ترجيح عفو و بخشش بر انتقام و قصاص

خداوند چگونه در قرآن عفو و بخشش را بر قصاص و انتقام ترجيح داده است؟

قرآن قصاص را مايه حيات جامعه می داند، اما عفو را برتر از آن دانسته، و می فرماید: «اگر كسى از سوى برادر خود مورد عفو قرار گيرد، و قصاص تبديل به خونبها گردد، باید به نيكى ديه را بپردازد، اين تخفيفى است از سوی پروردگار». تعبير «برادر» در این آیه، نشان مى دهد كه حتى اگر در ميان مسلمين قتلى صورت گيرد، باز رابطه برادرى قطع نمى شود، و تا ضرورتى ايجاب نكند نبايد به سراغ قصاص رفت، همچنين تعبير «اين تخفيفى است از سوی پروردگار» نيز دليل ديگرى بر ترجيح عفو و گذشت يا تبديل قصاص به ديه است.

فلسفه تفاوت دیه زنان و مردان در اسلام

چرا اسلام دیه زن را نصف دیه مرد قرار داده است؟

مطابق آنچه که در کتب فقهی وجود دارد، دیه زن نصف دیه مرد است ولی این نکته قابل توجه است که دیه در اسلام بر معیار ارزش معنوی مقتول استوار نیست، بلکه یک دستور خاصی است که ناظر به کارکرد اقتصادی شخص کشته شده می باشد؛ لذا به دلیل اینکه فقدان مردان ضربه بیشتری به لحاظ اقتصادی به جامعه و خانواده می زند لازم است این نقصان از طریق پرداخت دیه به خانواده مقتول تا حدودی جبران گردد.

«قصاص» نماد خشونت يا ضامن حيات

چگونه مي‌توان به اين سخن دشمنان اسلام كه «قصاص» را نماد خشونت در اسلام معرفي مي‌كنند پاسخ گفت؟

در اسلام «قصاص» نه واجب است و نه مستحب؛ امّا براى جلوگيرى از جنايت جنايتكاران و تكرار موارد مشابه، اين حق به اولياء مقتول داده شده است و فلسفه آن، ادامه زندگى و حيات است، نه كينه و عداوت و انتقامجويى. برخورد با اراذل و اوباش جامعه، كه راهى براى جلوگيرى از شرّ آنها جز قصاص باقى نمانده، خشونت نمى‌باشد؛ بلکه مصداق روشن رحمت است تا ديگران بتوانند با آرامش به زندگى خويش ادامه دهند، همان‌طور كه طبيب، انگشتِ فاسدِ دست را - كه درمان ندارد - براي جلوگيرى از سرايت بيمارى قطع مي‌كند، آيا چنين طبيبى خشونت طلب است؟

«تکبّر» از منظر عقل و منطق

«تكبّر» از نگاه عقل و منطق، چه جایگاهی دارد؟

تکبر از نظر منطق و عقل صفتی نکوهیده است؛ چرا که همه انسان ها بندگان خدا و از نظر آفرینش یکسانند و دلیلی ندارد که انسانی خود را از دیگران برتر بشمرد و به او مباهات کند. در واقع هر کس در وجود خود استعدادها و نقطه های روشن و مثبتی دارد و چنانچه خداوند به کسی موهبتی داده باشد این موهبت باید سبب شکر و تواضع وی گردد نه سبب کبر و غرور. از نظر عقل، عظمت و بزرگی تنها از آن خداست و انسانی که ذاتاً ضعیف و ناتوان است هیچگاه نمی تواند ادعای برتری داشته باشد.

اقسام «جنایت» از نظر اسلام

از منظر اسلام «جنایت» چند قسم است و هر قسم چه عنوانی دارد؟

از منظر اسلام «جنایت» بر سه قسم است؛ «جنایت عمد»، «شبه عمد» و «خطای محض». در جنایت عمد؛ جانی با اراده و اختیار عملی را انجام می دهد که منجر به قتل یا نقص عضو انسانی می شود. اما اگر ضارب تصمیم به کشتن یا نقص عضو فرد را نداشته، اما اتفاقاً منجر به قتل یا نقص عضو مضروب شده، عمل ضارب را جنایت شبه عمد می نامند. اما اگر هدف ضارب قتل یا نقص عضو نبوده و تصادفا به قتل یا نقص عضو بیانجامد، جنایت خطای محض است و ضارب تنها «دیه» را می پردازد. اما در جنایت عمدی ضارب مستوجب قصاص است.

تبعیض در حکم «قصاص» بین مسلمان و غیر مسلمان!؟

چرا اسلام در حکم «قصاص» بین مسلمان و غیر مسلمان تبعیض قائل شده و مسلمان را به سزای قتل غیر مسلمان قصاص نمی کند؟

در پاسخ می گوییم: به طور کلّی «قصاص» در اسلام با آنچه در تاریخ حقوق کیفری به عنوان «قصاص» شناخته می شود، تفاوت دارد. «قصاص» در مفهوم تاریخی خود نتیجه منطقی دیدگاه «سزادهی» و اعتقاد به عدالت مطلق است ولی از منظر اسلام، «قصاص» دارای شرایطی است که در صورت فقدان یکی از آن ها این حکم قابل اجرا نیست و یکی از شرایط آن تساوی در دین است.

ماجرای مقتول بنی اسرائیل نمونه ای از «معاد»

ماجرای مقتول بنی اسرائیل چیست و چگونه بر امکان «معاد» و احیاء مردگان دلالت دارد؟

داستان مقتول بنى اسرائيل، نمونه اي عينى از احياى مردگان در اين جهان است؛ در اين ماجرا يك نفر سرشناس از بني اسرائيل به طرز مرموزى كشته مي شود و براى پيدا كردن قاتل اختلاف بالا مي گيرد. ادامه اين دعوا ممكن بود منجر به فتنه عظيمى شود، لذا مردم دست به دامن موسى(ع) شدند. او هم با استمداد از الطاف الهى دستور داد گاوى را سر ببرند كه سربريدن آن گاو با بهانه جويي آنها به عقب افتاد، سرانجام گاوى را با اوصاف خاصّى سر بريدند و قسمتى از بدن آن را بر مقتول زدند، که به فرمان خدا چند لحظه زنده شد و قاتل خود را معرفى كرد.

علت قتل «سعد بن عباده»

علت قتل «سعد بن عباده» در زمان خلافت عمر چه بود؟

«سعد بن عباده» در مدت خلافت ابوبكر تن به بيعت نداد و پيوسته كناره گيرى كرد تا ابوبكر از دنيا رفت. در زمان حكومت عمر ميان او و خليفه درگيرى لفظى به وجود آمد و همين امر باعث شد تا او پس از مدتي به شام برود و تا آخر عمر همان جا بماند. در اينكه سبب مرگ سعد چه بود؟ اختلاف است. مشهور آن است كه او را ترور كردند و گفته مى شود: قاتل او «خالد بن وليد» بود كه به فرمان عمر دست به اين اقدام زد و بعد از كشتن او، جسدش را در چاهى انداخته و در ميان عوام شايع كردند كه جنّيان، او را كشتند.

قضاوت هاي امام علي(ع)

نمونه هايي از قضاوت هاي امام علي(عليه السلام) را بيان نماييد؟

مورخین در باب قضاوت هاي امام علی(ع) نوشته اند: جوانى به امام عرض كرد: پدرم مرد ثروتمندی بود، که با دوستانش به سفر رفت، اكنون همراهانش مى گويند: پدرت مرده و از اموالش نیز اطلاعى نداریم. من به آنان مشكوكم. حضرت متهمين را به مسجد فرا خواند، و چشمانشان را بست. امام از نفر اول سوالاتي را پرسيد، حضرت تكبير گفت و مردم نيز تكبير گفتند. متهمان با شنيدن تكبير، تصور كردند دوست شان اعتراف كرده است. حضرت به متهم دوم فرمود: «آنچه رفيقت بايد بگويد گفت، تو حقيقت را بگو»، و اين سخن امام باعث كشف حقيقت شد.

رحمت و رأفت اسلامي در رفتار پيشوايان اسلام(ع)

در سلوك و رفتار رهبران و ائمه دين(علیهم السلام) چگونه مي‌توان رأفت و رحمت اسلامي را مشاهده نمود؟

سيره عملى بزرگان دينى و پيشوايان اسلام، مملوّ از رحمت و عطوفت نسبت به پيروان خويش و حتی دشمنان اسلام است. پيامبر اكرم(ص) پس از فتح مكّه با وجود قدرت بر كشتن همه دشمنان، آنها را مشمول عفو و رحمت اسلامى خود قرار داد و حضرت علي(ع) به فرزندش درباره قاتل خود سفارش كرد از همين غذايى كه براي ایشان تهيّه شده، به او نيز بدهند و در صورت شهادت تنها يك ضربه بر او بزنند نه بيشتر. آيا در سراسر جهان و در طول تاريخ، سراغ داريد كسي از پادشاهان و رؤساى كشورها چنين سفارشي نسبت به قاتل خود داشته باشد؟

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الإمام عليٌّ(عليه السلام)

الإيثارُ أعلى مراتِبِ الکَرَمِ، و أفضلُ الشِّيَمِ

ايثار، بالاترين مرتبه بخشندگى و برترين خوى است

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 22