دلالت آیه 64 سوره آل عمران بر پلورالیسم؟!

آیا آیه 64 سوره آل عمران «قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ تَعالَوْا إِلى‌ کَلِمَةٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ»، تاییدی بر پلورالیسم است؟! معنای این آیه این است که اهل کتاب با حفظ اصول مشترک (توحید و نفی شرک) می توانند بر آیین خود باقی بمانند!

اولا: در آیات قبل از آیه مورد بحث، جریان شرک تثلیثی مسیحیان و دعوت به مباهله آمده و سپس حجت را تمام کرده و کسانی را که اعراض می کنند، مفسد نامیده است. دعوت به مباهله، نشانه بطلان عقاید آنان و حقانیت انحصاری اسلام محمدی(ص) است.
ثانیا: قرآن در آیات دیگر اهل کتاب را برای ایمان نیاوردنشان، به جنگ یا پرداخت جزیه تهدید می کند: «قاتِلُوا الَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ ... مِنَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ حَتَّى یُعْطُوا الْجِزْیَةَ...»؛  یعنی همواره دستور به پذیرش اسلام وجود دارد و این به معنای حقانیت انحصاری اسلام و منسوخ بودن آیین های قبلی است.
ثالثا: پس از آیات دعوت به مباهله و اتمام حجت، این آیه به معنای دعوت به اصول مشترک همه شرایع الهی و مراعات توحید و نفی شرک است؛ یعنی اگر شریعت حق محمدی(ص) را نمی پذیرید، لااقل شایسته است مشرک نباشید و عیسی(ع) را به مقام خدایی نخوانید.
رابعا: این آیه نه تنها تایید پلورالیسم و مشروعیت آیین های دیگر نیست، بلکه دعوت به اسلام است؛ زیرا پیامبر اسلام(ص) در نامه های جداگانه به پادشاهان روم و قبط، پس از اینکه آن ها را به اسلام دعوت کرده اند، این آیه را آورده اند. در روایتی از امام صادق (ع) نیز «کَلِمَةٍ سَواءٍ»، به رسالت پیامبر اسلام(ص) تفسیر شده است.

سکوت خداوند در قبال ظالمان!

چرا خداوند در قبال ظلم ظالمان سکوت نموده است و آنها را نابود نمی کند؟!

مجازات فوری و نابود کردن ظالم با «اختیار» انسان و اتمام حجّت منافات دارد. اگر هر عمل ظالمانه ای، بلافاصله و به صورت فوری، جزا داده شود، هیچ کس جرأتی برای بروز اراده واقعی و ظهور باطنش نخواهد داشت.
فرصت دادن به ظالمان به معنی سکوت خداوند در برابر ظلم نیست؛ ممکن است برخي از ظالمان توبه كنند. گاهی خداوند طبق «سنّت استدراج» به ظالمان فرصت می دهد تا زمینه شدید تر شدن عذاب اخروی خود را فراهم کنند. همچنین طبق خاصیّت نظام هستی، نمی ‌‌توان در این دنیا تمام مجازات برخی از ظالمان را اجرا نمود.
از طرفی خداوند سرنوشت هیچ قوم و ملّتى را تغییر نمى دهد مگر آن که آنان آنچه را در وجود خودشان است تغییر دهند؛ خداوند هم ظلم کردن و هم زير بار ظلم‌ رفتن را نمي‌ پذيرد.

ضرورت «آزمایش» انبیای الهی؟!

اگر آزمايش الهي براي پرورش است، انبياء كه انسان هاي كاملی هستند، چرا آزمايش مي شوند؟!

انبیاء نیز بسیاری از کمالات را در دنیا و در بوته آزمایشات الهی به دست می آورند. هر انسانی کمال ویژه خود را دارد و مدارج کمال برای انسانهای مختلف متفاوت است؛ کسانی که زمینه و بهره بیشتری از مقدمات و استعدادهای معنوی دارند، هدفهای تعالی بالاتری برای آنها تعیین می شود. بنابراین از آنجا كه نظام حيات در جهان هستى نظام تكامل و پرورش است، تمامى موجودات زنده این مسير را مى‏ پيمايند. طبق اين قانون عمومى، همه مردم آزمايش می شوند تا استعدادهای نهفته در وجودشان شكوفا شوند. هر فردی به تناسب شخصيت خود در بوته آزمايش قرار می گيرد؛ تا در روند حركت خويش به تكامل راه یابد.
علاوه بر بحث تکامل، ابتلاء انبیای الهی حکمت های دیگری نیز دارد؛ پیامبران الهی باید در هر زمان برای مقابله با جریانات و حوادث گوناگون از آمادگی کافی برخوردار باشند؛ آزمايش های گوناگون، فراز و نشيب ها و سختي های زندگی، سبب ایجاد روحيه مقاومت و بالا رفتن تحمّل این مردان الهی در مسیر تبلیغ می شود. ضمن اینکه به وسیله این امتحانات، برتری و فضیلت انبیای الهی بر همگان روشن می گردد و با مردم اتمام حجت می شود که موفقیت در برابر امتحانات الهی ممکن و شدنی است.

لزوم امتحان الهی، با وجود علم خداوند؟!

با توجه به اینکه خدا از اسرار درون و برون همه کس و همه چیز آگاه است، چرا انسان ها را امتحان مى کند؟!

مفهوم آزمايش و امتحان در مورد خداوند با آزمايش هاى ما بسيار متفاوت است. هدف از آزمايش الهى کشف حقیقت نیست؛ هدف «پرورش» و تربيت است، زیرا او به همه امور دانا است. اين يك قانون و «سنت» الهی است براى شكوفا ساختن استعدادهاى نهفته ی بندگان و نیز «اتمام حجت» به آنان.

نقش «مصائب و بلاها» در هدایت انسان؟!

قرآن درباره نقش و جایگاه «مصائب و بلاها» در بيداری و هدایت انسان ها چه بیانی دارد؟

از آنجا كه قرآن يك كتاب بزرگ تربيتى است، فلسفه بلاها در مورد اقوام گناهکار را هشدار و بیداری دانسته و در این باره می فرماید: «ما در هيچ شهر و آبادى پيامبرى نفرستاديم مگر اين كه اهل آن را به سختى ها و رنج ها گرفتار ساختيم؛ شايد بازگردند». همچنین می فرماید: «به آنان از عذاب نزديك [دنيا] پيش از عذاب بزرگ [آخرت] مى چشانيم، شايد باز گردند». آری گروهی در برابر اين گونه حوادث، واكنش مثبت نشان داده و از آن درس گرفته و هدايت شدند و گروهی نه. از این رو بلاها براى گروهى عامل بيدارى بود و براى گروهى اتمام حجت.

معطّل ماندن بندگان در قیامت، و «اسرع الحاسبین بودن خدا»!

اگر خدا «أسرع الحاسبین» است، معطّل ماندن بندگان در قیامت چه توجیهى دارد؟!

در سریع الحساب بودن خداوند جای تردیدی نیست. آیات و روایات متعددی بر این امر اذعان دارند. آنچه درباره معطل ماندن بندگان در قیامت مطرح است، مربوط به حال گناهکاران است.

از مجموع روایات روشن می شود که معطّلی افراد و طولانی بودن روز قیامت و مواقف آن به وضعیّت عقیده و عملکرد خود انسان ها بستگی دارد و بر مؤمنان و پارسایان آسان و در عین حال زودگذر و آنی خواهد بود؛ اما مسلمانان گناهکار باید مسیر منازل قیامت را به مدت طولانی طی کنند تا بسیاری از سختی ها و عذاب هایی که در مدت حسابرسی قیامت برآنها وارد می شود کفاره گناهان آنها شده و سرانجام پاک شده و بهشتی شوند.

علاوه بر آن محاسبات افراد پرمسؤوليت و برخودار نیز در روز قیامت طولانى مى شود تا آنها در برابر سؤالاتى كه نسبت به اعمال آنها مى شود جوابگويى كنند؛ يعنى سنگينى بار مسئوليت و لزوم جواب گويى و اتمام حجت زمان دادگاه آنها را طولانى مى كند.

تناقض «جهاد ابتدایی» با «رأفت اسلامی»!

چگونه می توان به این شبهه پاسخ داد که "حکم «جهاد ابتدایی» که در اسلام مشروع شمرده شده است با «رأفت اسلامی» تناقض دارد"؟

برخی بر این باورند که «جهاد ابتدایی» با رأفت اسلامی سازگاری ندارد؛ اما با توجه به اهداف جهاد اسلامی مشاهده می کنیم که هیچ یک از اهداف غیر انسانی از قبیل منافع مادی و اقتصادی، حبّ جاه، کشور گشایی و ...، در اهداف جنگ و جهاد اسلامی دیده نمی شود. مضافاً بر این که در «جهاد ابتدایی»، ابتدا کفّار و متجاوزان را به اسلام دعوت کرده و اتمام حجت می نمایند و در صورت عناد نوبت به قتال و مبارزه می رسد. زیرا اسلام دین رأفت و مهربانی است و اگر کسی از این رأفت سوء استفاده کند، با او برخورد می شود.

نام پدر مهدی و موعود شیعه، «عبدالله» یا «حسن»؟

در حدیث مهدی آمده است: اگر از عمر دنيا تنها يك روز باقى بماند، خداوند آن روز را طولانى مى‏ كند تا آن‏كه در آن روز مردى از اهل بيت برمى‏ خيزد كه اسم او اسم من است و اسم پدرش اسم پدر من است. اسم پيامبر محمد بن عبداللَّه است و حال آن‏كه مهدى اسمش محمد بن الحسن است، چگونه اين روايت را بر فرزند حسن عسكرى تطبيق مى‏ کنيد؟!

اولا: این روایت از ابوداود سنی است و شیعه ملزم به پاسخ دادن از آن نیست.  
ثانیا: در سایر روایات تعبیر «اسم پدرش اسم پدر من است» نیامده.  
ثالثا: حدیث مذکور اشکال سندی دارد.
رابعا: امکان دارد مدعیان مهدویت این عبارت را اضافه کرده باشند.
خامسا: کنیه امام حسن عسکری ابومحمد است و پدر حضرت محمد هم ابومحمد است، یا منظور از پدر امام مهدی امام حسین است و یا عبارت «اسم ابى» در اصل «اسم ابنی» و... باشد که اشتباها آنگونه نقل شده.
در آخر اینکه: با وجود روایات فراوانی که نام پدر امام مهدی را مشخص کرده این روایت قابل اعتنا نیست.

بی عدالتی در حق نسل های بعدی باختم نبوت!

آیا قطع شدن وحی الهی با ختم نبوت بی عدالتی در حق نسل های بعد نیست؟!

بعداز پیامبر اکرم(ص) انسان به مرحله ای از بلوغ فکری و فرهنگی رسیده که بتواند با استفاده مستمر از اصول و تعلیمات نبی خاتم به عنوان جامع ترین نقشه برای همه اعصار، بدون حضور آن حضرت نیز مسیر کمال را بپیماید. علاوه بر آن از آنجا که انسان هیچ وقت از رهبران الهی - که اصول و قوانین آن نقشه جامع را اجرا کنند - بی نیاز نخواهد بود، امامانی از فرزندان آن پیامبر، برای تبیین و توضیح و عینیت بخشیدن به اصول آن نقشه جامع، برای همیشه جهان مأموریت یافتند که بین مردم حضور داشته باشند.

غفلت از یاد خدا، و تنگی معیشت!

در قـرآن می خوانیم كـه «هـر كس از ياد خدا روي گرداند معيشت تنگي خواهد داشت»؛ در حالی است که اكثر كساني كه به خدا توجهي ندارند زندگي خوبي دارند! آیا این نوعی نقض در سخن قرآن نیست؟!

مـراد از تـنـگـی و سـخـتـي معيشت، فقر و نداري نيست؛ بلكه مراد آن است كه كسي كه خدا را فـراموش كند حتي اگر ثروت بي شمار هم داشته باشد باز آرامش روحي و رواني نخواهد داشت و همواره در پي افزايش ثروت و دلواپس از دست دادن آن، بيماري و ... خواهد بود و روشن است كه با چنين روحيه اي زندگي بسيار تلخ و تنگ خواهد بود. نكته ديگر اينكه منظور از «اعراض» در آیه، روگرداني عمدي و عناد با حقّ بعد از آگاهي و اتمام حجت با ایشان است؛ اما بسياري از مردم اینگونه نیستند. بنابراین، گشايش زندگي آنها به طور عادي و نتيجه تلاش آنها است؛ مگر كساني كه گرفتار سنّت استدراج شده اند و خداوند خواسته كه آنها در دنيا طلبي غوطه ور شوند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

عَن الرّضا عليه السّلام :

يا دِعبِلُ! اِرْثِ الحُسَيْنَ عليه السّلام فَاَنْتَ ناصِرُنا وَ مادِحُنا ما دُمْتَ حَيّاً فَلا تُقصِرْ عَنْ نَصْرِنا مَا اسْتَطَعْتَ.

اى دعبل ! براى حسين بن على عليه السّلام مرثيه بگو، تو تا زنده اى ، ياور و ستايشگر مايى ، پى تا مى توانى ، از يارى ما کوتاهى مکن .

جامع احاديث الشيعه ، ج 12، ص 567