پاسخ اجمالی:
«تكبّر» اسباب زيادى دارد. تكبر به اين خاطر است كه انسان در خود كمالى تصوّر مي كند و بر اثر حبّ ذات، بيش از حدّ آن را بزرگ مي نمايد و ديگران را در برابر خود كوچك مي شمارد. بعضى از بزرگان علم اخلاق مانند مرحوم فيض كاشانى در «المحجّة البيضاء» اسباب كبر را در هفت چيز خلاصه كرده اند. اسباب دينى، «علم» و «عمل» است و اسباب دنيوى عبارتند از «نسب»، «زيبايى»، «قوّت»، «مال» و «فزونى ياران و ياوران».
پاسخ تفصیلی:
«تكبّر» اسباب زيادى دارد و همه آنها به اين باز مى گردد كه انسان در خود كمالى تصوّر كند و بر اثر حُبّ ذات، بيش از حدّ آن را بزرگ نمايد و ديگران را در برابر خود كوچك بشمارد.
بعضى از بزرگان علم اخلاق مانند مرحوم فيض كاشانى در «المحجّة البيضاء»، اسباب كبر را در هفت چيز خلاصه كرده اند، نخست اسباب دينى كه «علم» و «عمل» است و اسباب دنيوى كه شامل «نسب»، «زيبايى»، «قوّت»، «مال» و «فزونى ياران و ياوران» مى باشد و درباره هر كدام از اينها به تفصیل سخن گفته است.(1)
اين امور هفتگانه، امورى است كه افراد به سبب همه يا بعضى از آنها ممكن است به ديگران فخرفروشى كنند و البتّه منحصر به اينها نيست، هر نقطه كمال و قوّت معنوى يا مادّى، صورى و يا حتّى خيالى و پندارى ممكن است سبب غرور و استكبار صاحبش شود. مفهوم اين سخن آن نيست كه انسان براى پرهيز از تكبّر و غرور از اسباب كمال فاصله بگيرد و اين امور را در خود بميراند تا منشأ غرور او نشود؛بلكه هدف اين است كه هر قدر بر علم و عبادت و قوّت و قدرت و ثروت او افزوده شود، سعى مي كند متواضع تر و خاضع تر گردد و بينديشد كه هيچ يك از اينها پايدار نيست و همه آنها در برابر قدرت پروردگار بسيار ناچيز و بى ارزش است.(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.