عزاداری عاملی برای تخدیر اجتماعی و مانع عمل گرایی انقلابی!

گریه عامل فروکش کردن خشم انقلابی نسبت به دشمنان حق است و عقده‌های متراکم جبهه حق را تخلیه می‌کند؛ آیا جامعه ای که با عزاداری همه احساسات خود را تخلیه می کند، می تواند اهل اقدام و عمل باشد؟!

اولا: استمرار حیات شیعه حول عزاداری امام حسین(ع) در دوران سخت و پرتقیه خلفای اموی و عباسی خلاف این فرض را ثابت می کند.
ثانیا: هر اقدام انقلابی متوقف بر تزکیه و آموزش آحاد جامعه و گرد آمدن حول موضوع و «هدفی واحد» است که این مهم نیز در مجالس عزاداری امام حسین انجام می گیرد.
ثالثا: خاستگاه همه انقلابها، توفیقات و اقدامات اصلاح گرانه شیعه در نیم قرن اخیر، «مجالس عزادرای» امام حسین(ع) بوده اند.

آوردن «دین جدید» توسط امام زمان(عج)؟!

اینکه در روایات آمده امام زمان(عجل الله تعالى فرجه) «دين جديد» مي آورد به چه معناست؟

تعبير «ياتى بدين جديد» در مجامع حديثى وجود ندارد و تنها ممکن است از مجموعه احادیث، چنين مطلبی استنباط شود؛ اما باید دانست طبيعت قیام حضرت، مانند هر نهضت و انقلاب دیگری، تجديد نظر در برنامه هاى گذشته و پياده كردن امرى جديد است كه البته اين مسئله به اين معنى نيست كه از اصول شريعت دست بردارد، چرا که امام زمان(عج) زنده کننده شريعت جد خود مى باشد، و نهایتا ممكن است آن را با اسلوب جديدى پياده نمايد.

انكار «مهدويت» به خاطر مدعیان دروغین!

آیا صحیح است که به خاطر مشكلات ناشي از مدعیان دروغين، اصل اعتقاد به «مهدویّت» را انكار کنیم؟

بعضی بدلیل مشکلاتی که از ناحیه مدعیان دروغین مهدویت بوجود آمده، اصل آن را انكار كرده اند. در پاسخ باید گفت اولاً: گناه مشكلات ناشي از مدعيان مهدويت، به عهده علمایی بوده كه مهدویت را درست تبیین و تعريف نكرده اند و بر عهده مردمی است كه بدون تفحص، فريب آنها را خورده اند و الا اصل مهدویت آثار زیادی دارد. ثانیاً: راه مقابله با انحراف ها، انكار عقيده نيست، همانطور كه براي مقابله با مدعيان نبوت، نبايد اصل نبوت را انكار كرد.

راه ایجاد «تحول» در جامعه

برای ایجاد «تحول» در جامعه احتیاج به اصلاحات تدریجی است یا انقلاب بنیادی؟

براي انجام اصلاحات اجتماعي برخي طرفدار اصلاحات تدريجي و برخي ديگر به دنبال انقلاب هستند؛ اما گروه سوم معتقدند: آنجا كه فساد همه گير نشده، اصلاحات تدريجى راه حل مشكل است؛ اما آنجا كه فساد همه جا را فرا گرفت، جز با يك انقلاب بنيادى نمى توان بر نابسامانى ها چيره گشت، در مورد اصلاح وضع عمومى جهان در عصر حاضر كه بر اساس ظلم و تبعيض بنا شده است به طور حتم پديد آمدن يك انقلاب و دگرگونى عظيم لازم است؛ زیرا اصلاحات تدريجى هميشه بر شالوده ها و ضوابط و الگوهاى سالم بنا مى شود و این موارد در نظام کنونی وجود ندارد.

حکم «قیام» بر ضدّ حاكمان ظالم قبل از «ظهور»؟!

آیا این سخن صحیح است که "هرگونه «قیام» و «انقلاب» بر ضدّ حاکمان ظالم قبل از «ظهور» امام زمان(عج) حرام است"؟

برخى به استناد روايات، معتقدند هر نوع قيام و انقلاب بر ضد هر حاكم ظالم و بى دين، قبل از ظهور امام زمان(عج) حرام است؛ در حالي كه بايد گفت: اولا این روایات با اصول کلی دین مثل امر به معروف و نهی از منکر و جهاد منافات دارد. ثانیا این روايات مشكل سندى دارند؛ به طوری که يا مرسلند يا راوي آنها تضعيف شده اند. ضمن اینکه روایاتی هم وجود دارد که ائمه از انقلاب هایی که برای برپایی حق شکل گرفته است حمایت کرده اند.

سه احتمال در معنا و مفهوم «ظهور»؟!

درباره معنا و مفهوم ظهور امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) چه نظراتی مطرح شده است؟

در اينكه معنای ظهور امام زمان(عج) چيست؟ سه احتمال داده شده كه با هم قابل جمع است: 1. ظهور بعد از محجوب بودن و استتار باشد. اين معنا مختص فهم شيعى است كه معتقد به غيبت براى امام زمان(عج) است. 2. اعلان انقلاب و قيام به جهت پياده كردن اسلام ناب و در سايه حكومت عدل باشد. اين مفهوم با ديدگاه امامى و ديگران نيز سازگارى دارد. 3. پيروزى و سيطره بر عالم است. اين معنا بعد از آن حاصل مى شود كه حضرت از پرده غيبت به در آمده و امور او سر و سامان یابد.

آثار سازنده اعتقاد به مسئله «انتظار»

اعتقاد به مسئله «انتظار» چه آثاری به همراه دارد؟

«انتظار» براي فرد منتظر آثار مثبت زيادي دارد؛ خودسازى فردى و خود يارى هاى اجتماعى ثمره انتظار است. منتظران راستين وظيفه دارند هم به خويش بپردازند و هم مراقب حال يكديگر باشند. اثر مهم ديگر، حل نشدن در مفاسد محيط و عدم تسليم در برابر آلودگى هاست؛ هنگامى كه فساد فراگير می شود، گاه افراد پاك در يك بن بست سخت روانى فكر مى كنند كار از كار گذشته و ديگر اميدى به اصلاح نيست و اینجاست که تنها مسئله اميد بخش، انتظار اصلاح جهانی است.

تجلّی تداوم مبارزه حق و باطل، در قیام حسینی و مهدوی

آیا امکان سازش بین جبهه حق و باطل وجود ندارد، تا درگیری ها و کشمکش ها پایان یابد؟

حق و باطل همواره در طول تاریخ با یکدیگر در تقابل و کشمکش بوده اند. این تقابل که از تضاد ذاتی این دو سرچشمه می گیرد، به گونه ای است که اقتدار هر یک از طرفین، به ضعف و انحطاط جبهه مقابل می انجامد. قیام امام حسین(ع) مظهر تقابل حق و باطل در صدر اسلام است؛ و قیام مهدوی نماد آن در آخر الزمان می باشد که به انحطاط و نابودی باطل ختم خواهد شد. زیرا (باطل بطور حتم نابود شدنی است)؛ «إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا».

مبانی و خاستگاه دينی انقلاب اسلامی ایران؟ (مشروعیّت انقلاب اسلامی ایران)

انقلاب مردم ایران به رهبری آیت الله خمینی از چه خاستگاه دینی نشأت گرفت؟ به عبارتی این انقلاب مشروعیّت خود را از چه مبانی و قواعد دینی می گیرد؟

مبانی شرعی انقلاب اسلامی ایران عبارتند از: 1- «توحید در حاکمیت»: احکام حکومتی باید مبتنی بر اسلام باشد؛ انقلاب اسلامی در واکنش به سکولارسازی قوانین توسط دولت پهلوی به وجود آمد. 2- «قاعده نفی سلطه کفار بر مسلمین»: رژیم قبلی بواسطه فرمانبرداری از بیگانه و تصویب لایحه کاپیتالاسیون مشروع نبود. 3- عدالت طلبی و ظلم ستیزی: جامعه ایران مورد ستم خاندان پهلوی قرار داشت. 4- امر به معروف و نهی از منکر: قبل از انقلاب منکرات اجتماعی به صورت یک بحران اجتماعی درآمده بود و رژیم سابق در گسترش آن نقش داشت.

قانون «عکس العمل»، نوید بخش جامعه ای بهتر

چگونه قانون «عکس العمل» نوید بخش جامعه ای بهتر و متکامل تر را به ما می دهد؟

قانون «عكس العمل» تنها متعلق به مسائل فیزیکی نیست؛ بلكه در مسائل اجتماعى اين قانون محسوس تر است. آزمون هاى تاريخى به ما نشان مى دهد كه همواره تحول ها و انقلاب هاى وسيع، عكس العمل مستقيم فشارهاى قبلى بوده است. اين قانون به ما مى گويد: وضع كنونى جهان، آبستن انقلاب است؛ فشار تبعيض ها و بى عدالتى ها، توأم با ناكامى و سرخوردگى انسان ها از قوانين فعلى، سرانجام واكنش شديد خود را براى از بين بردن يا كاستن اين فشارها آشكار خواهد ساخت.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال ابي عبدالله (عليه السلام)

مَنْ مَاتَ فِي طَرِيقِ مَکَّةَ ذَاهِباً أَوْ جَائِياً أَمِنَ مِنَ الْفَزَعِ الاَْکْبَرِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ.

کسى که در راه رفتن يا بازگشتن از مکه بدرود حيات گويد، از ترس و هراس روز قيامت ايمن گردد.

تهذيب الاحکام: 5/23/68