جايگاه «صدق» و «راستی» در آيات و روايات

«صدق» و «راستی» در دستورات اسلامی از چه اهمیّتی برخوردار است؟

آيات و روايات وزن «صدق» و «راستی» را در ترازوى عمل بسيار سنگين دانسته و آن را از والاترين اوصاف اولياء الله شمرده اند و «قرآن» نيز آن را از كليدهاى عمده بهشت شمرده؛ چراكه در سوره «مائده» مى فرمايد: «امروز [روز قيامت] روزى است كه راست گفتن راستگويان به آنها سود مى بخشد و براى آنها باغ هايى از بهشت است كه از زير درختانش نهرها جارى است و جاودانه در آن خواهند بود». اين آيه تاكيد دارد كه تمام اعمال نيك در صداقت خلاصه مي شود؛ چراكه همه گناهان بازگشت به عدم صداقت در ادعاى ايمان و اسلام مى كند؛ وگرنه كسى كه قانونى را به رسميّت بشناسد چگونه در عمل با آن مخالفت مي كند؟

نخستين ويژگى يك پيامبر برای «اعتمادسازی» در جامعه

نخستين ويژگى يك پيامبر در مسیر اعتمادسازی در جامعه چيست؟

نخستين ويژگى هر پيامبرى قبل از هر چيز، صداقت در گفتار است؛ چرا كه او از سوى خدا خبر مى دهد و اگر اعتماد به صدق او نباشد، نمى توان بر سخنان او اعتماد نمود. لذا قرآن روى اين مسأله بارها تكيه كرده است. بنابراين زمينه شايستگى براى پذيرش نبوّت، همين «صدق و راستگويى» است كه باعث می شود تا فرمان خدا را بى كم و كاست به بندگان برساند.

راستگويی و امانتداری ملاک سنجش «ايمان»

آیا راستگویی و امانتداری می تواند ملاکی برای سنجش ایمان محسوب شود؟

امانت و صداقت از بارزترين نشانه هاي شخصيت انسانی است. این دو صفت در کلام پيشوايان اسلام با عنوان «صدق الحديث» و «اداء الامانة» ذکر شده است. معصومین(ع) از امانت و صداقت به عنوان دو ابزار، برای شناسایی باطن اشخاص نام می برند. پيامبر(ص) می فرمایند: «كسى كه امانت را رعايت نمى كند ايمان ندارد». امام صادق(ع) می فرمايند: «خداوند هيچ پيامبرى را مبعوث نكرد، مگر اين كه راست گويى و اداء امانت جزء تعليمات او بود». اين تعابير راستى و امانت داری را به عنوان دو ركن اساسى دين معرفی می کنند.

آثار «امانتداری» و «خیانت» در کلام معصومین(ع)

از منظر معصومین(علیهم السلام) «امانتداری» و «خیانت» چه آثار و پیامدهایی دارد؟

اجتماع بر اساس تعاون و همكارى بنا نهاده شده است تا امکان بهره گيرى هر چه بيشتر از مواهب حيات فراهم شود؛ در این راستا، مسأله اعتماد نقش اصلى را ايفا مى كند، چرا كه در صورت فقدان اعتماد متقابل، بسیاری از نیروهایی که می تواند در جهت رشد و شکوفایی صرف شود، در پيشگيرى از خطر خیانت بکار خواهد رفت؛ و از آنجا که امانت داری و صداقت، پایه و اساس اين اعتماد می باشد، در فرامین تمام اولیاء الهی به این مسأله پرداخته شده است. اهل بیت(ع) امانت داری را موجب افزایش ثروت، رونق کسب، جلب محبت و دوستى دانسته اند.

قرآن و دعوت «منافقان» به صدق؟!

خداوند در قرآن چگونه «منافقان» را به صدق و راستی دعوت نموده است؟

خداوند پس از اشاره به دوگانگى منافقان در سخن و عمل، و وحشت آنان در موضوع جهاد، می فرماید: «اطاعت و سخن سنجیده برای آنان شایسته تر است؛ هنگامی که فرمان جهاد قطعی می شود، اگر با خدا صادق باشند، برای آنها بهتر می باشد». اين تعبير، دروغ گويى را يكى از نشانه های منافقان دانسته که پیش از فرا رسیدن ميدان عمل، همه گونه وعده مى دهند، ولى به هنگام عمل، دروغ شان آشكار مى شود؛ در واقع دروغ، دريچه اى به سوى نفاق است.

يكي بودن «اصحاب الحجر» و «قوم ثمود»

آیا «قوم ثمود» و «اصحاب الحجر» که نامشان در «قرآن» آمده است يكي هستند؟

«قوم ثمود» همان «اصحاب الحجر» می باشد كه نامشان در «قرآن» آمده است. خدا حضرت صالح(ع) را به سوی قومش فرستاد تا آنها را به توحید و ترک فساد دعوت کند؛ اما «قوم ثمود» آن حضرت را انکار کرده و نسبت سحر و جادو به ایشان دادند، و برای صدق ادعای آن حضرت درخواست معجزه کردند. خداوند نيز به درخواست صالح(ع) ماده شتري را به همراه فرزندش از دل كوه بيرون آورد؛ ولی این قوم بت پرست باز هم ایمان نیاوردند، و با پي كردن شتر دچار عذاب الهی شدند و نابود گشتند.

ویژگی های «دوست واقعی» در کلام امام علي(ع)

امام علي(علیه السلام) چه ویژگي هایی را برای «دوست واقعي» برمی شمارد؟

امام علی(ع) درباره ویژگي های «دوست واقعي» می فرماید: «دوست، برادر خود را هنگامى كه دنيا به او پشت کرده، فراموش نمی کند»؛ در واقع انسان به سبب روحیه اجتماعى و نيازهاى گسترده، باید دوستانی را براى خود انتخاب كند، اما برخی در دوستی همانند تجار، انتظار دارند در برابر هر خدمتى، خدمتى به آنان شود. همچنین گروه ديگرى هستند كه گرچه در برابر هر خدمت انتظار خدمتى دارند؛ ولى خدمات پيشين را فراموش نمی کنند. اما گروهی دوستى آنها بر اساس محبت و صداقت است. امام(ع) اين گروه را دوستان حقيقى و واقعى می داند.

آفت «دوستی» از منظر امام علی(ع)

امام علی(علیه السلام) در حکمت 218 نهج البلاغه، چه چیزی را آفت «دوستی» و «صداقت» برمی شمرد؟

امام علی(ع) در این بیان حکمت آمیز می فرماید: «حسادت، دليل بيمارى دوستى است». با اين بيان دوستى با حسد جمع نمي شود. در تفاوت ميان حسود و رقيب بايد گفت: حسود منتظر زوال نعمت از ديگرى است ولي رقيب، سعى مى كند خود را به پاى ديگرى برساند بى آنكه بخواهد چيزى از او كاسته شود. دوست واقعى، كسى است كه خواهان پيشرفت و ترقى دوست خود باشد، هرچند تلاش كند خودش نيز به پيشرفت و ترقى برسد، از این رو كسی كه چنين نيست دوست واقعى نيست و يا به بيان امام(ع) دوستى او گرفتار بيمارى است.

امتحان الهی برای همه یا عدّه ای خاصّ؟!

چرا امتحان الهي فقط مخصوص بعضي هاست؟ و بقيه در اين مورد بايد استثنا شوند؟!

امتحان يك سنّت الهى است كه در تمام امت هاى پيشين جارى بوده است و حتّى شامل انبياء بزرگ الهی نیز شده است. آنها نیز با شديدترين و سخت‏ ترين آزمايش ها روبرو بوده اند. این سنّت الهی نسبت به بندگان یكسان نیست؛ خداوند بعضی را با سختی و تلخی، گرسنگی و تهی دستی، یا بیماری و ناراحتی می آزماید و برخی را با مال و ثروت، قدرت و ریاست، یا خوبی و آسایش آزمایش می كند.

جایگاه «صداقت» و «امانت» در اسلام

«صداقت» و «امانت» در آموزه های اسلامی از چه جایگاهی برخوردار است؟

از منظر معصومین(ع)، امانت داری و راستگویی دو اصل مهم در آموزه های دینی هستند، به فرموده امام صادق(ع): «خداوند پيامبرى را مبعوث نكرد؛ مگر اينكه راست گويى و اداى امانت، جزء برنامه هاى اصلى او بود». هم چنین پیامبر(ص) می فرماید: «نگاه به فزونى نماز، روزه و عبادات مردم نكنيد؛ بلكه به راستگويى و اداى امانت آنها نگاه كنيد»؛ زیرا اعتماد مهم ترين سرمايه جامعه اسلامى است و بر اثر خيانت و دروغ، كاخِ باشكوه اعتماد فرو ریخته و جامعه انسانى به بيابانی وحشتناك تبدیل می شود.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

رسول الله(صلى الله عليه وآله)

إنَّ اللهَ عَزّوجلّ غافِرُ کلِّ ذنب، إلاّ رَجُلٌ اغتصَبَ أجِيراً أجرَهُ أو مَهْرَ امرأة

خداوند بزرگ هر گناهى را مى آمرزد مگر مردى را که مزد مزدبَرى يا کابين زنى را نپردازد

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 38