منظور از «حیات» و «زندگی» در مورد خداوند؟

چرا خداوند در قرآن برای خود صفت «حیّ» را به کار برده است؟ منظور از «حیّ» و «زنده بودن» خدا چیست؟ آیا حیات تنها مخصوص ممکنات و موجودات دارای رشد و نموّ مانند انسان و گیاه نیست؟

واژه «حیات» نسبت به انسان و دیگر موجودات به مفهوم این است که آنان نیازمند رشد و تغذیه و دارای تولید مثل و ... می باشند؛ امّا کاربرد این واژه به این معنا، در مورد خداوند صحیح نمی باشد.
در آیاتی مثل «اللَّهُ لاالهَ الَّا هُوَ الْحَىُّ الْقَيُّوْمُ» و روایاتی مانند «... وَ هُو حيٌّ لا يَموت»، «حیات حقیقی» برای خداوند بیان شده است.
«حیات حقیقی» آميخته با مرگ و در معرض نابودى نیست؛ و هر جا به خداوند منتسب شده بيانگر «احاطه علمى او به هر چيز، و توانايى او بر هر كار» است.

معنای واژه «حیات»

منظور از واژه «حیات» چیست؟

به گفته راغب در مفردات «حيات» در معانى مختلفى به كار مى ‌رود؛ حيات نباتى(زندگى گياهان) حيات حسّى(زندگى حيوانات) حيات عقلانى(زندگى انسان‌ ها)، حيات به معنى برطرف شدن غم و اندوه، حيات اخروى و جاودانى، و حياتى كه به عنوان يكى از اوصاف الهى ذكر مى‌ شود؛ و براى هريك از آنها شاهدى از آيات قرآن مى ‌آورد. ولى در مقائيس اللّغة براى اين واژه دو معنى اصلى ذكر مى ‌كند: که يكى حيات در مقابل مرگ، و ديگرى حياء، نقطه مقابل وقاحت و بى‌شرمى است.

توصيه قرآن به پيامبر(ص) براي «صبر و بردباري»

خداوند در قرآن چگونه پیامبر اسلام(صلى الله عليه و آله) را به صبر و بردباری توصیه نموده است؟

خداوند در سوره احقاف خطاب به پیامبر اسلام(ص) كرده مى فرمايد: «صبر و شكيبايى پيشه كن؛ آن گونه كه پيامبران «اولوا العزم» شكيبايى داشتند و براى عذاب آنها [مخالفان] شتاب مكن». گرچه در اين آيه شريفه، در تقاضاى عذاب براى مخالفان و دشمنان بايستي صبر كرد تا حجّت بر آنها تمام شود؛ ولى اين دستور، يك دستور كلّى است و دليل روشنى بر فضيلت صبر به عنوان يك برنامه عمومى، براى همه پيامبران «اولوا العزم» بوده است.

باور «معاد» بازدارنده از ظلم و گناه

باور به معاد و رستاخیز چه تاثیری در کنترل انسان نسبت به گناه دارد؟

عقيده به عالم پس از مرگ و بقاى آثار اعمال آدمى، مى‌تواند هم عامل بازدارنده قوى در برابر گناه، و هم محركی نيرومند براى تشويق سرمايه گذارى مادى و معنوى در راه خدمت به خلق خدا و نيكى‌ها گردد. آثارى كه ايمان به عالم پس از مرگ مى‌تواند در اصلاح و تشويق افراد داشته باشد، به مراتب بيش از آثار كيفرهاى معمولى، و بيش از پاداش‌های عادى است. از این رو همه اديان كوشش وسيعى براى پرورش ايمان به عالم پس از مرگ انجام داده اند. خداوند در قرآن می فرماید: «كسي كه اميد ملاقات پروردگار دارد بايد عمل صالح انجام دهد».

«رستاخیز» در سایر ادیان آسمانی

ادیان آسمانی پیش از اسلام چه چهره ای از «معاد» و رستاخیز ارائه داده اند؟

پیامبران(ع) در کتب آسمانی خود، همواره بر دو اصل مبداء و معاد تاکید داشتند؛ از این رو اساس دعوت خود را بر اين دو موضوع استوار ساختند. اما دست تحريف از روى عمد يا به واسطه نادانى به سوی كتب آسمانى دراز شده، و چهره رستاخيز را دگرگون ساخته است. در کتب عهد عتیق سخن از رستاخیز بسیار کم است و يهودیان معاصر پيامبر(ص) همانند یهودیان امروزی، مردمى حريص به دنیا بودند در حالى كه اناجيل به رستاخيز و عالم پس از مرگ زیاد پرداخته اند.

امکان زندگی و زنده ماندن در دل نهنگ؟!

چطور ممکن است یک انسان توسط نهنگ بلعیده شود و بتواند در شکم یک نهنگ زنده مانده و مدتی زندگی کند؟!

زنده ماندن یونس نبی در دل نهنگ یک معجزه الهی می باشد. معجزه متکى به نیروى الهى است و هرگز به معناى انجام یک محال‌ عقلى و به معناى برهم زدن قانون علیّت نیست. دو وجه برای زنده ماندن در شکم ماهی در این مدت ممکن است: 1) ماهی که او را بلعیده به خواست الهی شرایطی داشته که امکان زنده ماندن انسان در شکم او وجود داشته است. 2) خداوند در دل ماهی قدرت زنده ماندن را به حضرت یونس(ع) عطا کرد.

زندگی با خانواده در بهشت

آیا ممکن است انسان در بهشت در کنار پدران و مادران خود قرار گیرد؟

قرآن در رابطه با زندگی انسان ها در بهشت می فرماید: «کسانى که ایمان آوردند، و فرزندانشان به پیروى از آنها ایمان اختیار کردند، ما فرزندانشان را در بهشت، به آنها ملحق مى کنیم». در حقیقت این نعمتی است که انسان، فرزندان با ایمانش را در بهشت در کنار خود ببیند، و از انس با آنها لذت ببرد، بى آنکه چیزى از اعمال او کاسته شود. در حقیقت منظور، فرزندان بالغى است که در مسیر ایمان از پدران خود پیروى مى کنند، و اگر فرزندان از نظر عمل، کوتاهى داشته باشند، خداوند به احترام پدران صالح، آنها را مى بخشد.

صله رحم با گناه کاران

آیا صله رحم همواره واجب است؟

صله رحم در اسلام از اهمیّت بالایی برخوردار است، ولى انجام هر فریضه اى مشروط به این است که مسائل مهمتر از آن، از بین نرود. بنابراین اگر معاشرت با کسانى که در مسیر زندگى خود مقرّرات مذهبى را رعایت نمى کنند، به جای این که به اصلاح آن ها منجر شود، سبب شود که انسان تحت تأثیر افکار و روحیّات فاسد و زندگى آلوده آنان قرار گیرد، در این صورت چون سعادت او در خطر است، ناچار باید این فریضه را به خاطر یک امر مهمّ تر بطور موقّت ترک گوید.

منع سقط جنينهاي ناقص الخلقه و حيات مشقت بار آنها بعد از تولّد

چرا اسلام اجازه سقط جنينهاي معيوب و ناقص الخلقه را نمی دهد، در حالی آنها بعد از تولّد زندگی مشقت باری را می گذرانند و بار سنگينی بر دوش خانواده هايشان هستند؟!

اسلام اجازه سقط جنین ناقص الخلقه را نمی دهد، زیرا اگر بخواهیم با هر سختی احتمالی، جنین را سقط کنیم لازم می آید که بسیاری از جنین ها سقط شوند. از سویی حضور انسان در عالم ماده توأم با سختی است و اگر معیار تولد، عدم سختی باشد، هیچ انسانی نباید متولد شود. هم چنین انسان های ناقص الخلقه نیز دارای استعدادهایی هستند که باید شکوفا شود و از طرفی خداوند تكاليف شرعی آنها را آسان و پاداش عبادتشان را نیز برتر قرار داده است. در نهایت سقط جنین ناقص الخلقه در موارد بسیار نادر، و با اجازه مرجع تقلید جایز است.

ارث و دیه زنان نصف مردان؟!

چرا در اسلام ارثي که يک دختر از والدين خود مي برد مي برد نصف يک پسر است و ديه يک زن مقتوله باز هم نصف يک مرد مقتول است؟! آيا اين تبعیض و بی عدالتی نیست؟! آیا این احکام توهین به شأن انسانی زن نيست؟!

مسئله ارث و تقسیم آن و نیز مسئله دیه یک مسئله کاملاً حقوقی اقتصادی می باشد، نه ملاک و محک ارزش انسانی و این تفاوت به خاطر وظائفى مثل مخارج زندگى و پرداخت مهریه و... است که اسلام بر عهده مردان گذارده و هيچگونه هزينه فردى و اجتماعى زندگی بر عهده زن قرار داده نشده است؛ لذا بیشتر از نيمى از درآمد مردان از جمله ارثی که به او می رسد عملا خرج زنان مي شود. بیشتر بودن ديه مرد نیز تنها به خاطر جبران خسارتى است كه از فقدان مرد متوجه خانواده او مى ‏شود.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

عن ابي عمارة المنشد قال:

«ما ذکر الحسين بن علي عند ابي عبدالله عليه السلام في يوم قط فرئي ابو عبدالله عليه السلام متبسما في ذلک اليوم الي الليل‏»

بحارالانوار، ج 44، ص 280