سجده امام زمان(عج) هنگام تولد!

آیا سجده امام زمان(عج) بلافاصله پس از ولادت حقیقت دارد؟ آیا این امر معقول است؟!

در منابع حدیثی و در نقل حوادث مربوط به میلاد امام زمان(عج) گفته شده که ایشان هنگام تولد سجده کردند و اذکاری را زمزمه نمودند. جریان یافتن اراده الهی به وقوع چنین اتفاقات معجزه آسایی نه تنها امری نامعقول نیست بلکه درباره شخصیت های مقدس دیگری همچون حضرت عیسی(ع) سابقه داشته است و قرآن کریم تصریح می کند که آن حضرت در گهواره سخن گفته اند. واقع شدن این امور، مسأله ای است که صرفا در قاعده اسباب و شرایط معمولی و نیروی انسانی عادی، ممکن است محال به نظر برسد در حالی که چون مستلزم هیچ محال عقلی ای نیست مانعی ندارد که با نیروی الهی حاصل گردد.

درخواست حاکمیتی انحصاری توسط حضرت سلیمان!

آیا تقاضای قدرت و حاکمیت منحصر به فرد توسط حضرت سلیمان، نشانه بخل نیست؟! و آیا با مقام عصمت ایشان سازگار می باشد؟!

تقاضای حضرت سليمان به معنی انحصارطلبی نيست تا برداشت بخل از آن شود، بلکه می تواند به معنای یکی از این احتمالات باشد: 1) ایشان از خداوند خواست كه معجزه ويژه اى به او دهد همان گونه كه هريك از انبيا براى خود معجزه ويژه اى داشتند و این به معنای انحصارطلبی و بخل ایشان نیست. 2) طبق نظر برخی از مفسرین، آن حضرت در بیان چنین درخواستی از سوی خداوند مأذون بودند و اگر چنین درخواستی صحیح نبود، خداوند به ایشان چنین اذنی نمی داد. 3) مقصود ایشان داشتن ملكى بود که ديگرى در زمان ایشان چنين ملکی نداشته باشد، نه دیگری از پیامبران و... تا روز قیامت. 4) مقصود حكومتى بود كه الهی باشد نه از راه ظلم، تا مردم نتوانند درباره آن چون و چرا کنند.

مصونیت پیامبران از القائات شیطانی، در دریافت وحی؟

آیا پیامبران هنگام نزول و گرفتن وحی از نفوذ تلقینات شیطانی در امان بودند؟

نفوذ وسوسه های شیطانی در وحی انبیاء علاوه بر اینکه ادعای بی اساس و بی دلیلی است با اصل موضوع بعثت انبیاء منافات دارد و برای همین بر اساس حکمت الهی منتفی است. اگر قرار باشد شیطان بتواند دخل و تصرفی در وحی کند، خداوند از آن مطلع بوده و قادر است آن را رفع کند و چون خداوند متعال می خواهد پیامش به صورت صحیح به بندگانش ابلاغ شود، مانع چنین تلقین های شیطانی خواهد شد.

«ضرورت تواتر قرآن» دلیلی بر عدم تحریف آن

چگونه می‌توان برای اثبات تحریف ناپذیری قرآن به «ضرورت تواتر» استناد نمود؟

از جمله دلايل محكمى كه شبهه تحريف را از اساس باطل مى‌سازد «ضرورت تواتر قرآن» در مجموع و در سوره‌ها و آيات و جملات تركيبى و كلمات و حروف و حتى در قرائت و تهجّى آن است. چنانكه در بحث قرائات این بحث مطرح است كه تنها قرائت صحيح همان قرائت مشهور و متداول مسلمانان است كه بر قرائت عاصم به روايت حفص منطبق است و به تواتر ثابت شده است.

تناقض در منطق آیات قرآن و پدیده تولد عیسی(ع)!

قرآن هنگامی که می خواهد امکان فرزند دارشدن را از ساحت وجود خدا نفی کند، در آیه 101 سوره انعام می گوید: «چگونه ممكن است [خدا] فرزندى داشته باشد، حال آنكه همسرى نداشته است»؟! همچنین از زبان حضرت مریم در آیه 20 سوره مریم می گوید: «چگونه ممكن است فرزندى براى من باشد، در حالى كه تا كنون انسانى با من تماس نداشته»؟! اگر منطق قرآن در نفی فرزند دار شدن خدا و حضرت مریم(س) این است، تولد حضرت عیسی(ع) بدون پدر چگونه پذیرفتنی است؟!

اولا: سخن خداوند در آیه 20 سوره انعام سخنی جدلی و در پاسخ عقیده باطل مشرکین بوده و منطبق با منطق آنها بوده، نه اینکه سبب فرزند نداشتن خداوند منحصر در همسر نداشتن او باشد! چرا که همسر گزیدن براى خداى تعالى معقول نيست، زیرا همسرگزینی از عوارض موجودات جسمانی و مادی است و او از چنین عوارضی پاک و منزه است.
ثانیا: کلام حضرت مریم(س) کلامی ناظر به شیوه های طبیعی تولد فرزندان انسان است و منافاتی با اراده الهی ندارد. حضرت مریم(س) در اين حال تنها به اسباب عادى مى انديشيد، در حالی که نظام عالم طبيعت مخلوق خدا و محكوم فرمان او است و هر گاه بخواهد مى تواند اين نظام را دگرگون سازد و به وسيله اسباب و عوامل غير عادى‏ موجوداتى را بيافريند.
ثالثا: هدف از تولد حضرت عیسی(ع) از مادری بدون همسر اين بوده كه خداوند بشرى به وجود آورد كه مظهر قدرت او باشد و از اين طريق حجّت را بر ملّت لجوج بنى اسرائيل كه زير بار دعوت دیگر پيامبران پس از حضرت موسى(ع) نمى رفتند، تمام كند و از آنجا که حکمت خاصی دارد، نمی توان داستان آن را به عنوان نقض دیگر آیات قرآن در چگونگی تولد فرزندان انسان در نظر گرفت.

حیات 300 ساله اصحاب کهف در قرآن!

انسان در حالت عادی نمی تواند 300 سال عمر کند، حال چگونه می توان ادّعای قرآن درباره حیات 300 ساله و بدون آب و غذای اصحاب کهف را پذیرفت ؟!

اولا خواب اصحاب کهف خوابی معجزه آسا بود که نباید با خواب های معمولی قیاس شود و از آیات قرآن نیز برمی آید که خواب آنها متفاوت با خواب های معمولی بود. ثانیا اراده خداوند فقط به اموری محدود می شود که ذاتا و عقلا محال باشند(مانند اجتماع نقیضین یا ضدین و مانند آن) نه اموری که در ظاهر و در قیاس با دانش محدود ما ناممکن به نظر آیند و از آنجا که در علوم تجربی و زیستی ثابت شده که خواب های طولانی مدت با توضیحاتی چون زمستان خوابی یا انجماد و به حداقل رساندن میزان نیاز بدن به سوخت و ساز و انرژی، اموری قابل حصول و ممکن هستند، هیچ اشکالی ندارد که اراده خداوند متعال به پدید آمدن چنین خوابی تعلق گرفته باشد.

تعلّق گرفتن «معجزه» به «محال عقلی»؟!

آيا امكان دارد «معجزه» به «محال عقلی» تعلّق بگيرد؟

«معجزه» هر چه كه باشد امكان ندارد كه به «محال عقلى» تعلّق بگيرد. به عبارت ديگر: معجزات در عين اينكه برخلاف جريان عادى طبيعت است (و به همين جهت آن را خرق عادت مى نامند) بايد امر ممكنى باشد تا عقل بتواند آن را بپذيرد.

راه اثبات صدق و كذب مدّعي «نبوّت»

صدق و كذب گفتار مُدّعي «نبوّت» از چه راه هائي اثبات مي شود؟

بسيارى از اوقات مى توان با قطع نظر از راه «معجزات»، از طريق ديگري به صدق و كذب گفتار مُدّعى نبوّت پي برد كه عبارتند از: 1. وضع محيط دعوت. 2. زمان دعوت. 3. خصوصيات روحى، اخلاقى مُدّعى نبوّت. 4. محتويات آئين او از نظر معارف. 5. آئين او از نظر قوانين، احكام و اخلاق. 6. استفاده صحيح از وسائل پيشرفت. 7. ايمان آورندگان به او چه كسانى بوده اند؟ 8. ايمان او به گفته هاى خودش. 9. آيا با خرافات و هوس بازى هاى محيط مبارزه مى كند؟ 10. دعوت منظم و يكنواخت و ...

معیار شناخت پیامبران راستین از مدعیان نبوّت؟

راه اثبات نبوت یک پیامبر چیست؟ معيارهاي شناخت پيامبران راستين از پیامبران دروغین چیست؟ چگونه مي توان به صدق و کذب ادعای شخصی که مدعي نبوت است پی برد؟

براى رسيدن به معيار قطعى براى ارزيابى دعوت پيامبران راه هاى مختلفى وجود دارد كه از همه مهم تر دو راه زير است:

1. بررسى محتواى دعوت پيامبر و گردآورى قرائن و نشانه‏ ها: بررسی نشانه هایی چون خصوصيّات اخلاقى و سوابق اجتماعى‏، شرايطى كه بر محيط دعوت حاكم است‏، شرايط زمانى‏، محتواى دعوت‏، برنامه هاى اجرائى و وسائل وصول به هدف‏، ميزان اثرگذارى دعوت در محيط، ميزان ايمان و فداكارى دعوت كننده نسبت به هدفش‏، عدم سازش با پيشنهادهاى انحرافى‏، سرعت تأثير در افكار عمومى‏ و... می تواند ما را برای بازشناسی انبیاء از مدعیان دروغین یاری کند.

2. اعجاز و كارهاى مافوق بشرى: معجزه در يك تفسير ساده، عمل خارق عادتى است كه انجام آن از قدرت افراد عادى بيرون است و تنها به اتكاى يك نيروى مافوق طبيعى امكان پذير مى باشد و حتماً بايد توأم با ادعاى نبوّت‏ و يا امامت باشد.

علاوه بر این دو راه، بشارت پیامبران قبلی نیز از راه های شناخت پیامبران راستین است.

جمع شدن این نشانه ها در وجود یک شخص لاجرم به معنای نبی بودن اوست. زیرا خداوند این نشانه ها را در اختیار مدعیان دروغین نبوت و کسانی که نبی نیستند قرار نمی دهد که اگر قرار دهد، اغرای به جهل خواهد بود.

فرق الهامات غیبی با القائات شیطانی؟

پیامبران چگونه تشخیص می دادند که آنچه دریافت می کنند وحی می باشد؟ مثلا چگونه حضرت ابراهيم(ع) تشخیص داد که خوابش وحی است؟ یا چگونه حضرت موسى(ع) فهمید، صدائى که مى شنود وحی الهی است؟ اساسا فرق الهامات غیبی با تلقینات شیطانی در چیست؟

اولا: خداوند امکان القای شیاطین در انبیاء را از میان می برد و به آنها توفیق شناخت وحی عطا می کند؛ آیات و روایات زیادی وجود دارد که نشان می دهد انبیاء در دریافت وحی و شناخت آن دچار خطا و اشتباه نمی شوند و القائات شیطانی در آنها راه ندارد.
ثانیا: وحی غالبا مقارن با معجزه می باشد و قابل تشخیص است، مثل قرآن که بر پیامبر اسلام(ص) نازل شد و یا وحی از طریق تکلم درخت با حضرت موسی و یا تکلم حضرت عیسی در گهواره و...
ثالثا: یکی از بهترین راه های تشخیص وحی از القائات شیطانی توجه به محتوای وحی می باشد. محتواى وحیانی و مكاشفات رحمانى کاملا با عقل سازگار است و از بلند پروازى هاى نامعقول و خيال بافى بركنار مى باشد، اما القائات شیطانی دارای محتوای غیر معقول است.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

عَن الرّضا عليه السّلام :

يا دِعبِلُ! اِرْثِ الحُسَيْنَ عليه السّلام فَاَنْتَ ناصِرُنا وَ مادِحُنا ما دُمْتَ حَيّاً فَلا تُقصِرْ عَنْ نَصْرِنا مَا اسْتَطَعْتَ.

اى دعبل ! براى حسين بن على عليه السّلام مرثيه بگو، تو تا زنده اى ، ياور و ستايشگر مايى ، پى تا مى توانى ، از يارى ما کوتاهى مکن .

جامع احاديث الشيعه ، ج 12، ص 567