عذاب اقوام گذشته با «عوامل حيات»

خداوند چگونه عذاب های اقوام گذشته را توسط عوامل «حیات و زندگانی» انجام داده است؟

گرچه زندگی انسان وابسته به آب، هوا، خاک و آتش است؛ اما خداوند گاه به وسیله همین عوامل انسان را عذاب می کند؛ يعنى اى انسان! به خود مغرور مشو، اگر خداوند اراده كند عامل حياتت، وسيله مرگت خواهد شد؛ خداوند قوم «عاد» را با تندبادى طغيانگر و سرد به هلاكت رساند، فرعون و لشکریانش را با امواج آب های دریا نابود كرد، قارون را با مال و اموالش در زمین فرو برد و برخی از اقوام گذشته را به وسیله صاعقه آسمانی عذاب كرد.

اثبات وجود خدا برای یک کافر

چگونه وجود خدا را برای يک كافر اثبات كنيم؟

می توان با توجه دادن او به ندای فطرت و نظم حاکم بر جهان و دعوت کردن او به تأمل در پدیده های مرگ و حیات، در کنار ادله عقلی صرف، با او بحث و گفتگو کرد.
امور فطرى همواره در طول تاريخ ثابت است و نوعى خداباوری در نهاد و فطرت هر فردی وجود دارد.
همچنین نظم در هر مجموعه ای، حکایت از شعور، طرح و هدف می کند و انسان هر کجا نظم و قوانین ثابتی دید، مبداء آن را جست و جو کرد.
هر انسانی اعتراف مى كند كه حیاتش از خودش نیست و همه مى ميرند؛ اينجا نيز جاى تفكر و انديشه است؛ اگر هستى آنها از خودشان بود، بايد جاودانه می بودند!
طبق برهان عقلی «امکان و وجوب» نیز جهان و موجوداتش همه از ممکنات اند که برای وجودشان نیازمند موجود و علّتی می باشند که وجودش ذاتی است و نیازمند به علتی نیست.

معنای واژه «موت»

منظور از واژه «موت» چیست؟

واژه «مَوْت» درست نقطه مقابل حيات است؛ لذا دارای معانی مختلفى است كه هر كدام در مقابل نوعى حيات قرار دارد. مانند «موت نباتى» كه قرآن می فرماید: «بوسیله باران سرزمین مرده را زنده کردیم». همچنین «موت» در معنی «موت حيوانى» و «موت عقلانى» يعنى جهل، و «موت» به معنى اندوه و ... بکار رفته است. از سویی براى اين واژه معانى كنائى مانند كفر، خواب و ترس نیز ذکر شده است. با این حال «مقائيس اللّغه»، اصل اين واژه به معنى از بين رفتن قوّت دانسته كه مرگ موجودات زنده يكى از مصاديق بارز آن است.

تفاوت اسماء خداوند با صفات او

با توجّه به عینیّت اسماء و صفات الهی، تفاوت اسماء با صفات خداوند در چیست؟

هنگامی که ما اسمی از اسماء الهی را ـ مثلا «قادر» ـ به کار می بریم در اصل داریم به ذات خداوند در حالی که به آن صفت ـ «قدرت» ـ متصف است اشاره می کنیم. از همین روست که برخی از احادیث اهل بیت(علیهم السلام) تصریح می کنند که اسماء و صفات خداوند تفاوتی ندارند و تفاوت میان اسماء و صفات تفاوتی اعتباری است.

معنای واژه «حَىّ»

منظور از واژه «حَىّ» چيست؟

«حَىّ» از ماده «حيات» در دو معناى حيات در برابر مرگ و حيا در مقابل وقاحت و بى شرمى به كار رفته است. ولى بعضى از محققان لغت هر دو را به يك ريشه باز گردانده و گفته اند حيا و استحياء نيز نوعى طلب زندگی و سالم ماندن است. به هر حال حيات معناى گسترده اى دارد كه گاه در مورد زمين يا گياهان، گاه در مورد حيوانات، گاه در مورد انسان يا مطلق حيات و ممات يا در مورد حيات معنوي و گاه در مورد حيات آخرت به كار مى رود.

منظور از «حیات» و «زندگی» در مورد خداوند؟

چرا خداوند در قرآن برای خود صفت «حیّ» را به کار برده است؟ منظور از «حیّ» و «زنده بودن» خدا چیست؟ آیا حیات تنها مخصوص ممکنات و موجودات دارای رشد و نموّ مانند انسان و گیاه نیست؟

واژه «حیات» نسبت به انسان و دیگر موجودات به مفهوم این است که آنان نیازمند رشد و تغذیه و دارای تولید مثل و ... می باشند؛ امّا کاربرد این واژه به این معنا، در مورد خداوند صحیح نمی باشد.
در آیاتی مثل «اللَّهُ لاالهَ الَّا هُوَ الْحَىُّ الْقَيُّوْمُ» و روایاتی مانند «... وَ هُو حيٌّ لا يَموت»، «حیات حقیقی» برای خداوند بیان شده است.
«حیات حقیقی» آميخته با مرگ و در معرض نابودى نیست؛ و هر جا به خداوند منتسب شده بيانگر «احاطه علمى او به هر چيز، و توانايى او بر هر كار» است.

قانون «تبدیل و تغییر انرژی» دلیل دیگری بر «معاد»

چگونه می توان قانون «تبدیل و تغییر انرژی» را دلیلی بر رستاخیز و معاد دانست؟

از شعله كبريت تا كوره هاى عظيمى كه با چوب يا ذغال سنگ مى سوزند هر كدام صحنه اى از رستاخيز انرژيهاست. قرآن در بیان اين حقيقت می فرماید: «آن خدايى كه از درخت سبز براى شما آتش آفريد و شما از آن براى آتش افروختن استفاده مى كنيد». کلمه «وقود» در لغت عرب به معنى آتشگيره است نه آتش زنه، در فارسی نیز چوب را آتش گيره و كبريت را آتش زنه مى نامند، از این رو قرآن مى گويد آن خدايى كه درختان سبز را آتش گيره قرار داد، همان خدا قادر است مردگان را به زندگى باز گرداند و اين سخن منطبق با رستاخيز انرژيها است.

عشق انسان به «بقاء» دلیلی بر حقانیت معاد

چگونه می توان با استناد به عشق و علاقه انسان به بقاء و جاودانگی، معاد و رستاخیز را اثبات نمود؟

اگر انسان براى فنا و نيستى آفريده شده، بايد عاشق فنا باشد، در حالى كه قيافه مرگ در هيچ زمانى براى انسان خوشايند نبوده؛ بلكه با تمام وجود عاشق بقاء و جاودانگی است و اين عشق و علاقه، در اعمال و رفتار انسان ها قابل مشاهده است. در واقع اگر براى فنا آفريده شده ايم، علاقه ی به بقا، علاقه ای مزاحم، و يا لااقل بيهوده و بى مصرف است. امام علی(ع) اين حقيقت را در جمله كوتاهی بیان فرموده: «شما براى بقا آفريده شده ايد نه براى فنا».

منظور از «صفات ذات» و «صفات فعل» خداوند؟

صفات ذات و صفات افعال چه صفاتی اند و چه تمایزی دارند؟

صفات ذات صفاتى است که عین ذات خداوند است، و حتّى قبل از صدور افعال از او، این صفات براى او ثابت بوده است؛ مانند ازلى بودن، ابدى بودن، علم و قدرت. صفات فعل، صفاتى است که با ملاحظه انجام فعلى از ناحیه آن ذات مقدّس بر او اطلاق مى ‏شود، مثل خالق و رازق بودن خداوند. دست کم شش وجه تمایز برای آنها ذکر شده است.

معنای واژه «حیات»

منظور از واژه «حیات» چیست؟

به گفته راغب در مفردات «حيات» در معانى مختلفى به كار مى ‌رود؛ حيات نباتى(زندگى گياهان) حيات حسّى(زندگى حيوانات) حيات عقلانى(زندگى انسان‌ ها)، حيات به معنى برطرف شدن غم و اندوه، حيات اخروى و جاودانى، و حياتى كه به عنوان يكى از اوصاف الهى ذكر مى‌ شود؛ و براى هريك از آنها شاهدى از آيات قرآن مى ‌آورد. ولى در مقائيس اللّغة براى اين واژه دو معنى اصلى ذكر مى ‌كند: که يكى حيات در مقابل مرگ، و ديگرى حياء، نقطه مقابل وقاحت و بى‌شرمى است.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الصادق (عليه السلام) :

مَنْ حَجَّ يُرِيدُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لا يُرِيدُ بِهِ رِيَاءً وَ لا سُمْعَةً غَفَرَ اللَّهُ لَهُ الْبَتَّةَ

کسى که حجّ انجام دهد و خدا را اراده کند و قصد ريا و شهرت طلبى نداشته باشد قطعاً خداوند او را خواهد بخشيد

وسائل الشيعة: 11/109