پاسخ اجمالی:
«معجزه» هر چه كه باشد امكان ندارد كه به «محال عقلى» تعلّق بگيرد. به عبارت ديگر: معجزات در عين اينكه برخلاف جريان عادى طبيعت است (و به همين جهت آن را خرق عادت مى نامند) بايد امر ممكنى باشد تا عقل بتواند آن را بپذيرد.
پاسخ تفصیلی:
«معجزه» هر چه كه باشد امكان ندارد كه به «محال عقلى» تعلق بگيرد. به عبارت ديگر: معجزات در عين اينكه برخلاف جريان عادى طبيعت است (و به همين جهت آن را خرق عادت نيز مى ناميم) بايد امر ممكنى باشد تا عقل بتواند آن را بپذيرد. مثلا: هرگز ممكن نيست معجزه پيامبرى اين باشد كه خدا را به مردم نشان دهد، تا با چشم خود آن را ببينند؛ زيرا خدا جسم نيست و محال است ديده شود و هم چنين ممكن نيست معجزه پيامبرى اين باشد كه مرده اى را به گونه اى زنده كند كه در آنِ واحد هم مرده باشد و هم زنده؛ زيرا به اين كار «اجتماع نقيضين» مى گويند و چون محال است، اعجاز به آن تعلق نمى گيرد. بنابراين هر گاه در معجزاتى كه از پيامبران نقل مى شود به امرى برخورد كنيم كه جزء محالات عقلى باشد بايد حتماً بدانيم كه از روى نادانى يا غرض، جعل و به پيامبران نسبت داده شده است.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.