پاسخ اجمالی:
نخستين ويژگى هر پيامبرى قبل از هر چيز، صداقت در گفتار است؛ چرا كه او از سوى خدا خبر مى دهد و اگر اعتماد به صدق او نباشد، نمى توان بر سخنان او اعتماد نمود. لذا قرآن روى اين مسأله بارها تكيه كرده است. بنابراين زمينه شايستگى براى پذيرش نبوّت، همين «صدق و راستگويى» است كه باعث می شود تا فرمان خدا را بى كم و كاست به بندگان برساند.
پاسخ تفصیلی:
نخستين ويژگى هر پيامبرى قبل از هر چيز، صداقت در گفتار است؛ چرا كه او از سوى خدا خبر مى دهد و اگر اعتماد به صدق او نباشد، هيچ گاه نمى توان بر سخنان او اعتماد نمود. لذا قرآن مجيد روى اين مسأله بارها تكيه كرده است، از جمله در آيه 41 سوره مريم مى فرمايد: (در این کتاب، ابراهیم را یاد کن، که او پیامبرى بسیار راستگو بود)؛ «وَ اذْكُرْ فِى الْكِتَابِ اِبْراهيمَ اِنَّهُ كَانَ صِدِّيقَاً نَبِيّاً».(1)
همين توصيف درباره ادريس(عليه السلام)(2) و يوسف(عليه السلام)(3) نيز آمده است. قابل توجّه اين كه در آيه مورد بحث، توصيف به «صداقت» قبل از توصيف به «نبوّت» است، «صِدِّيقَاً نَبِيّاً». اين نشان مى دهد كه پايه اصلى نبوّت، بر صدق و راستى نهاده شده است؛ مخصوصاً با توجّه به اين كه «صدّيق» صيغه مبالغه از صدق(4) و به معناى كسى است كه بسيار راستگو باشد يا كسى كه هرگز دروغ نمى گويد و اعمالش، سخنان او را تصديق مى نمايد. بنابراين زمينه شايستگى براى پذيرش نبوّت كه در همه حاملان وحى الهى وجود داشته، همين «صدق و راستگويى كامل» است كه فرمان خدا را بى كم و كاست به بندگان برساند. البتّه مردم مى توانند با توجّه به سابقه زندگى پيامبر به وجود اين ويژگى در او پى برند. همان گونه كه مردم مصر، يوسف(عليه السلام) را به عنوان «صدّيق» شناخته بودند و به او چنين خطاب مى كردند: «يُوسُفُ اَيُّهَا الصِّدِّيِقُ»(5)؛ (يوسف! اى بسيار راستگو!...).(6)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.