییده از توکّلى که مولود ایمان به خدا و حاکمیت او در تمام جهان هستى است.
جالب این است که نه تنها نسبت به تهدیدهاى آنها حساسیّت نشان نمى دهد؛ بلکه تمام قدرت و قوّت آنها را به زیر سؤال برده و تحقیر مى کند، و به آنها مى فهماند که کمترین واهمه اى از آن همه جمعیّت بت پرست و لجوج ندارد، این توکّل بى نظیر یکى از ویژگى هاى انبیاء است.(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.