بت پرستي 24 مطلب

تاریخچه «بت پرستی» و مفاسد آن

«بت پرستی» از چه زماني آغار شد و باعث چه مفاسدي مي شود؟

«بت پرستی» از زمان حضرت نوح آغاز شده و بعد از طوفان نوح(ع) برخی از مردم با کمک شیطان بتها را از زیر آوارها در آوردند و به پرستش آن پرداختند. «بت پرستی» مشکلات و مفاسد زیادی دارد از جمله: 1. شخصیت انسان خدشه دار می شود. 2. بت پرستی یک نوع خرافه است و موجب خرافه پرستی می شود. 3. باعث می شود مستکبران ادعای خدایی کنند. 4. موجب فساد و بی بندباری می شود. لذا پیامبران با بت پرستی به شدت مبارزه کردند. پیامبر(ص) هم بعد از فتح مکه با کمک حضرت علي(ع) کعبه را از لوث وجود بتها پاک کرد.

اراده الهی بر ضلالت و هدایت برخی از انسانها و منافات آن با عدل الهی!

در بعضی از آیات قرآن مشاهده می کنیم که هدایت و گمراهی بندگان به خداوند منتسب شده است؛ مثل آیات 26 سوره بقره، 93 سوره نحل، 8 سوره فاطر، 27 سوره رعد و... . حال منظور از «اراده» خداوند بر «گمراهی» برخی از افراد در این آیات و آیه ای مثل «یُضِلُّ مَنْ یَشاءُ وَ یَهدِى مَنْ یَشاءُ» چیست؟! آیا عادلانه است که خداوند عده ای را گمراه کند و سپس به سبب گمراهی آنان را مجازات نماید؟!

هدایت و ضلالت الهی به معنای زمینه سازی و یا از بین بردن زمينه هاى مساعد است؛ بدون اينكه فرد را بر هدایت و یا گمراهی اجبار کرده باشد. این توفیقات و یا سلب توفیقات از سوی خداوند بی حساب و کتاب نیست؛ بلکه هر بنده ای با اعمال خود توفیقات الهی را به خود جلب و یا از خود سلب می کند. این موضوع مورد تأیید بسیاری از آیات قرآن و روایات اسلامی است.

نقش استعمار، در گسترش شرک و بت پرستي

آيا مي توان استعمار را يکي از عوامل گسترش بت پرستي دانست؟

مردمى كه از نظر فكرى در سطح پايين قرار دارند هميشه مركب هاى راهوارى براى مستكبران محسوب مى شوند و از آنجا كه بت پرستى بر پرستش موهومات بنا شده، عامل مؤثّرى براى تحميق توده ها است. شرك، عامل پراكندگى است و «اختلاف بیانداز و حکومت کن» از قديمى ترين ابزار استثمار است. مستكبران همواره خواهان اين هستند كه مردم در برابر آنها همچون خدا تواضع كنند و فرمانشان را به عنوان فرمان مقدّس بپذيرند. مردمى كه در برابر سنگ و چوب سجده مى كنند، براى پذيرش خدايان انسانى آمادگى بيشترى دارند.

هواپرستی منفورترین بتها

آیا پیروى از هواى نفس نوعى بت پرستى است؟

بر اساس آیه 23 سوره جاثیه، هواپرستى از خطرناک ترین و منفورترین بت ها نزد خداوند می باشد. بت نفس ویژگیهایی دارد که او را در ردیف منفورترین بت ها قرار می دهد؛ از جمله: هوى پرستى، مؤثرترین راه نفوذ شیطان است و پرده بر چشم و عقل آدمى مى افکند و انسان را تا مرحله مبارزه با خدا پیش مى برد. پیامبر(ص) فرمودند: خطرناک ترین چیزى که بر امتم از آن مى ترسم، هواپرستى و آرزوهاى دراز است؛ چرا که هواپرستى انسان را از حق بازمى دارد و آرزوى دراز آخرت را به فراموشى مى سپارد.

آیه «لکم دینکم...» و جواز بت پرستى

آیا آیه 6 سوره «کافرون» آزادى انتخاب دین را مجاز مى شمارد؟!

پندار دلالت آخرین آیه سوره «کافرون» که مى گوید: «آئین شما براى خودتان و آئین من براى خودم»، بر مفهوم «صلح کل» و اجازه به مشرکین برای باقی ماندن بر آئینشان، پنداری بسیار بى اساس است. زیرا لحن آیات به خوبى نشان مى دهد این تعبیر نوعى تحقیر و تهدید است، یعنى آئین شما ارزانى خودتان باد و به زودى عواقب نکبت بار آن را خواهید دید. شاهد گویاى این مطلب، صدها آیه قرآن مجید است که شرک را در تمام اشکالش مى کوبد، از هر کارى منفورتر مى شمرد و گناهى نابخشودنى مى داند.

رابطه جهل و کفر

چه رابطه ای بین جهل و کفر وجود دارد؟

با توجه به بعضی آیات قرآن می توان گفت «جهل» سرچشمه كفر است. در سوره «اعراف» موسی(ع) درخواست بنی اسرائیل را برای داشتن بتی همچون بت دیگر مشرکان، ناشی از جهل و نادانی شان دانست. تاريخچه بت پرستى نيز نشان مى دهد كه هميشه اين كار زشت در سايه خرافات و موهومات پيش رفته و هر قدر علم و دانش اقوام افزون گشته بت پرستى و شرك عقب نشينى كرده و انوار توحيد فروزان گشته است. حضرت هود(ع) نیز در سوره «احقاف» به قوم عاد شبیه چنین سخنی را مى گويد.

بهانه هاي مشرکان براي بت پرستي

بت پرستان به چه بهانه هائي بت هايشان را مي پرستيدند؟

خداوند در سوره يونس به يكى از پندارهاى معروف بت پرستان درباره بت ها اشاره كرده؛ مى فرمايد: «آنها ... مى گويند: اينها شفيعان ما نزد خدا هستند». همچنين در سوره يس مى فرمايد: «آنان غير از خدا معبودانى برگزيدند به اين اميد كه يارى شوند». در سوره مريم نیز همين معنا مطرح شده؛ مى فرمايد: «و آنان غير از خدا، معبودانى را براى خود برگزيدند تا مايه عزّتشان باشد». در سوره زمر نيز چنین آمده است: «و آنها كه غير خدا را اولياى خود قرار دادند،اينها را نمى پرستيم مگر به خاطر اين كه ما را به خداوند نزديك كنند».

علل گرايش مشرکين به بت پرستي

پندار پرستش بت ها در نزد بت پرستان از کجا سرچشمه گرفته است؟

بعضی از علل گرایش به بت پرستی، از این قرار است: 1- بت پرستان عقيده داشتند كه سرپرست هر اقليمى از عالم، روح معيّنى از عالم افلاك است؛ و چون دسترسى به آن روح نداشتند مظهرى براى آن مى ساختند، و به عبادت آن مى پرداختند. 2- گروهى که ستارگان را پرستش مى كردند، هنگامى كه ستارگان را هميشه حاضر ندیدند؛ براى هر كدام بت و سمبلى ساختند و به عبادت آنها مشغول شدند. 3- گروهى خدا را به گمان خود بسيار منزّه مى شمردند تا آنجا كه پرستش او را براى خود مجاز نمى دانستند؛ و لذا براى تقرّب به او بت ساختند!

علّت گرايش اعراب به بت پرستي

بت پرستي در ميان اعراب چگونه رايج شد؟

اولين كسى كه بت را در ميان عرب بر پا داشت «عَمْرو بن لُحَّى» از قبيله خزاعه بود كه از مكه به شام رفته بود. در آنجا گروهى را ديد كه بت ها را مي پرستند. آنها بتى بنام هُبَلْ به او دادند. او آن را به مكه آورد و در داخل كعبه نصب كرد، و مردم را به عبادت آن دعوت نمود. بعضى گفته اند: هرگاه یکی از فرزندان اسماعيل(ع) مى خواست از مكه بيرون رود، چيزى از سنگ هاى حرم را به عنوان احترام حرم با خود همراه مى برد، و هرجا منزل مى كرد سنگ را مى گذاشت و گرد آن طواف مى نمود و اين مسأله كم كم به بت پرستى انجاميد.

تقليد کور کورانه، مهم ترين عامل بت پرستي

مهم ترين عامل گسترش بت پرستي چه بود؟

آيه 22 سوره زخرف از زبان مشرکان چنین بیان می کند: «بلكه آنها مى گويند: ما نياكان خود را بر آيينى يافتيم، و ما نيز به پيروى آنان هدايت يافته ايم». قرآن بلافاصله پيامبر(ص) را مخاطب قرار داده و در آیه 23 مى گويد: اين تقليد كوركورانه و پيروى بى قيد و شرط از عقائد پيشينيان، و اين عذرهاى واهى و بى اساس منحصر به مشركان عرب نيست؛ بلكه «و اين گونه در هيچ شهر و ديارى پيش از تو، انذاركننده اى نفرستاديم مگر اين كه ثروتمندان مست و مغرور آن گفتند: ما پدران خود را بر آيينى يافتيم و به آثار آنان اقتدا مى كنيم».

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ رَسُولُ اللّهِ صلّى اللّه عليه و آله :

من عانده (الحسين) ، حرم الله عليه رايحة الجنة.

کسى که با او (حسين ) عناد ورزد، خداوند رايحه بهشت را بر او حرام گرداند.

بحار الانوار 35/405