پاسخ اجمالی:
واژه «مَوْت» درست نقطه مقابل حيات است؛ لذا دارای معانی مختلفى است كه هر كدام در مقابل نوعى حيات قرار دارد. مانند «موت نباتى» كه قرآن می فرماید: «بوسیله باران سرزمین مرده را زنده کردیم». همچنین «موت» در معنی «موت حيوانى» و «موت عقلانى» يعنى جهل، و «موت» به معنى اندوه و ... بکار رفته است. از سویی براى اين واژه معانى كنائى مانند كفر، خواب و ترس نیز ذکر شده است. با این حال «مقائيس اللّغه»، اصل اين واژه به معنى از بين رفتن قوّت دانسته كه مرگ موجودات زنده يكى از مصاديق بارز آن است.
پاسخ تفصیلی:
واژه «مَوْت» درست نقطه مقابل حيات است؛ لذا آن هم انواع مختلفى دارد كه هر كدام نقطه مقابل نوعى حيات است. از جمله «موت نباتى» همانگونه كه قرآن درباره باران مى فرماید: «وَ أَحْیَیْنا بِهِ بَلْدَةً مَیْتاً»(1)؛ (و بوسیله باران سرزمین مرده را زنده کردیم) و «موت حيوانى»، و «موت عقلانى» يعنى جهل، و «موت» به معنى غم و اندوه بکار رفته است؛ چنانكه قرآن مى فرماید: «وَ یَأْتِیهِ الْمَوْتُ مِنْ کُلِّ مَکَانٍ وَ مَا هُوَ بِمَیِّتٍ»(2)؛ (و مرگ از هر جا به سراغ او مى آید؛ ولى با این همه نمى میرد). همچنین موت به معنى خواب می باشد، چنانكه گفته اند: «خواب موت خفيف است؛ همانگونه كه موت، خواب سنگين است».
بعضى «موت» را به معنى تحليل تدريجى يك موجود زنده نيز دانسته اند؛ و «موته» حالتى شبه جنون است گوئى عقل و علم در آن حالت مى ميرد. بعضى نيز در ميان «مَيِّت» و «مائِت» فرق گذاشته؛ و گفته اند: «ميت» به معنى مرده است، و «مائت» موجودى است در حال تحليل رفتن و در سراشيبى مرگ قرار گرفتن.
براى اين واژه نيز معانى كنائى زيادى است از جمله كفر و خواب و ترس و غير آن. همچنین زمين موات را از اين جهت «موات» گفته اند كه در آن حيات نباتى و گياهى وجود ندارد، و آماده كشت و زرع نيست. همچنین در «مقائيس اللّغه» آمده است كه اصل اين واژه به معنى از بين رفتن قوّت است؛ كه مرگ موجودات زنده يكى از مصاديق بارز آن مى باشد.(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.