نجات همه سادات از مجازات الهی و مسئله عدل الهی؟!

اینکه در بعضی از روایات همه سادات - حتی سادات گناهکار - را از مجازات الهی در امان دانسته اند، با عدل الهی سازگار است؟!

منظور از ذریّه در اين جا فرزندان خلفی(جانشینان شایسته) هستند كه عملکردشان در چارچوب آموزه های اجداد معصوم شان باشد.
قرآن مي فرمايد: «وقتی قيامت برپا مي شود، ملاك در آن روز نسب نيست» و در جای دیگر معیار برتری را «تقوا» بیان کرده است.
اگر تقوا نباشد فرزند پیامبر(ص) بودن فضیلتی به همراه ندارد، همچون پسر نوح كه خطاب آمد: «او از اهل تو نيست».
حتّی طبق آیات قرآن، پیامبر(ص) كه اصل اين شجره طيّبه است اگر مشرک شود یا بر خداوند دروغ بندد مجازات می گردد.
روایاتی نیز وجود دارد که رستگاری را مربوط به اهل بیت «معصوم»(ع) به عنوان بارزترین مصداق سادات می دانند.

نَسَب حضرت مهدی(عج) در منابع اهل سنّت؟

در منابع اهل سنّت چه نَسَبی برای حضرت مهدی(عج) گزارش شده است؟

اعتقاد به امام زمان و نهضت جهانی او در آخرالزمان، در میان تمامی مذاهب اسلامی امری پذیرفته شده است. آثار مکتوب محدثین، تاریخ نگاران و سیره نویسان اهل سنّت در قرون و دوره های مختلف مملو از بیانات تاریخی و روایاتی است که نسب حضرت مهدی(عج) در آنها ذکر شده. این منابع ایشان را یا از اهل بیت و اولاد پیامبر اکرم(ص)، یا به عنوان فرزند حضرت علی(ع)، یا از نسل حضرت زهرا(س)، یا از فرزندان امام حسین(ع)، یا فرزند امام حسن عسکری(ع) معرفی کرده اند و یا اینکه سلسه نسب ایشان را از امام عسکری(ع) تا پیامبر اکرم(ص) گزارش داده اند. به هر حال انتساب آن حضرت به پیامبراکرم(ص) چیزی مخفی نیست که فقط شیعه اعتقادی در باره آن داشته باشد.

ولادت و نسب حضرت مسيح(ع) از نگاه اناجيل

اناجيل فعلي چه ديدگاهي نسبت به تولد و نسب حضرت مسيح(عليه السلام) ارائه مي‌دهند؟

در اناجيل فعلي در يك جا عيسى(ع) فرزند يوسف و در جاي ديگر پسر خداوند و در جاى ديگر از روح القدس شمرده شده است. راه جمع اين عبارات به اين است كه يوسف ناپدري مسيح بوده نه پدر حقيقى او چون گاه در عرف، مجازاً بر ناپدري، «پدر» اطلاق مى‌كنند. اطلاق شوهر به يوسف نيز به مناسبت نامزدى او بود. از عبارات انجيل متّى برمى‌آيد كه يوسف بعداً با حضرت مريم(س) ازدواج كرد و تا هنگام تولّد عيسى با او همبستر نشد. اِسناد تولّد به روح القدس به خاطر وسيله و واسطه شدن روح القدس براى تولّد مسيح بوده است.

نگاهي به اسباب «تکبّر»

اسباب «تکبّر» کدامند؟

«تكبّر» اسباب زيادى دارد. تكبر به اين خاطر است كه انسان در خود كمالى تصوّر مي كند و بر اثر حبّ ذات، بيش از حدّ آن را بزرگ مي نمايد و ديگران را در برابر خود كوچك مي شمارد. بعضى از بزرگان علم اخلاق مانند مرحوم فيض كاشانى در «المحجّة البيضاء» اسباب كبر را در هفت چيز خلاصه كرده‏ اند. اسباب دينى، «علم» و «عمل» است و اسباب دنيوى عبارتند از «نسب»، «زيبايى»، «قوّت»، «مال» و «فزونى ياران و ياوران».

«حسب و نسب» يكي از اسباب «تکبّر»

«حسب و نسب» چگونه باعث تکبر در انسان می شود؟

برخی از كسانى که در يك خانواده شريف و معروف به علم و عمل و تقوا و بزرگوارى و سخاوت متولّد شده‏ اند، اين را براى خود امتياز بزرگى شمرده و ديگران را كوچك و بى‏ ارزش مى‏ پندارند؛ در حالى كه حسب و نسب در اسلام مطرح نيست و همه مردم بندگان خدا هستند و از يك پدر و مادر آفريده شده ‏اند و تنها ملاک ارزش و شخصیت انسان به تقواي آنهاست. اگر مى‏ بينيم امام علي(ع) در «نهج البلاغه» يا امام سجّاد(ع) در خطبه معروف شام، به حسب و نسبشان افتخار مى ‏فرمودند، نه براى برترى ‏جويى كه براي تبيين رسالت امامت و رهبرى خود به ناآگاهان بوده است.

مناقب الطاهرین

معرفی کتاب «مناقب الطاهرین»

کتاب «مناقب الطاهرین» (و دلائل المومنین) توسط عماد الدین حسن بن علی بن محمد بن علی بن حسن طبری (م بعد از 698 ق) نگاشته شده است. این کتاب گاهی با کتاب اسرار الامامه (یا الائمه) و المعجزات خود نویسنده یکی دانسته شده و در واقع باز نوشتی از کتاب «الثاقب فی المناقب» عماد الدین محمد بن حمزه طوسی (ق 6) به زبان فارسی است. طبری که در زمان حکومت هولاکوخان مغول و معاصر با خواجه نصیرالدین طوسی و علامه حلی بوده، این کتاب را برای ترویج اندیشه و عقاید شیعه امامیه در جهان اسلام تالیف کرد تا فارسی زبانان نیز از معارف ناب علوی بهره مند شوند.

اصل و نسب خلفای فاطمی

نسل خلفای فاطمی به چه کسی منسوب می شود؟

فاطمیان امامان اسماعیلى را از نسل محمد بن اسماعیل دانسته اند، ولى هیچ گاه نام دقیق نیاکان آنها را مشخص نکردند و بعدها نسل عبیدالله المهدى را با عبارت «عبیدالله بن حسین بن احمد بن عبدالله بن محمد بن اسماعیل بن جعفر الصادق» تصحیح کردند. عبیدالله خود را از نسل عبدالله افطح دانست، ولى القائم بامرالله آنرا نپذیرفته و خود را از نسل محمد بن اسماعیل دانست. ابن رزّام و اخو محسن و به تبع آنها اشاعره و زیدیان نسب علوى آنها را منکر شدند.

اوصاف پیامبران از دیدگاه اسماعیلیه

در عقیده اسماعیلیان پیامبران الهی چه اوصافی دارند؟

از نظر اسماعیلیان پیامبران باید معصوم بوده و از تمام عیوب علمى و عملى منزه باشند. علم پیامبران نامحدود است. پیامبران تفاوت درجاتى داشته و پیامبر اسلام بالاترین مرتبه از فضل را داراست. هر رسول متاخر بر رسول متقدم ارجحیت و افضلیت دارد. شجاعت از دیگر اوصاف پیامبران است. از اوصاف دیگر پیامبران تصدیق نبوت پیامبران گذشته است. یکى از مهمترین اوصاف و ویژگى هاى پیامبران نزد اسماعیلیه ضرورت بشارت به نبى و ناطق بعدى است. پیامبران همچنین باید طهارت در نسب را دارا باشند و آباء و اجداد آنها یکتاپرست باشند.

یکسان بودن شرافت و نسب معاویه و على(ع)!

آیا طبق ادعاى محمد خضرى على(علیه السلام) از جهت علُوّ نسب با معاویه یکسان مى باشند؟!

محمد خضرى مى گوید: «بدون شکّ معاویه خود را از بزرگان قریش مى دانست؛ براى اینکه او فرزند بزرگ قریش، ابوسفیان بن حرب و بزرگترین فرزند اُمیّه بن عبد شمس بن عبد مناف بود، چنان که على فرزند ارشد بنى هاشم بن عبد مناف بود؛ پس آن دو چگونه در بلندى نَسَب یکسان مى باشند».
چگونه او آن دو را یکسان مى شمارد؟! در حالی که بنابر نقل تاریخ طبرى همه علما اتّفاق نظر دارند: براساس تأویل و تفسیر پیامبر اکرم(ص) منظور از «شجره ملعونه»در قرآن، «بنى اُمیّه» است.

افتخار امام صادق بر متولد شدنش از ابوبکر!

آیا امام صادق(ع) بر اینکه نسبش به ابو بکر می رسید افتخار می کرد؟!

گر چه نسب امام از طرف مادر به ابوبکر بر می گردد؛ ولی اين روايت را که امام صادق(ع) بر آن افتخار می کرد، هيچيك از علمای شيعه صحیح ندانسته اند. چرا که مرسله است و روايت مرسل ارزشی برای استدلال ندارد. اين روايت حتی بر طبق قواعد رجالی اهل سنت نیز بی اعتبار شناخته شده؛ چرا که در سلسله سند اين روايت چندين راوی مجهول وجود دارد. اصولا چگونه می توان پذیرفت امام صادق(ع) به کسی که علی(ع) او را خائن و دروغگو می دانسته است، افتخار کرده باشد.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الباقر عليه السّلام :

بَلا فى اِثْنَيْنِ مِنْ اَصْحابِهِ قالَ: فَلمّا مَرَّبِها تَرَقْرَقَتْ عَيْناهُ لِلْبُکاءِ ثُمَّ قالَ: هذا مَناخُ رِکابِهِمْ وَ هذا مُلْقى رِحالِهِمْ وَهيهُنا تُهْراقُ دِماؤُهُمْ، طوبى لَکِ مِنْ تُرْبَةٍ عَلَيْکِ تُهْراقُ دِماءُ الاحِبَّةِ.

بحارالانوار، ج 44، ص 258