راه تبديل حس «انتقام» به «عفو و گذشت»

چگونه حس «انتقام جويی» را به «عفو و گذشت» تبديل کنيم؟

اولین راهکار درمان رذيله انتقام جويى و رسیدن به فضيلت عفو و گذشت، تفكر درباره پيامدهاى اين دو صفت می باشد. انسان با مشاهده برکات عفو و گذشت در دنيا و آخرت و مقایسه آن با آثار و خطرات انتقام جویی براى جان، مال، آبرو و بنیان زندگى خویش، به يقين عفو و گذشت را بر انتقام جويى ترجيح می دهد. و این فضیلت آرام آرام به ملكه اخلاقى او تبدیل می شود. از سویی با شناخت ريشه هاى انتقام جويى و تلاش برای نابودی آنها، انتقام جويى، جاى خود را به عفو و گذشت خواهد داد.

انگيزه های «انتقام جویی»

«انتقام جويی» با چه انگيزه هايی صورت مي گيرد؟

«انتقام جویی» می تواند انگیزه های بسیاری داشته باشد، از جمله: تنگ نظرى، كوته بينى، عدم آينده نگرى، حسد، كينه توزى، ضعف نفس، هواپرستى و صفات زشت ديگری كه هر كدام به تنهايى يا به ضميمه ديگرى، آتش انتقام را در دل انسان شعله ور ساخته، و سبب درگیری، ضایع شدن اموال و جان ها و از بین رفتن قدرت جامعه و كشور مى شود.

مقصود از «هجر جميل» در آيه 10 سوره «مزمل»

مقصود از «هجر جميل» در آيه 10 سوره «مزمل» چيست؟

يكى از حربه هاى دشمنان لجوج در برابر پيامبر(ص)، هتك، توهين و نسبت هاى ناروايی بود كه سبب آزار آن حضرت می شد. خداوند به پیامبر(ص) می فرماید: «وَ اصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْراً جَميلا»؛ «در برابر آنان شكيبا باش، و به طرز شايسته اى از آنها كناره گيرى كن». «هجر جميل» به معنی دورى شايسته به همراه محبت و حسن خلق است، که قرآن به عنوان شیوه ای تربيتى در برابر افراد لجوج، به پیامبر(ص) دستور می دهد در برابر کارهای آنان شکیبایی کرده و آن را نادیده بگیرد.

تعابير معصومین(ع) در فضيلت عفو و نکوهش انتقام

معصومین(علیهم السلام) با چه تعابیری به نکوهش عفو و فضیلت انتقام پرداخته اند؟

فضیلت عفو و نکوهش انتقام در سخنان معصومین(ع) بازتاب وسیعی دارد. پیامبر(ص) می فرمایند: «روز قيامت، صدا مى زنند: هر كس اجر او بر خدا است وارد بهشت شود. گفته مى شود چه كسى اجرش بر خدا است؟ در پاسخ مى گويند: كسانى كه مردم را عفو كردند». آن حضرت در حدیثی می فرمایند: «بهترین اخلاق در دنیا و آخرت، عفو و گذشت در مقابل کسی است که به شما بدی کرده». امام علی(ع) می فرمایند: «عفو و گذشت تاج فضايل اخلاقى است». همچنین می فرماید: «بدترين مردم كسى است كه عفو نمى كند». و ... .

موارد نهی از «عفو و گذشت»

در چه مواردی از «عفو و گذشت» نهی شده است؟

فضیلت عفو و گذشت، نباید سبب جرأت مجرمان شود، بلکه احتمال مجازات به عنوان اهرمی برای حفظ نظم جامعه و پيش گيرى از تكرار جرم، باید همیشه وجود داشته باشد. امام علی(ع) در این رابطه می فرماید: «عفو درباره كسى است كه به گناه خود اعتراف دارد نه در مورد كسى كه بر گناه اصرار دارد». در اینجا دو مطلب قابل توجه است: اولا: نبايد به بهانه اين كه عفو و گذشت سبب جرات مجرمان می شود، به انتقام جويى پرداخت. ثانیا: اجراى حدود و تعزيرات شرعيه از واجبات است و عفو جز در موارد منصوص روایات جایز نیست.

آثار «عفو و گذشت»

«عفو و گذشت» چه آثاری به دنبال دارد؟

«عفو و گذشت» آثار شگفت انگیز مادی و معنوی فراوانی دارد. این کار، دشمنی را به دوستی بدل مى سازد به ویژه زمانى كه بدی با خوبی پاسخ داده شود و با کاستن از دشمنی ها سبب بقاء حكومتها می شود. پیامبر(ص) می فرماید: «عفو پادشاهان سبب بقاء حكومت است». علاوه بر اینکه سدی در برابر كينه ورزی و خشونت بوده و سبب عزت، آبرو، سلامت روح و طول عمر می باشد. پیامبر(ص) می فرماید: «كسى كه عفوش افزون گردد، عمرش طولانى مى شود». امام على(ع) می فرماید: «عفو و گذشت به هنگام قدرت، سپرى در برابر عذاب الهی است». و ... .

پيامبر(ص) مکلّف به «عفو و گذشت»

خداوند در قرآن چگونه رسول الله(صلی الله علیه و آله) را امر به عفو و گذشت کرده است؟

خداوند خطاب به پیامبر(ص) می فرماید: «عفو را سرلوحه کارت قرار ده و مردم را به كارهاى نيك دستور بده، و از جاهلان روى بگردان [و با آنها ستيزه جويى مكن]»، جبرئیل در توضیح این آیه عرض می کند: «خداوند به تو دستور مى دهد كسى را كه به تو ستم كرده عفو كنى، و كسى كه تو را محروم كرده مشمول عطاى خود سازى، و با كسى كه از تو بريده، ارتباط برقرار کنی». خداوند در آیه ای که به مومنان اجازه قصاص می دهد، می فرماید: «به مقدارى كه تعدى شده بسنده كنيد، ولى اگر شكيبايى پيشه كنيد، بهتر است».

سفارش قرآن به نيکی در مقابل بدی

در قرآن چه دستوراتی راجع به نيکی کردن در مقابل بدی ديگران داده شده است؟

خداوند در آيه 96 سوره «مومنون» و آيه 34 سوره «فصلت» می فرماید: «بدى را با نيكى پاسخ ده»، و در آيه 22 سوره «رعد» درباره اوصاف خردمندان می گوید: «آنها بدى را به بدى پاسخ نمى گويند». از اين سه آيه به خوبى استفاده مى شود كه پيامبر(ص) و كسانى كه پيرو راستين او بوده و هستند، مأموريت دارند از مرحله عفو فراتر رفته و بدى را با نيكى پاسخ دهند، كارى كه تحمل آن براى هر كس ميسّر نيست، به همين دليل در آيه 23 سوره «رعد» مى فرمايد: «فقط کسانی که صبر و استقامت بالا و تقوا و ایمان قوی دارند به این مرحله می رسند».

ترجيح عفو و بخشش بر انتقام و قصاص

خداوند چگونه در قرآن عفو و بخشش را بر قصاص و انتقام ترجيح داده است؟

قرآن قصاص را مايه حيات جامعه می داند، اما عفو را برتر از آن دانسته، و می فرماید: «اگر كسى از سوى برادر خود مورد عفو قرار گيرد، و قصاص تبديل به خونبها گردد، باید به نيكى ديه را بپردازد، اين تخفيفى است از سوی پروردگار». تعبير «برادر» در این آیه، نشان مى دهد كه حتى اگر در ميان مسلمين قتلى صورت گيرد، باز رابطه برادرى قطع نمى شود، و تا ضرورتى ايجاب نكند نبايد به سراغ قصاص رفت، همچنين تعبير «اين تخفيفى است از سوی پروردگار» نيز دليل ديگرى بر ترجيح عفو و گذشت يا تبديل قصاص به ديه است.

فرق معنای «عفو» و «صفح» و «غفران»

با توجه به آيه 14 سوره تغابن، چه فرقی بين معنای «عفو» و «صفح» و «غفران» وجود دارد؟

این آیه می فرماید: «وَ إِن تَعْفُواْ وَ تَصْفَحُواْ وَ تَغْفِرُواْ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ»؛ (اگر عفو كنيد و چشم بپوشيد و ببخشيد، [خدا شما را مى‏ بخشد] چرا كه خداوند بخشنده و مهربان است). عفو گام نخست و به معنى گذشت و ترك انتقام است، و صفح گام دوم و به معنى ناديده گرفتن و فراموش کردن می باشد، و غفران به معنى پوشانيدن آثار خطا و گناه است، كه مردم هم آن را به فراموشى بسپارند. اين آخرين مرحله و برترين مقامات انسان هاى با ايمان در برابر خطاهاى ديگران می باشد.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الصادق (عليه السلام)

من لم يأت قبر الحسين (عليه السلام) و هو يزعم انه لنا شيعة حتى يموت فليس هو لنا شيعة و ان کان من اهل الجنة فهو من ضيفان اهل الجنة

کسى که به زيارت قبر امام حسين نرود و خيال کند که شيعه ما است و با اين حال و خيال بميرد او شيعه ما نيست واگر هم از اهل بهشت باشد از ميهمانان اهل بهشت خواهد بود.

کامل الزيارات، ص 193