پاسخ اجمالی:
بسيارى از اوقات مى توان با قطع نظر از راه «معجزات»، از طريق ديگري به صدق و كذب گفتار مُدّعى نبوّت پي برد كه عبارتند از: 1. وضع محيط دعوت. 2. زمان دعوت. 3. خصوصيات روحى، اخلاقى مُدّعى نبوّت. 4. محتويات آئين او از نظر معارف. 5. آئين او از نظر قوانين، احكام و اخلاق. 6. استفاده صحيح از وسائل پيشرفت. 7. ايمان آورندگان به او چه كسانى بوده اند؟ 8. ايمان او به گفته هاى خودش. 9. آيا با خرافات و هوس بازى هاى محيط مبارزه مى كند؟ 10. دعوت منظم و يكنواخت و ...
پاسخ تفصیلی:
بسيارى از اوقات مى توان با قطع نظر از راه «معجزات»، از طُرُق ديگري به صدق و كذب گفتار مُدّعى نبوّت پي برد كه عبارتند از:
1. وضع محيط دعوت
بايد محيطى را كه مُدّعى نبوّت از آنجا برخاسته دقيقاً بررسى كنيم كه از ميان چه مردمى برخاسته؟ سوابق آن جمعيّت از نظر تمدّن و توحّش و آشنايى به اصول اخلاقى تا چه اندازه بوده؟ و جمعيّتِ آن محيط در برابر دعوت مُدّعى نبوّت، چه عكس العملى نشان داده اند؟
2. زمان دعوت
بايد ببينيم كه مُدّعى نبوّت از چه زمانى قيام كرده؟ وضع دنيا در آن زمان چگونه بوده است؟ و بشر در آن زمان در چه علومى مهارت داشته و چه پيشرفت هايى در تمدن و اخلاق نصيب او شده است؟
3. خصوصيات روحى، اخلاقى مُدّعى نبوّت
بايد ديد كه علاقه مُدّعى نبوّت به مال، مقام، شهرت و ساير امور مادى تا چه اندازه بوده؟ سوابق زندگى او در ميان مردم از نظر تقوى، امانت، درستكارى و پاكدامنى چگونه بوده و آيا در افكار عمومى حُسن سابقه داشته يا سوء سابقه؟!
4. محتويات آئين او از نظر معارف
آيا معارفى كه در باب شناسايى خدا، صفات او و ساير امور مربوط به عقائد مذهبى آورده، با دلائل عقلى تطبيق مى كند يا نه؟ خدا را به مردم معرفى مى نمايد؟ چگونه از روز رستاخيز خبر مى دهد؟ نوع منطق او در اين بحث ها قويّ است يا ضعيف؟
5. آئين او از نظر قوانين، احكام و اخلاق
تا چه اندازه قوانينى را كه آورده براى نظم و پيشرفت اجتماع مؤثر مى باشد؟ تعليمات اخلاقى و عباداتى كه آورده در پرورش ملكات فاضله، تصفيه روح و جان، توجّه دادن به خداوند و هدايت به پاكى و فضيلت چه تأثيرى دارد؟
6. استفاده صحيح از وسائل پيشرفت
براى پيشرفت خود از چه وسائلى استفاده مى كرده؟ آيا دروغ، تهمت، ظلم و ستم را براى پيشبرد مقصد خود روا مى دانسته؟ يا آنكه هميشه براى پيشرفت خود از وسائل صحيح استفاده مى كرده است؟
7. ايمان آورندگان به او چه كسانى بوده اند؟
مَثَل معروفى است كه مى گويد: «امامزاده را بايد از زوّارش شناخت» و حقيقتاً چنين است؛ يعنى يكى از قرائن براى شناسايى يك شخص، اطرافيان، دوستان و نزديكان او هستند، به اين ترتيب وضع و حال ايمان آورندگان به مُدّعى نبوّت، از نظر خوبى و بدى، پاكى و ناپاكى، عقل و درايت يا بى عقلى و حماقت، آئينه خوبى براى نشان دادنِ وضع مُدّعى نبوّت است. به همين جهت به دقّت بايد درباره آنها مطالعه كرد و ديد چگونه اشخاصى هستند؟
8. ايمان او به گفته هاى خودش
بايد ديد خود مُدّعى تا چه اندازه اى به گفته هاى خود ايمان دارد؟ اين مطلب را هم از طرف عمل او در مقابل دستورهايى كه آورده و از ميزان فداكارى و از خود گذشتگى او در برابر مشكلات مى توان تشخيص داد!
9. آيا با خرافات و هوس بازى هاى محيط مبارزه مى كند؟
بايد موقعيّت مُدّعى نبوّت را در برابر انحرافات، خرافات و آلودگي هاى محيط سنجيد و ديد كه آيا او براى جلب افكار توده مردم با اين گونه موضوعات سازش مى كند و سعى دارد آئين خود را با آن تطبيق دهد؟ يا اينكه براى اصلاح محيط و هدايت افكار، پرچم مخالفت را بر مى افرازد؟ به عبارت ديگر: بايد ديد كه شخص مُدّعى، سازشكار است يا سازنده؟ آيا به فكر دگرگون ساختنِ محيط و ايجاد يك انقلاب اصلاحى است يا به فكر سازشكارى و بهره بردارى از وضع موجود؟
10. دعوت منظم و يكنواخت
بايد ديد كه آيا در اصولِ دعوت خود منظّم و ثابت است؟ يا نوسان، ترديد و تغيير عقيده نشان مى دهد؟ امروز مُدّعى مقامى و فردا ـ كه تنور او گرم تر شد ـ مُدّعى مقامي بالاتر! يك روز توبه و اظهار ندامت مى كند و فردا گفته هاى سابق را از سر مى گيرد. خلاصه بايد در اين قسمت هم بررسى كافى كرد كه آيا در طول دعوتِ خود مدافعِ اصول ثابتى بوده و به طرز منظّم و طبق برنامه روشنى از آنها طرفدارى مى كرده، يا هر روز به رنگى ديگر؟! و قرائنى ديگر از اين قبيل.
البته ممكن است هر يك از اين قرائن، به تنهايى يا به همراه دو يا سه قرينه ديگر، براى اثبات قطعى صدق و كذب گفتار مُدّعى نبوّت، كافى نباشد؛ ولى مسلماً اگر همه اين قرائن به صورت كامل و صحيحى جمع آورى شود دليل قاطعى براى اثبات مطلب خواهد بود!(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.