پاسخ اجمالی:
از آنجا كه قرآن يك كتاب بزرگ تربيتى است، فلسفه بلاها در مورد اقوام گناهکار را هشدار و بیداری دانسته و در این باره می فرماید: «ما در هيچ شهر و آبادى پيامبرى نفرستاديم مگر اين كه اهل آن را به سختى ها و رنج ها گرفتار ساختيم؛ شايد بازگردند». همچنین می فرماید: «به آنان از عذاب نزديك [دنيا] پيش از عذاب بزرگ [آخرت] مى چشانيم، شايد باز گردند». آری گروهی در برابر اين گونه حوادث، واكنش مثبت نشان داده و از آن درس گرفته و هدايت شدند و گروهی نه. از این رو بلاها براى گروهى عامل بيدارى بود و براى گروهى اتمام حجت.
پاسخ تفصیلی:
از آنجا كه قرآن يك كتاب بزرگ تربيتى است در اين باره سخن بسيار گفته و تعبيرات متنوع و مختلف و جالبى دارد از جمله:
1. «وَ ما أَرْسَلْنا في قَرْيَةٍ مِنْ نَبِيٍّ إِلّا أَخَذْنا أَهْلَها بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرّاءِ لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُونَ(1)»(2)؛ (و ما در هيچ شهر و آبادى پيامبرى نفرستاديم مگر اين كه اهل آن را به سختى ها و رنج ها گرفتار ساختيم؛ شايد [به خود آيند و به سوى خدا] بازگردند و تضّرع كنند). از اين آيه به خوبى استفاده مى شود كه يكى از فلسفه هاى حوادث ناراحت كننده، در مورد اقوامى كه غرق انواع گناه بودند هشدار و بيدارى بوده و تقارن اين حوادث با دعوت انبياء از اين جهت صورت مى گرفته كه زمينه را براى پذيرش دعوت آنها آماده سازد و هماهنگى «تكوين» و «تشريع» تأثير اندرزهاى آنها را قويتر سازد.
2. «ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ أَيْدِي النّاسِ لِيُذِيقَهُمْ بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ»(3)؛ «فساد، در صحرا و دريا بخاطر كارهايى كه مردم انجام داده اند آشكار شده است؛ خدا مى خواهد نتيجه بعضى از اعمالشان را به آنان بچشاند، شايد [به سوى حق] بازگردند). اين آيه در دو بُعد مختلف، قابل استفاده است. بُعد بلاهاى خود ساخته و هم بُعد بلاهاى هشدار دهنده و هماهنگى اين بخش از مصائب و حوادث نامطلوب زندگى را با مسائل تربيتى و برنامه هاى سازنده الهى روشن مى سازد.
3. «وَ لَنُذِيقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذابِ الْأَدْنى دُونَ الْعَذابِ الْأَكْبَرِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ»(4)؛ (به آنان از عذاب نزديك [دنيا] پيش از عذاب بزرگ [آخرت] مى چشانيم، شايد باز گردند). «عذاب ادنى» مفهوم وسيعى دارد كه غالب احتمالاتى را كه مفسّران به طور جداگانه در تفسير آن نوشته اند يكجا فرا مى گيرد. (مصائب، درد و رنج ها، زيان هاى مالى، خشكسالى، قحطى، گرسنگى، شكست در جنگ ها و مانند آن). امّا اين احتمال كه در بعضى از كلمات مفسّران آمده كه منظور از عذاب ادنى، عذاب قبر است با ظاهر آيه سازگار نيست؛ زيرا جمله «لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ» هدفِ اين عذاب را بازگشت و تجديد نظر مى شمارد كه در مورد عذاب قبر مفهوم ندارد.(5)
4. و در مورد آل فرعون چنين مى خوانيم: «وَ لَقَدْ أَخَذْنا آلَ فِرْعَوْنَ بِالسِّنينَ وَ نَقْصٍ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ»(6)؛ (و ما فرعونيان را به خشكسالى و كمبود ميوه ها گرفتار كرديم، شايد متذكّر گردند). گرچه اين آيه در مورد خصوص آل فرعون است ولى مى دانيم آنها از اين نظر تفاوتى با اقوام ديگر ندارند، خداوند بسيارى از اقوام را گرفتار مشكلات طاقت فرسا مى كند تا از مركب غرور فرود آيند و بيدار شوند و به راه حق باز گردند.
جالب اين كه در بعضى از آيات فوق، هدف را تذكر و در بعضى تضرع و در بعضى رجوع و بازگشت ذكر كرده كه در حقيقت مراتب مختلف و منظم بازگشت به سوى خدا را تشكيل مى دهند. نخست انسان متذكر مى شود، سپس به درگاه خداوند تضرع مى كند و بعد عملا مسير خود را اصلاح كرده و باز مى گردد. يا به تعبير ديگر مرحله اول فكر است و مرحله دوم ذكر است و مرحله سوم عمل و اين گونه نكته هاى لطيف به هنگامى كه آيات قرآن كنار هم قرار مى گيرند و به صورت موضوعى تفسير مى شوند پيام هاى تازه اى از اين كتاب آسمانى خواهد بود.
البتّه هم تاريخ نشان مى دهد و هم قرآن با صراحت مى فرمايد كه بسيارى از اقوام گنهكار و منحرف واكنش مثبتى در برابر اين مصائب و مجازات هاى بيدارگر نشان نداده و همچنين به راه خود ادامه دادند تا مجازات نهايى الهى آنها را از ميان برداشت، چنانكه در قرآن مى خوانيم: «وَ لَقَدْ أَخَذْناهُمْ بِالْعَذابِ فَمَا اسْتَكانُوا لِرَبِّهِمْ وَ ما يَتَضَرَّعُونَ»(7)؛ (و به راستى ما آنها را به عذاب [و بلا] گرفتار ساختيم [تا بيدار شوند]؛ امّا آنان نه در برابر پروردگارشان تواضع كردند، و نه به درگاهش تضرّع مى كنند). با اين حال اقوامى بودند كه در برابر اين گونه حوادث، واكنش مثبت نشان دادند، همچنين در ميان اين اقوامِ سركش، افرادى پيدا شدند كه از آن درس گرفتند و هدايت يافتند و به اين ترتيب اين گونه بلاها براى گروهى عامل بيدارى بود و براى گروهى اتمام حجت.(8)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.