پاسخ اجمالی:
اجتماع بر اساس تعاون و همكارى بنا نهاده شده است تا امکان بهره گيرى هر چه بيشتر از مواهب حيات فراهم شود؛ در این راستا، مسأله اعتماد نقش اصلى را ايفا مى كند، چرا كه در صورت فقدان اعتماد متقابل، بسیاری از نیروهایی که می تواند در جهت رشد و شکوفایی صرف شود، در پيشگيرى از خطر خیانت بکار خواهد رفت؛ و از آنجا که امانت داری و صداقت، پایه و اساس اين اعتماد می باشد، در فرامین تمام اولیاء الهی به این مسأله پرداخته شده است. اهل بیت(ع) امانت داری را موجب افزایش ثروت، رونق کسب، جلب محبت و دوستى دانسته اند.
پاسخ تفصیلی:
مهمترين و آشكارترين اثر امانت داری در زندگی اجتماعی، اعتماد است. زیرا اجتماع بر اساس تعاون و همكارى، و در راستای مبارزه با مشكلات و بهره گيرى هر چه بيشتر از مواهب حيات بنا نهاده شده است؛ در این راستا، مسأله اعتماد نقش اصلى را ايفا مى كند، چرا كه در صورت فقدان اعتماد متقابل، جامعه بشرى به جهنمی سوزان تبديل مى شود كه همه از يكديگر وحشت دارند. در نتیجه مجبور خواهند شد به جاى اختصاص نيروها در جهت سازندگى، آنها را در راستای پيشگيرى و کاستن از اين وحشت به كار برند. به تعبير ديگر جامعه انسانى بدون اعتماد متقابل، همه چيز را از دست می هد، هر چند همه امكانات را در اختيار داشته باشد، اما در مقابل، با داشتن اعتماد متقابل همه چيز را در اختیار دارد، هر چند به ظاهر فاقد امكانات باشد.
امانت داری و صداقت، پايه و اساس اين اعتماد می باشد. در روايات، امانت داری سبب غنا و بى نيازى، و خيانت مايه فقر دانسته شده، از این رو، بر اساس روایات، امانت داری و صداقت در متن فرامین تمام انبیای الهی قرار گرفته است. مرحوم كلينى در کتاب كافى می نویسد: «مردى به نام عبدالرّحمن فرزند سيّابه [از علاقه مندان خاص امام صادق(عليه السلام)] نقل مى كند هنگامى كه پدرم از دنيا رفت، يكى از دوستانش، به دربِ خانه ما آمد و به من تسليت گفت، سپس افزود آيا پدرت چيزى براى شما باقى گذاشته، گفتم نه او كيسه اى كه هزار درهم در آن بود به من داد گفت از اين مال نگهدارى كن و از درآمد آن بهره بردارى نما، من اين خبر را در حالى كه بسيار خوشحال بودم به مادرم گفتم، سپس با كمك دوستى به وسيله آن هزار درهم متاع هايى خريدم و در مغازه اى مشغول كسب شدم و خداوند اموال زيادى به من روزى كرد، زمان حج فرا رسيد من به مادرم گفتم به قلب من افتاده است كه به زيارت خانه خدا بروم، مادرم گفت: هزار درهم آن مرد را به او برگردان، من نزد او آمدم، امانتش را به او بازگرداندم. او گفت شايد اين مقدار كم بوده بيشتر به تو بدهم، گفتم نه [من از آن استفاده فراوان بردم] ولى مى خواهم حج بروم. دوست داشتم امانتت را به تو بازگردانم.
هنگامى كه مناسك حج را بجا آوردم به مدينه آمدم، خدمت امام صادق(عليه السلام) رسيدم جمعيت زيادى نزد حضرت بودند، هنگامى كه مجلس خلوت شد امام به من اشاره اى فرمود، نزدش رفتم فرمودند: «آيا نيازى دارى؟ عرض كردم من عبدالرحمن بن سيّابه هستم. فرمود پدرت چه كرد؟ عرض كردم مرحوم شد، حضرت ناراحت شد و طلب آمرزش براى او كرد، سپس فرمود: آيا چيزى براى شما گذاشته است؟ گفتم نه فرمود پس چگونه حج كردى؟ من ماجراى دوست پدرم را بازگو كردم، هنوز سخنانم تمام نشده بود فرمود هزار درهم را چه كردى؟ عرض كردم به صاحبش برگرداندم فرمود: «احسنت» آيا مايل هستى پندى به تو دهم؟ عرض كردم فدايت شوم آرى، فرمود: «عَلَيْكَ بِصِدْقِ الْحَدِيثِ وَ اَداءِ الاْمانَةِ تَشْرُكُ النّاسَ فِى اَمْوالِهِمْ هَكَذا ـ وَ جَمَعَ بَيْنَ اَصابِعِهِ»؛ (بر تو باد به راست گويى و اداء امانت تا شريك مال مردم شوى اين چنين. هنگامى كه اين سخن را مى گفت انگشتان خود رابه هم جمع كرده بود و به من نشان مى داد، يعنى مانند اين انگشتان). عبدالرحمن مى گويد من اين سخن را به خاطر سپردم، و كار من به قدرى بالا گرفت كه در يك سال زكات اموال من سيصد هزار درهم شد».(1)
از سوى ديگر، هنگامى كه امانت داری در يك جامعه يا در يك خانواده حكم فرما شود، مايه آرامش فكر و روح افراد آن می شود، زيرا انسان ها از احتمال خيانت وحشت داشته و دائماً از اين نگرانند كه خيانتى نسبت به آنها صورت گيرد، مال، جان، ناموس يا مقامشان به خطر افتد. به يقين ادامه زندگى همراه با ترس افراد از يكديگر، بسیار ناگوار و دردناك است و چه بسا سبب بيمارى هاى جسمى و روحى فراوانى شود. از سویی امانت داری بسيارى از هزينه هاى زندگى را كم کرده، و سبب صرفه جويى در وقت، عمر و دارایی انسان ها می شود. زيرا هنگامى كه راه خيانت در محيط باز شود مديران و مسؤلان مختلف ناچارند با هزينه هاى سنگين، بازرس هايى براى پيش گيرى از خيانت هاى احتمالى در بخش هاى مختلف بگمارند، گاه لازم مى شود برای بررسی و حفظ سلامت بازرس ها، بازرس هاى ديگر اعمال آنها را كنترل كنند. هر چند اين امور نمی تواند به طور كامل در برابر مشكلات ناشى از خيانت ایستادگی کند، لکن جلو از بين رفتن نيرو و سرمايه های بسیاری را مى گيرد، هم اكنون در جامعه شاهد و ناظر مسايل دردناكى همانند از ميان رفتن اعتماد، امنيت اقتصادى و به زندان افتادن افراد زيادى در اين رابطه هستيم كه با وجود اندکی صداقت و امانت، هيچگاه گرفتار اين ضايعات عظيم این چنینی نمى شديم.
از سوى دیگر امانت داری سبب جلب محبت و پيوند دوستى در ميان افراد است، در حالى كه خيانت عامل بسيارى از جنايات و حوادث ناگوار اجتماعى است. با مطالعه پرونده هاى جرائم و جنايات، در می یابیم که خیانت، عامل بسيارى از آنها است. در بررسی پرونده های طلاق، سرچشمه بسيارى از آنها، در خيانت يكى از دو همسر نسبت به ديگری است. در بعضى از روايات، اشاره لطيفى به اين معنى شده، مثلا پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد: «لاتَزالُ اُمَّتِى بِخَيْر ما تَحابُّوا وَ تَهادُوا وَ أدَّوُا الاْمانَةَ وَ اِجْتَنِبُوا الْحَرامَ... فَاِذا لَمْ يَفْعَلُوا ذلِكَ اُبْتِلُوا بِالْقَحْطِ وَ السِّنِين»(2)؛ (پيوسته امت من در مسير خير [و بركت] هستند مادام كه نسبت به يكديگر محبت دارند و كمك مى كنند و امانت را رعايت مى نمايند، و از حرام پرهيز مى كنند ... هنگامى كه اين كارها را ترك كنند گرفتار قحطى و خشكسالى مى شوند).
از سویی، امانت داری به مفهوم گسترده آن، شامل مسايل علمى نيز شده، و سبب پيشرفت علوم می گردد، دانشمندان امين و با صداقت سعى مى كنند با دقت در مطالعات و آزمايش هاى خود، همه یافته های خود را، بى كم و كاست در اختيار ديگران بگذارند. از این رو، امانت داری سبب پيشرفت علم و دانش می شود در حالى كه اگر اصل حفظ امانت از مطالعات علمى برداشته شود، ممكن است سبب گمراهى افراد ناآگاه گردد. امام صادق(عليه السلام) در حديثى می فرمایند: «كُلُّ ذِى صَناعَة مُضْطَرٌّ اِلَى ثَلاثِ خَلال يَجْتَلِبُ بِهَا الْمَكْتَسِبَ وَ هُوَ اَنْ يَكُونَ حاذِقاً بِعَمَلِهِ، مُؤَدِّياً لِلاْمانَةِ فِيهِ، مُسْتَمِيلا لِمَنْ اِسْتَعْمَلَهُ»(3)؛ (هر صاحب صناعتى لازم است سه صفت داشته باشد كه به وسيله آنها كسب و كار خود را رونق دهد، نخست اين كه در كارش ماهر باشد، و امانت را در آن ادا كند، و نسبت به كسانى كه آنها را به كار مى گيرند عطوف و مهربان باشد).
اين نكته نيز حائز اهميت است كه امانت داری، انسان را به صداقت و راستى دعوت مى كند همان گونه كه صداقت و راستى انسان را به سوى امانت داری فرا مى خواند، زيرا صداقت نوعى امانت داری در گفتار است، و حفظ امانت نوعى صداقت در عمل، به اين ترتيب هر دو به يك ريشه در دو چهره مختلف باز مى گردند. لذا اميرمؤمنان على(عليه السلام) در حدیثی می فرمایند: «اَلاْمانَةُ تُؤدِّى اِلَى الصِّدْقِ»(4)؛ (امانت انسان را به صدق و راستگويى دعوت مى كند). آن حضرت در حديث ديگرى مى فرمایند: «اِذا قَوِيَتِ الاْمانَةُ كَثُرَ الصِّدْقُ»(5)؛ (هنگامى كه امانت داری تقويت شود، صداقت فزونى مى يابد).(6)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.