حل مشکلات، فلسفه انتظار؟!

چرا فلسفه انتظار ما به مشکلاتمان گره خورده است؟ آیا اگر مشکلی نداشته باشیم نباید منتظر امام زمان باشیم؟!

انتظار عامل تخدیر کننده ای نیست که موجب انفعال شیعه در برابر مشکلات و حواله دادن شان به آینده ای نامعلوم شود. برعکس، شیعیان همواره با استمداد از آموزه های قرآنی که سرنوشت بشر را در دستانش معرفی می کند به اصلاح مشکلات خود پرداخته اند. بر همین اساس ظهور را فقط به معنای فرصتی برای رفع مشکلات شان نمی دانند و شمایل آن را زمانه ای برای به فعلیت رسیدن همه جنبه های انسانی و آسمانی وجود انسان به عنوان خلیفه الله در زمین ترسیم می کنند. جنبه هایی که حتی در پیشرفته ترین کشورها هم به منصه ظهور نرسیده است و زاییده عشق آدمی به آگاهى، زيبايى و نيكى است. ظرفیت های به فعلیت نرسیده جامعه بشری برای ایستادن در بالاترین نقطه کمال این حوزه های سه گانه خود دلیل این است که باید روزی حکومتی عادلانه بر جهان حاکم شود که آنها را برآورده سازد.

گریه و عزاداری عامل افسردگی روانی جامعه!

آیا گریه و عزاداری باعث افسردگی روانی شهروندان یک جامعه نیست؟

عزاداری برای امام حسین(ع) نه تنها موجب هیچ نوع افسردگی نمی شود بلکه حتی برعکس، موجب رفع افسردگی می شود و این موضوع مورد تأیید پژوهش های علمی است. بررسی افراد مبتلا‌ به‌ درجاتی‌ از‌ افسردگی‌ که در این‌ مراسم‌ شرکت کرده اند نشان داد که میانگین نمره آنها پس از مراسم به حدود سلامتی رسیده و بهبود‌ پیدا‌ کرده اند‌.

نجات و بهشت رفتن انسان گنهکار به صرف گریه بر امام حسین(ع)!؟

چه توجیهی دارد که یک نفر تمام عمر گناه و معصیت کند و با گریستن برای امام حسین(ع) و یک اشک به بهشت برود؟!

اینکه آدمی مشمول شفاعت و درک ثواب عزاداری امام حسین(ع) باشد، شرایط و ضوابطی دارد که مهم ترین آنها رعایت «تقوای الهی» است. یعنی حدود الهی را که چیزی جز «انجام واجبات و ترک محرمات» نیست، رعایت کند. هیچ عمل مستحبی ولو دارای ثواب زیاد، نمی تواند خسران ترک واجب یا ارتکاب حرام را جبران کند؛ به خصوص اگر در این بین «حق الناس» ضایع شود.
اصولا ثواب هاى‏ عظيم و پاداش‏هاى فوق العاده ای که در احادیث برای عزاداری امام حسین(ع) بیان شده، از آن كسانى است كه عارف به حق ایشان باشند و بدانند آن حضرت براى چه هدفى قيام كرد و در چه راهى شربت شهادت نوشيد و در مسير اهداف آن بزرگوار قرار گيرند.
ضمن اینکه «مداومت» بر گناه به امید واهی جبران آن در عزاداری و امید واهی به شفاعت، بعداز مدتی ممکن است «توفیق عزاداری» را نیز از او سلب کند. بسیاری از گناهان انسان را از جاده مستقیم الهی خارج می سازند و به کوره راه های كفر و عناد با اهل بیت(ع) می کشانند.

حكمت واجب کردن سفر مشقت بار حج؟

اجبار مسلمانان به سفر مشقت بار حج چه حکمتی دارد؟

حج حکمت ها، کارکردها و ظرفیت های بسیار متنوعی دارد، مانند: 1. تقویت بعد اخلاقی و دگرگونی های درونی و روحی با خودسازی و جدا شدن انسان از مرزهای زندگی مادی و امتیازات ظاهری و زر و زیور. 2. برجسته شدن بعد سیاسی جامعه مسلمانان و از بین رفتن تعصبات ملی و نژادی آنها با ایستادن همه در صف واحد امت اسلام علیه استعمار. 3. ارتباط قشرهای مختلف مسلمانان از لحاظ فرهنگی و علمی. 4. امکان کم شدن فاصله طبقاتی با تقویت پایه های اقتصادی جهان اسلام و بسیاری برکات دیگر.

منافات دعا با مقام رضا و تسليم بر اراده الهی؟!

آیا دعا کردن با مقام رضا و تسلیم در برابر اراده الهی منافات دارد؟!

رضایت و تسلیم باید بر قضای الهی باشد و قضای الهی نیز بر اساس استعدادها و لیاقت هایی که هر شخص از خود نشان می دهد شکل می گیرد و جریان می یابد. «دعا» به تصریح آموزه های اهل بیت(ع) یکی از مؤثرترین عواملی است که مواهب الهی را به شخص جلب می کند. زیرا دعاکننده بعد از آن که نهایت کوشش خود را در استفاده از همه وسایل موجود به کار می بندد، آن جا که دیگر کاری از دستش بر نمی آید و به نقطه بن بست رسید، به در خانه خدا می رود و با توجه و توکل و تکیه بر خدا، فراهم شدن اسباب و عواملِ خارج از دایره قدرت انسانی را از وی طلب می کند و با همین توکل و تکیه است که تسلیم قضای الهی می شود.

روزه عاملی برای تثبیت عدالت فردی و اجتماعی

مجبور کردن بندگان به گرسنگی و تشنگی روزه داری بی عدالتی نیست؟!

- این عبادت، نه تنها موجب پدید آمدن هیچ بی عدالتی ای نمی گردد، که حتی زمینه شکل گیری عدالت فردی و اجتماعی و رشد شخصیت انسانی و نیل به آرمان های الهی را نیز تأمین می کند.
- روزه به «حكومت عادت و شهوت» بر انسان پايان مى دهد و انسان را از بردگى تمنيات نفسانى رها مى سازد. آزادگى و كمال روحى به پايدارى مقابل خوردنی ها و نوشیدنی ها یا کامجویی های جنسی نيازمند است كه روزه به عنوان تمرینی یک ماهه پديد آورنده آن است.
- روزه درس برابرى و عدالت گستری در ميان افراد اجتماع است؛ با انجام اين دستور مذهبى، افراد متمكن وضع گرسنگان و محرومان اجتماع را به طور محسوس درمى يابند و به كمك آنها می شتابند.
- ضمن اینکه روزه حتی از حیث جسمی نیز اثر مثبت بر بدن دارد و در طب امروز و همچنين طب قديم، اثر معجزه آساى‏ «امساك» در درمان انواع بيماری ها به ثبوت رسيده و قابل انكار نيست.

نگاهي به فلسفه «روزه»؟

فلسفه «روزه» چيست؟

«روزه» آثار و ابعاد گوناگونى دارد كه از همه مهمتر فلسفه تربيتى آن است. روزه، روح انسان را تلطيف، اراده او را قوى و غرائزش را تعديل مى كند، درس مساوات و برابرى در ميان افراد اجتماع مي دهد، تا افراد متمكن هم وضع محرومان اجتماع را به طور محسوس در يابند و این برای آنان تلنگری باشد تا در رفع پریشانی فقرا بکوشند. هم چنين روزه در طب امروز و طب قديم، اثر درمان بخشي براي بسیاری از بيماريها دارد؛ چراكه باعث مي شود كه مواد اضافى و جذب نشده در بدن سوزانده شود و به عبارتی بدن خانه تكانى كند.

تفاوت وحی، با کشف و شهود؟

تفاوت وحي با كشف و شهود در چيست؟ آیا هر کسی می تواند به مرحله ای از خودسازی و پیشرفت در امور معنوی و کمال برسد که با کشف و شهود به دریافت وحی نائل شده و ادعای پیامبری کند؟

وحی یک معنی عام دارد که شامل دریافت های اولیای الهی نیز می شود، اما وحی به معنی خاص، توأم با«معجزه» و مخصوص پیامبران است و با کشف و شهود تفاوت دارد. در کشف و شهود احتمال «خطا» وجود دارد و مصون از «وسوسه شیطان» و پندارهای باطل نیست. اما وحى فعل الهى است كه به انسان كامل مى رسد و خطا نمی پذیرد و القای شیطان در آن راه ندارد.  در نتیجه قرآن کریم که وحی نبوت است با کشف و شهود اولیای الهی متفاوت است و بعد از ختم نبوت براى هميشه قطع مى‏ شود. اما با ختم نبوت ارتباط با ماوراى جهان طبيعت قطع نمی شود و هم امامان(عليهم السلام) با عالم غيب ارتباط دارند و هم مؤمنان راستينى كه بر اثر تهذيب نفس، حجاب ‏ها را از دل كنار زده‏ اند و به «مقام كشف‏ و شهود» نائل گشته ‏اند. اصولًا اين مقام نتيجه ارتقاى نفس و پالايش روح و صفاى باطن است و ارتباطى به مسأله «رسالت و نبوت» ندارد.

منظور از عهد انسان با خودش

منظور از عهد انسان با خودش چیست؟

عهدهاي انسان با خودش، عهدهايى هستند كه به هنگام خودسازى و در طريق تكامل صفات نيك و اعمال صالح واقع شده و عرفا آن را نخستين گام سير و سلوک دانسته و از آن به «مشارطه» تعبیر می کنند، که «مراقبه» و «محاسبه» نفس را در پی دارد. مشارطه يعني انسان در هر صبحگاه با خودش عهد کند که تنها در مسير طاعت حق گام بردارد، در طول روز مراقب عمل به اين شرط و عهد باشد و سپس شامگاهان به محاسبه اعمال خویش بپردازد. بنابراين پايبندی انسان به عهد با خودش، يكى از طرق تهذيب نفس و نيل به فضائل اخلاقى مى باشد.

گریه و عزاداری بر مظلومان 1400 سال پیش و فراموشی مظلومان زمانه!

آیا بهتر نیست که بجای متوقف شدن در 1400 سال قبل، به حال مقتولان میانمار، غزه، یمن و ... گریه کنیم؟

در اسلام آنچه اهمیت دارد یاری مظلومان می باشد و گریه بر ستمدیدگان، جبران وظیفه «یاری مظلوم» را نمی کند. افراد بی تفاوت در قبال رنج مظلومان مورد توبیخ خدا خواهند بود. آیات و راوایات با کمال صراحت مسلمانان را ملزم و مکلف به یاری ستمدیدگان می کند. بنابراین وظیفه اساسی و اولیه ما به عنوان مسلمان در قبال رنج ها و ظلم هایی که دیگر مسلمانان متحمل می شوند، نه گریه و زاری که یاری آنها و حمایت شان با جان و مال است.
اما عزاداری برای امام حسین(ع) و گریه برمصائب ایشان، نه تنها منافاتی با دلسوزی و حمایت از مظلومین عالم ندارد بلکه مقوم آن است. زیرا از یک طرف قیام امام حسین(ع) برترین الگوی ظلم ستيزان است و گریه و عزاداری میثاقی بر ادامه اهداف سید الشهدا در ظلم ستیزی است و از طرف دیگر این عزاداری ها می تواند توده های مسلمان را بسیج و آنها را تربیت کند. نیروهای تربیت یافته در این مجالس، بهتر از دیگر مسلمانان، آمادگی دفاع و حمایت از برادران و خواهران مسلمان رنج دیده شان در اقصی نقاط عالم را دارند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الرّضا عليه السّلام :

فَعَلى مِثْلِ الْحُسَينِ فَلْيَبْکِ الْباکُونَ فَاِنَّ البُکاءَ عَلَيهِ يَحُطُّ الذُّنُوبَ الْعِظامَ.

گريه کنندگان بايد بر کسى همچون حسين عليه السّلام گريه کنند، چرا که گريستن براى او، گناهان بزرگ را فرو مى ريزد.

بحارالانوار، ج 44، ص 284