روش های اثبات «معاد» در «قرآن»

خداوند در «قرآن» از چه روش هائي براي اثبات «معاد» استفاده كرده است؟

خداوند برای اثبات «معاد» در «قرآن»، شش راه بیان كرده است: 1. بيان بیدار كردن «اصحاب کهف» از خواب طولانی. 2. حيات و مرگ گياهان. 3. تكامل جنين در شكم مادر. 4. همانند آفرينش اوليه. 5. خلقت آسمان و زمين. 6. رستاخيزِ تابش آفتاب.

«بقاء روح» نشانه ای بر حقانیت معاد

چطور می توان با اثبات «بقاء روح»، مساله رستاخیز و معاد را اثبات نمود؟

یکی از دلایل وجود رستاخیز و زندگی پس از مرگ، مساله «بقاء روح» است. در واقع اثبات وجود روح به عنوان یک حقیقت مستقل، این موضوع را روشن می سازد که پس از مرگ، روح آدمی باقی می ماند و مرگ، پایان زندگی نیست. از سویی خواب و رؤیا نخستین علت توجه انسان به موضوع روح بود؛ زیرا انسان احساس می کرد نیروی مرموزی در وجود او نهفته که به هنگام بیداری و خواب، فعالیت و خودنمایی می کند.

شباهت های «وجدان» با «قیامت»

چه شباهت هایی بین دادگاه درون که از آن به «وجدان» تعبیر می شود با دادگاه بزرگ قیامت و رستاخیز وجود دارد؟

در درون هر انسانی دادگاه عجیبی است که شباهت هایی با دادگاه رستاخیز دارد. از جمله؛ قاضی، شاهد و مجری حکم در اینجا یکی است، همان گونه که در قرآن آمده: «خداوندا تو از اسرار پنهان و آشکار آگاهی، و تو در میان بندگانت قضاوت خواهی کرد». از سویی محکمه وجدان همانند دادگاه رستاخیز در کوتاه ترین زمان حکم نهایی را صادر می کند. قرآن می فرماید: «خداوند حکم می کند و حکم او نقض نمی شود و حساب او سریع است». در واقع این شباهت ها نشانه فطری بودن معاد است.

قانون «عدالت عمومی» دلیلی بر حقانیت «معاد»

آیا می توان از قانون «عدالت عمومی» به حقانیت «معاد» پی برد؟

اعمال انسان در این جهان در چهار دادگاه وجدان، آثار طبیعی عمل، مکافات عمل و دادگاه های رسمی بررسی شده و در برابر رفتار ناروا مجازات می شود؛ اما این محاکم خصوصی است و بسیاری از گناهان و گنهکاران از قلمرو قضاوت آن بیرونند. از این رو می توان به وجود یک عدالت عمومی و همگانی در ماورای این زندگی اطمینان داشت، دادگاهی که همگان بدون استثنا در آن حاضر شده و سهم خود را از عدالت عمومی جهان آفرینش دریافت خواهند کرد.

فلسفه آفرینش گواه بر حقانیت «معاد»

آیا می توان با استدلال به فلسفه آفرینش پی به وجود «معاد» و رستاخیز برد؟

شناخت فلسفه آفرینش و خلقت انسان به شناخت عالم پس از مرگ کمک می کند. تکامل و تربیت نوع انسان، هدف از خلقت انسان می باشد و این هدف با مرگ انسان پایان نمی یابد؛ بلکه به شکل عالی تری پس از مرگ ادامه خواهد یافت. از این رو انعکاس فلسفه آفرینش و قانون تکامل را می توان در آیات قرآن، بویژه آیات سوره واقعه جستجو کرد، که همگی گواهی می دهند حیات واقعی با مرگ جسم پایان نمی پذیرد.

«معاد» لازمه هدف مندی آفرینش

آیا می توان «معاد» را لازمه هدف مندی آفرینش دانست؟

اگر مرگ، نقطه پایان حیات انسان باشد، آفرینش انسان بیهوده خواهد بود. مطالعه در جهان هستی، شکوه و اسرار آفرینش را آشکار می سازد. از سوی دیگر باور کردنی نیست که هدف از آفرینش انسان، تنها همین زندگی کوتاه باشد و پس از آن همه آموزش ها و آمادگی های روحی، این دفتر بکلی بسته شود. قرآن در این رابطه می فرماید: «آيا گمان كرديد ما شما را بيهوده آفريديم و شما به سوى ما باز گردانده نمى شويد؟» در واقع عدم وجود معاد و زندگى پس از مرگ، آفرينش را بيهوده خواهد نمود.

«دوران جنینی» دلیلی برای اثبات «معاد»

چگونه قرآن کریم «دوران جنینی» را شاهدی بر حقانیت «معاد» و رستاخیز می داند؟

قرآن «دوران جنینی» را شبحی از معاد دانسته و می فرماید: «اگر در رستاخيز ترديد داريد، ما شما را از خاك آفريديم، سپس از نطفه، و از آن پس از خون بسته و ...»، تعبير به «بعث» اشاره به جهش های پی در پی جنین دارد كه در رستاخيز، همانند دنياى رحم صورت مى گيرد. از سویی محيط رحم دورانی کوتاه برای آمادگی برای قدم گذاشتن در محیطی وسیع تر است و نه یک دوران زندگی ایده آل. از سویی زندگى براى جنين آميخته با انواع مشكلات است همانطور كه زندگى اين جهان در برابر زندگى جهان ديگر توأم با ناراحتي هاى مختلف است.

«فطرت» تجلی گاه حقانیت «رستاخیز»

چگونه می توان حقانیت «معاد» را در نهاد و فطرت انسان ها جستجو کرد؟

روح انسان از دو دستگاه خودآگاه و ناخودآگاه تشكيل يافته و قوانين هستی نیز شامل قوانين تكوينی و تشريعی می شود. در جهان هستى، قوانين آفرينش همانند دستگاه ناخودآگاه بدون اراده و تصمیم ما به پيش مى روند؛ اما قوانين تشريعى همانند دستگاه خودآگاه، وابسته به خواست و اراده ماست. در حقیقت قوانینی كه به عنوان يك قانون آسمانى به هر پيامبرى اعلام شده، پیشتر در مجلس قانونگذاری آفرينش به تصويب رسيده است و معاد نیز همانند تمام اصول و فروع تعلیمات انبیا، ریشه در فطرت و نهاد آدمی دارد.

عشق انسان به «بقاء» دلیلی بر حقانیت معاد

چگونه می توان با استناد به عشق و علاقه انسان به بقاء و جاودانگی، معاد و رستاخیز را اثبات نمود؟

اگر انسان براى فنا و نيستى آفريده شده، بايد عاشق فنا باشد، در حالى كه قيافه مرگ در هيچ زمانى براى انسان خوشايند نبوده؛ بلكه با تمام وجود عاشق بقاء و جاودانگی است و اين عشق و علاقه، در اعمال و رفتار انسان ها قابل مشاهده است. در واقع اگر براى فنا آفريده شده ايم، علاقه ی به بقا، علاقه ای مزاحم، و يا لااقل بيهوده و بى مصرف است. امام علی(ع) اين حقيقت را در جمله كوتاهی بیان فرموده: «شما براى بقا آفريده شده ايد نه براى فنا».

«تاریخ بشر» گواه بر حقانیت «معاد»

چگونه می توان برای اثبات حقانیت «معاد» به «تاریخ بشر» استدلال نمود؟

تاریخ از گذشته دور، گواه بر اعتقاد راسخ انسان به زندگی پس از مرگ می باشد. شیوه ساختن قبور اموات و چگونگى دفن مردگان گواه بر اين است كه آنان مرگ را نقطه پايان زندگى نمى دانستند. همانند عقايد مصريان در زندگى پس از مرگ، كه انگيزه ساختن اهرام بوده، اگر چه عقاید آنان با خرافات آمیخته شده؛ اما ثابت مى کند كه مصريانِ باستان، عقيده محكمى به معاد داشتند که نشانه فطری بودن موضوع معاد می باشد كه توانسته در گذر زمان و تحولات اجتماعى و فكرى مقاومت كرده و پابرجا بماند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الصّادق عليه السّلام :

اَللّهم ... وَ ارْحَمْ تِلْکَ الاَعْيُنَ الَّتى جَرَتْ دُمُوعُها رَحْمَةً لَنا وَ ارْحَمْ تِلْکَ الْقُلُوبَ الَّتى جَزَعَتْ وَ احْتَرَقَتْ لَنا وَ ارْحَمِ الّصَرْخَةَ الّتى کانَتْ لَنا.

بحارالانوار، ج 98، ص 8