پاسخ اجمالی:
سيره عملى بزرگان دينى و پيشوايان اسلام، مملوّ از رحمت و عطوفت نسبت به پيروان خويش و حتی دشمنان اسلام است. پيامبر اكرم(ص) پس از فتح مكّه با وجود قدرت بر كشتن همه دشمنان، آنها را مشمول عفو و رحمت اسلامى خود قرار داد و حضرت علي(ع) به فرزندش درباره قاتل خود سفارش كرد از همين غذايى كه براي ایشان تهيّه شده، به او نيز بدهند و در صورت شهادت تنها يك ضربه بر او بزنند نه بيشتر. آيا در سراسر جهان و در طول تاريخ، سراغ داريد كسي از پادشاهان و رؤساى كشورها چنين سفارشي نسبت به قاتل خود داشته باشد؟
پاسخ تفصیلی:
سيره عملى و رفتار و معاشرتهاى اجتماعى بزرگان دينى و رهبران و پيشوايان اسلامى، مملوّ از رحمت و عطوفت و محبّت با پيروان خويش، بلكه با دشمنان اسلام است! در اینجا به ذكر دو نمونه بسنده مىشود:
1. رحمت و رأفت پيامبر خدا(صلی الله عليه و آله) نسبت به مشركان قريش پس از فتح مكّه
برخورد پيامبر اسلام(صلی الله عليه و آله) با دشمنانش پس از فتح مكّه يك نمونه از اين سيره عملى است؛ برخورد آن حضرت را بصورت فشرده نقل نموده، سپس آن را با برخورد غربيهاى مدّعى تمدّن نسبت به دشمنانشان پس از جنگ جهانى دوم مقايسه مىنماييم:
پيامبر اسلام(صلی الله عليه و آله) سيزده سال قبل از هجرت به مدينه، در مكّه مكّرمه بسيار آزار ديد، به گونهاى كه مكّه يادآور آلام و مصيبتها و نامردميها و مشكلات و گرفتاريهاى فراوانى براى آن حضرت بود؛ چرا كه سرسختترين دشمنان آن حضرت در مكّه بودند؛ ولى هنگامى كه سپاه اسلام مكّه را فتح كرد و پيامبر(صلی الله عليه و آله) بر آن دشمنان لجوج و عنود - كه منشأ تمام مصيبتها و مشكلات بودند - پيروز شد، با يك جمله زيبا همه آنها را مشمول عفو و رحمت اسلامى قرار داد و خطاب به آنها فرمود: «اِذْهَبُوا اَنْتُمُ الطُّلَقاء»؛ (تمام شما آزاديد، به هر كجا مايليد برويد!).
حتّى وقتى خبر دادند كه يكى از سربازان اسلام پرچمى به دست گرفته و شعار انتقامجويى سر مىدهد، حضرت ناراحت شد و پرچم را از دست آن سرباز گرفت و به جاى شعار انتقام، شعار صلح و دوستى سر داد: «اَلْيَوْمَ يَوْمُ الْمَرْحَمَةِ»؛ (امروز روز رحمت و محبّت است!).
اما هنگامى كه سربازان متّفقين وارد پايتخت آلمان (برلين) شدند، قتل و عام عجيبى به راه انداخته و مرتكب جنايات فراوان و بىشمارى شدند، به عنوان نمونه، بچّههاى شيرخوارِ قنداقهاى را به آسمان پرتاب كرده و آنها را در وسط زمين و آسمان با شليك گلوله كشتند!
و اكنون نسل همان جانيان به دور از عاطفه، در فلسطين اشغالى هر روز جنايت تازهاى مىآفرينند، جناياتى كه قلم از بيان آن شرم مىكند و گاه انسان طاقت ديدن و شنيدن آن را ندارد! اما آيا ما اهل خشونتيم، يا اين متمدّننماهاى بىتمدّن؟!
2. حضرت علي(عليه السلام) و سفارش براى قاتلش!
نمونه ديگر، برخورد حضرت علي(عليه السلام) با قاتل خويش، عبدالرّحمن بن ملجم مرادى است. آن حضرت - به تبع دستورات دينى - آنقدر رحيم و مهربان بود كه حتّى دشمنش و كسى كه به قصد كشتن بر او شمشير زده بود، نيز از رحمتش بىنصيب نگرديد. بدين جهت سفارشهاى آن امام رؤوف از لحظه دستگيرى آن موجود پست آغاز مىگردد و تا دم مرگ ادامه مىيابد: فرزندانم! قاتل من فقط ابن ملجم است، مبادا پس از من عدّهاى سودجو و فرصت طلب، شمشيرهايشان را از نيام بركشند و به جان مردم بىگناه بيفتند و خون آنها را به بهانه اين كه اينها با قاتل على همدست بودهاند، بريزند و در لباس اين شعار مقدّس به تصفيه حسابهاى شخصى خود بپردازند!
عزيزانم! از همين غذايى كه براى من تهيّه مىكنيد، به قاتلم نيز بدهيد!
نور چشمانم! اگر من زنده ماندم خود مىدانم با قاتلم چه كنم و اگر به ملاقات خدا نائل شدم شما حق داريد قصاص كنيد، ولى همانگونه كه او يك ضربت شمشير بر من وارد كرد، شما هم بيش از يك ضربت بر او نزنيد! فرزندان رسول خدا! پس از مرگ، بدنش را قطعه قطعه نكنيد!
اينها سفارشاتى است كه امام علي(عليه السلام) در بستر مرگ نسبت به قاتل خويش بيان مىكند. آيا در سراسر جهان و در طول تاريخ، هيچ يك از رؤساى كشورها را سراغ داريد كه به نفع قاتل خويش اين گونه سفارش كند!؟ آيا اسلامى كه جانشين پيامبرش اينقدر رؤوف و مهربان است، آيين خشونت است!؟(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.