پاسخ اجمالی:
اگر انسان براى فنا و نيستى آفريده شده، بايد عاشق فنا باشد، در حالى كه قيافه مرگ در هيچ زمانى براى انسان خوشايند نبوده؛ بلكه با تمام وجود عاشق بقاء و جاودانگی است و اين عشق و علاقه، در اعمال و رفتار انسان ها قابل مشاهده است. در واقع اگر براى فنا آفريده شده ايم، علاقه ی به بقا، علاقه ای مزاحم، و يا لااقل بيهوده و بى مصرف است. امام علی(ع) اين حقيقت را در جمله كوتاهی بیان فرموده: «شما براى بقا آفريده شده ايد نه براى فنا».
پاسخ تفصیلی:
اگر انسان به راستى براى فنا و نيستى آفريده شده بود بايد عاشق فنا باشد، و از مرگ - هر چند مرگ به موقع و در سنين بالا - لذت ببرد؛ در حالى كه مى بينيم قيافه مرگ (به معنى نيستى) در هيچ زمانى براى او خوشايند نبوده و نيست، نه تنها خوشايند نيست؛ بلكه با تمام وجود خود عاشق بقاء و هستى است، و اين عشق و علاقه شديد از خلال همه كارهاى او نمايان است.
كوشش براى زنده نگه داشتن نام و فكر و ذكر خود، تهيه اهرام چند هزار ساله مصر، و مقابر جاويدان، موميائى كردن بدن مردگان، با آن مخارج هنگفت، حتى علاقه به حيات فرزند كه دنباله حيات او است و... همه نشانه اين عشق غريزى به بقاء است و دويدن دنبال عمر طولانى، اكسير جوانى و آب حيات و ... هر كدام نشانه اى از اين واقعيت است.
اگر ما براى «فنا» آفريده شده ايم، اين علاقه به «بقا» چه مفهومى دارد؟ و در حقيقت يك علاقه مزاحم، و يا لااقل بيهوده و بى مصرف است.
در سخنى كه از آزاد مرد جهان حضرت على(علیه السلام) نقل شده اين حقيقت در جمله كوتاهى تجلّى كرده است: «ما خُلِقْتَ اَنْتَ وَ لا هُمْ لِدارِ الْفَناءِ بَلْ خُلِقْتُمْ لِدارِ الْبَقاءِ»(1)؛ (شما براى بقا آفريده شده ايد نه براى فنا)، و نشانه هاى آن نیز در وجود شما به چشم مى خورد.(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.