انحصار گرایی شیعه در نجات و مسئله عدل الهی؟!

آیا اینکه تنها مذهب شیعه برحق باشد و کسانی که پدر و مادر شیعه دارند بهشتی شده و دیگران جهنمی شوند، بی عدالتی نیست؟!

اولا: دین ارثی از هیچ کس قبول نیست و بر همه واجب است بعد از بلوغ نسبت به اعتقادات خود تحقیق کند، حتی اگر شیعه باشد. شیعیان نیز اگر ایمان محکمی نداشته باشند، اعمال صالح نداشته و اهل گناه باشند، سرنوشت بدی خواهند داشت.
ثانیا: خداوند فقط انسانهای کافر و لجوج را وارد جهنم خواهند کرد؛ یعنی فقط آنهایی که با علم به بطلان یک آئین از آن پیروی می کنند و به همین صورت از دنیا می روند اهل جهنّم خواهند بود.
ثالثا: خداوند حکیم، هر شخصی را با توجه به دانش و امکاناتی که در اختیار او قرار داده، مورد تکلیف و بازخواست قرار خواهد داد. لذا بر مستضعفین فکری، و لو غیر شیعه که حق ستیز نیستند، حرجی نیست.

حكمت واجب کردن سفر مشقت بار حج؟

اجبار مسلمانان به سفر مشقت بار حج چه حکمتی دارد؟

حج حکمت ها، کارکردها و ظرفیت های بسیار متنوعی دارد، مانند: 1. تقویت بعد اخلاقی و دگرگونی های درونی و روحی با خودسازی و جدا شدن انسان از مرزهای زندگی مادی و امتیازات ظاهری و زر و زیور. 2. برجسته شدن بعد سیاسی جامعه مسلمانان و از بین رفتن تعصبات ملی و نژادی آنها با ایستادن همه در صف واحد امت اسلام علیه استعمار. 3. ارتباط قشرهای مختلف مسلمانان از لحاظ فرهنگی و علمی. 4. امکان کم شدن فاصله طبقاتی با تقویت پایه های اقتصادی جهان اسلام و بسیاری برکات دیگر.

حکمت و عدل الهی در اجابت دعای گناه کاران و غیر مسلمانان!

در احادیث سخن از اجابت دعای گناهکاران و غیر مسلمانان آمده است؛ آیا اجابت دعای آنان باعث ثابت قدمی آنها در مسیر غلط نمی شود؟! و منافی عدل و حکمت الهی نیست؟!

برخی گناهکاران و غیر مسلمانان، مستضعفان قاصری هستند که عدم اجابت دعای شان می تواند تأثیرات مخربی داشته باشد و شعله ضعیف معنویت را در دل های شان خاموش کند. اما دعای معاندان مقصر که با علم به مسیر حق باز هم راه باطل را می پیمایند به هیچ وجه مورد پذیرش قرار نمی گیرد. البته باید به این نکته نیز توجه داشت که منظور از استجابت دعا در آن احادیث، دعایی است که شخص غیر مسلمان در حق یک مسلمان می کند نه اینکه دعایش برای خودش مستجاب باشد.

اشكال غربزدگان مسلمان به پدیده «وحی» و پاسخ آن

غربزدگان مسلمان چه اشكالي نسبت به پدیده «وحی» نموده اند و چه پاسخي به آن داده شده است؟

برخى از روشنفكران غربزده مى گويند: آنچه پيامبران با نام وحى عرضه كرده اند، انعكاس افكارِ درونى آنان است و لذا وجود برخى اشتباهات در گفته ها و نوشته هاى آنان طبيعى است. اما اينان دچار دو اشتباه شده اند: 1. براى بررسى نمونه هاى وحى آسمانى به كتاب هاى تحريف شده مراجعه كرده اند. 2. انسان را موجودى مادّى فرض كرده اند؛ حال آنكه انسان تركيبى از روح و جسد است كه روحش از سنخ ملأ اعلى است و همين سنخيت وحى را امكان پذير مى كند.

قبله و طریق و شریعت اختصاصی هر یک از ادیان، تاییدی بر پلورالیسم

آیا شریعت و منهاج و قبله اختصاصی هر یک از شرایع تاییدی بر پلورالیسم است؟

اولا: قرآن در آیات دیگر اشاراتی به تحریف انجیل و تورات و همچنین انحراف عقاید اهل شرایع گذشته از مسیر اصلی دارد؛ در آیاتی دیگر فقط اسلام را دین کامل می داند و دیگران را به سوی خویش دعوت می کند و مخالفان خویش را سرزنش می کند. وقتی قرآن عقاید اهل کتاب را انحرافی و باطل می داند و فقط به خود دعوت می کند، نمی توان گفت مشروعیت شرایع گذشته را تایید می کند.
ثانیا: دین الهی دینی است واحد که به صورت شریعت های متعدد ظهور یافته است. پیامبر هر عصری آن خطوط کلی را به انضمام خطوطی جزئی در فروع احکام بیان کرده است، که در آیه 48 سوره مائده از آن تعبیر به شریعت و منهاج شده است. این خطوط جزئی بر حسب شرایط و استعداد امت ها در طول تاریخ تغییر کرده است در حالی که آن خطوط کلی ثابت مانده است. بنابراین اختلاف شریعت و منهاج هر یک از انبیای اولواالعزم‌‌(ع) با دیگر شرایع و مناهج، به معنای اختلاف خطوط جزئی و متغیر شریعت آن هاست، نه اختلاف در خطوط کلی. در نتیجه کسی که شریعت اسلام محمدی(ص) را می‌ پذیرد، در حقیقت به رهاورد حقیقی و بدون تحریف انبیای گذشته مانند موسی و عیسی‌‌(ع) ایمان آورده و تنها در شریعه و منهاج، با آن ها تفاوت دارد.
ثالثا: از آنجا که هر پیامبر اولواالعزمی شریعت و منهاجی مستقلّ دارد، شریعت پیامبر پیشین، با آمدن شریعت پیامبر جدید نسخ می‌ شود. اینکه هر امتی منهاج و قبله‌ ای دارد از اصول دین و احکام تکوینی تغییرناپذیر نیست و از فروع دین بوده و به حسب گونه‌ گونی احوال و مصالح امت ها مختلف است که در این باره باید تسلیم وحی بود، هرچند حکمت آن بر مردم پوشیده باشد.

 

اهمیت حجاب و عدم درج آن در فروع دین!

آیا درج نشدن حجاب ذیل فروع دین ، نشانه کم اهمیّت بودن آن نیست؟!

اولا: منظور از فروع دین احکام شرعی اسلام در موضوعات و زمینه های مختلف است؛ به دیگر سخن، فروع دین مجموعه تکالیفی است که یک مسلمان باید به آنها عمل نماید. فروع دين بسيار زياد است و هر شخصى نمى تواند آنها را از منابع دینی استخراج كند. شمارش آنها به هشت یا ده، از باب اهمیت اینها در بخش عبادات است و گرنه آن چنان که برخی از علما گفته اند، هر آنچه در برابر اصول قرار دارد و جزء احکام عملی است، یعنی همه واجبات و محرمات و احکام معاملات از فروع دین شمرده می شوند.

ثانیا: نگاهی به آیات قرآن و بیان حکم حجاب در آنها، احادیث معصومین(ع) در بیان حدود و ثغور آن، تأکیدات آنها بر مسأله عفاف و حیا، دستورات و اقدامات عملی شان در محکوم کردن بی حجابی و بی عفتی و سیره بانوان اهل بیت(ع) مانند حضرت زهرا(س) و حضرت زینب(س) در حفظ حجاب و پوشش عفیفانه، کم ترین تردیدی را باقی نمی گذارد که حجاب هم سنگ و هم وزن بسیاری دیگر از فروع فقهی است و اگر از آنها بیشتر نباشد، بی شک کم تر از آنها هم نیست.

دیدگاه روایات عامه درباره «پلوالسیم رفتاری»

«پلوالسیم رفتاری» در روایات عامه چگونه بیان شده است؟

در روایات اهل سنت به موضوع «پلورالیسم رفتاری» اشاره شده؛ همانند شافعی که روایت می کند: مسلمانی فردی از اهل ذمّه را به قتل رسانید. پیامبر(ص) در این باره فرمودند: «من سزاوارترین کسی هستم که به ذمه او وفا کند». آن گاه فرمودند قاتل را قصاص کنند. همچنین عبداللَّه بن عمر از پیامبر(ص) نقل کرده: «هر کس شخصی از اهل ذمّه را به قتل برساند بوی بهشت را نخواهد چشید». همچنین آن حضرت می فرمایند: «هر کس ذمی ای را اذیت کند من دشمن او خواهم بود و هر کس من دشمن او شوم در روز قیامت با او مخاصمه خواهم کرد».

اقسام «مرتد» در روایات معصومین(ع)

بر اساس روایات معصومین(ع) «مرتد» به چند قسم تقسیم می شود؟

بر اساس روایات، «مرتدّ» به دو قسم فطری و ملی تقسیم می شود. مانند این روایت که علی بن جعفر از برادرش امام کاظم(ع) درباره حکم مسلمانی که مسیحی شده سؤال کرد، که حضرت فرمودند: «کشته می شود و او را توبه نمی دهند». سپس درباره شخصی مسیحی سوال کرد که اسلام آورده، اما از اسلام برگشته است؟ حضرت فرمودند: «توبه داده می شود، اگر برگشت[او را رها کنید] و در غیر این صورت باید کشته شود». همچنین شهید ثانی می گوید: «مرتدّ بر دو قسم است: فطری و ملّی، مرتدّ فطری کسی است که بر اسلام متولد شده و از آن خارج شده است».

تبعیض در حکم «قصاص» بین مسلمان و غیر مسلمان!؟

چرا اسلام در حکم «قصاص» بین مسلمان و غیر مسلمان تبعیض قائل شده و مسلمان را به سزای قتل غیر مسلمان قصاص نمی کند؟

در پاسخ می گوییم: به طور کلّی «قصاص» در اسلام با آنچه در تاریخ حقوق کیفری به عنوان «قصاص» شناخته می شود، تفاوت دارد. «قصاص» در مفهوم تاریخی خود نتیجه منطقی دیدگاه «سزادهی» و اعتقاد به عدالت مطلق است ولی از منظر اسلام، «قصاص» دارای شرایطی است که در صورت فقدان یکی از آن ها این حکم قابل اجرا نیست و یکی از شرایط آن تساوی در دین است.

سرنوشت یهود و نصاری در «عصر ظهور»

آيا این سخن صحیح است که در دولت حضرت مهدى(عجل الله تعالی فرجه) تنها مسلمانان بر روى زمين باقى مى مانند؟

از برخى روايات استفاده مى شود كه در «عصر ظهور» فقط مسلمانان روى زمين باقى مى مانند و از روايات ديگر می فهمیم يهود و نصارا تا روز قيامت باقى خواهند ماند. لکن رواياتي كه دلالت بر بقاى يهود و نصارا تا روز قيامت دارد با ظاهر آيات قرآن مطابق است و به اين خاطر بر طايفه اول مقدم است. بنابراین يهود و نصارا گرچه در اقليت اند و فاقد اختيار و اقتدارند؛ اما جان و مال و آبرو و ناموس آنها در پناه دولت اسلامى محفوظ است.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال علي (عليه السلام):

اَلْحَاجُّ وَالْمُعْتَمِرُ وَفْدُ اللَّهِ، وَ حَقٌّ عَلَى اللَّهِ أَنْ يُکْرِمَ وَفْدَهُ وَ يَحْبُوَهُ بِالْمَغْفِرَةِ.

حج گزار و عمره گزار، واردشدگان بر خداوند مى باشند و بر خدا است که وارد شده بر خود را گرامى داشته، او را مشمول مغفرت و آمرزش خويش قرار دهد.

وسائل الشيعه: 4/116