حج 36 مطلب

قرائنی مبنی بر عدم وجوب «رمی ستون»

قراين موجود در تواريخ و روايات اسلامى «جمرات» را چگونه معرفی می کند؟

قراينی در تاریخ و روايات وجود دارد كه نشان مى دهد، جمرات همان محلّ اجتماع سنگريزه ها بوده نه ستونها، مانند: 1. سنگباران كردن قبور خائنان در عصر جاهليت و آغاز اسلام. در عصر جاهليّت، قبر بعضى از افراد منفور و خيانتكار را سنگباران مى كردند. 2. حجّاج براى «رمى جمرات» نیازمند هفتاد سنگ  هستند، اين نشان مى دهد پرتاب سنگ به جمره بسيار آسان بوده و كمتر احتمال عدم اصابت مى رفته است. 3. عكسهاى قديمى ستونهایی را نشان مى دهد که در كنار آنها چراغى براى روشنايى در شب روشن است، اگر سنگها را مى بايست به ستونها بزنند همان روز اول چراغ درهم مى شكست.

ستونهای جمره علامت اند نه محل رمی

آیا تصریحی داریم مبنی بر اینکه ستونها برای رمی نیستند بلکه نشانه و علامت محل رمی اند؟

فقهای زیادی تصريح كرده اند كه ستونها به عنوان علامت براى محلّ رمى مى باشند مانند: 1. علاّمه بحر العلوم نقل كرده است: محلّ رمى مجتمع الحصى است كه نزد بناى شاخص قرار دارد. 2. ابن جُبَير اندلسى مى گويد: جمره عقبه در اوّل منا قرار گرفته و به علت ريگ هاى جمرات كه در آن جمع شده، بلند شده است. و در آن عَلَم و نشانه اى همچون نشانه هاى حرم نصب شده است. 3. باجی نقل می کند: منظور از جمره آن ستونى كه در وسط جمره قرار دارد نيست؛ زيرا آن بنا به عنوان علامت بر محلّ جمره است و جمره اسم تمام آن محل است.

 

قرینه هایی مبنی بر وجوب رمی ستون در رمی جمرات

آیا قرائنی در دست هست که بتوان با تمسک به آنها وجوب رمی ستون را استباط نمود؟

در بعضى از روايات از «جمره عقبى» تعبير به «عظمى» شده، لذا ممکن است اين تعبير به خاطر بزرگ بودن ستون موجود در آن محل باشد. از این رو تعبیر به «عظمی» قرینه ای است مبنی بر رمی ستون. لکن در پاسخ می توان گفت: جمره خواه به معنى ستون باشد يا محلّ اجتماع سنگريزه ها، بزرگ و كوچك دارد زيرا هرگاه قطعه زمينى كه سنگ بر آن مى ريزند بزرگتر باشد واژه «عظمى» در آن بكار مى رود و اگر كوچكتر باشد از واژه «صغرى» استفاده مى شود. بنابراين تعبير به «عظمى» در بعضى از روايت تأثيرى در سرنوشت مسأله مورد بحث ندارد.

استدلال بر وجوب رمی بر ستون ها به علت عدم دسترسی به این زمین ها

آیا استدلال بر وجوب رمی بر ستون ها، به علت عدم دسترسی به این زمین ها صحیح است؟

يكى از علما در استدلالی می گوید: «جمره» قطعه زمينى است كه سنگ بر آن مى اندازند (نه ستونها)، لکن چون در حال حاضر دسترسى به آن زمين نداريم ناچار به خود ستونها سنگ مى زنيم. در پاسخ می توان گفت: بر اساس روایات، در گذشته بعضى از حجّاج يك طرف جمره مى ايستاده و به طرف دیگر رمی مى كردند. بر اساس اين تعبير محلّ رمى چند متر بوده، به علاوه بعضى از فقها حدّ آن را تعيين كرده اند، كه تطبيق بر زمين تحت ستونها نمى كند. همچنین شهيد ثانى می گوید: «جمره همان بناى مخصوص يا محلّ آن و اطراف آن است كه سنگريزه ها در آن جمع مى شود». لذا «جمره» تنها زمين زير ستونها نيست بلكه اطراف آن را نيز شامل مى شود.

عبارت برخی از فقها مبنی بر وجوب رمی ستونها

آیا می توان برای حکم به وجوب رمی ستون ها به کلام برخی از فقها تمسک جست؟

برخی برای حکم به وجوب رمی ستون ها، به عبارات بعضى از فقها تمسک کرده که می گویند: «قسمت بالاى جمره را رمى نكن» و در بعضى از عبارات آنها آمده: «ساق آن را رمى مى كند». از این رو تعبير به «رأس» و «ساق» مناسب ستونها است. در پاسخ می توان گفت: اين تعبير با «مجتمع الحصى» (محلّ اجتماع سنگريزه ها) كاملاً سازگار است، زيرا سنگريزه ها به صورت مخروطى آنجا جمع مى شده كه طبعاً اين مخروط «رأس» و «ساق» داشته، نوك مخروط «رأس» آن بوده، و پايه مخروط «ساق» آن می باشد.

تمسک به سفرنامه های حج بر وجوب رمی ستون ها

چگونه با تمسک به برخی سفرنامه های حج می توان حکم به وجوب رمی بر ستون ها کرد؟

يكى از علما با استناد به قديمى ترين تواريخ مكّه مى گويد: در يكى از سالهاى قرن سوّم هجرى، باران زيادى در مكّه و منا باريد و جمره «عقبه» را با خود برد! بعداً جمره را به جاى خود باز گرداندند! گویا ستونى بوده كه آب آن را برده و بعد آن را به جاى خود باز گردانده و سرپا كرده اند!! در پاسخ می توان گفت: هرگاه به منبع اصلى اين عبارت يعنى كتاب «اخبار مكّه ازرقى» مراجعه كنيد خواهيد ديد که در بين داستان سيلِ مكّه و مسأله جابه جا شدن جمره فاصله است؛ جالب تر اين كه، تغيير محلّ جمره (آن هم به مقدار كم) بر اثر عمل جُهّال در پرتاب سنگ معرفى شده است!

«رمی جمرات» در روایات اسلامی

روایات اسلامی درباره «رمی جمرات» چه می گویند؟

اگر چه روايات در باب «رمى جمرات»، به صراحت از موضوع «جمره» سخن نمی گویند، ليكن از تعبيرات موجود در آنها مى توان اطمينان يافت كه «جمرات» چيزى جز محلّ اجتماع سنگريزه ها در آن قطعه زمين معيّن از «منا» نيست و اگر ستونى در آنجا باشد به عنوان علامت است. بدلیل اینکه ستونى به نام «جمره» در «منا» نبوده كه به آن سنگ بزنند. بعداً و بر اثر گذشت زمان كم كم مردم علامت را به جاى جمره اشتباه گرفتند و رمى آن را به جاى محلّ اصلى قرار دادند.

نظر «صاحب مدارک» در رمی جمرات

منظور «صاحب مدارک» که احتیاط را در زدن سنگ به بنا می داند چیست؟

مرحوم «صاحب مدارك» بعد از نقل كلام شهيد كه دو احتمال در معنى جمره ذكر مى كند، مى فرمايد: سزاوار است قطع پيدا كنيم كه با وجود بنا بايد سنگريزه ها به آن بنا بخورد، زيرا الان معروف از لفظ جمره همان است، بعلاوه يقين به برائت ذمّه، بدون آن حاصل نمى شود و دو دليل براى مقصود خود آورده است: 1. امروز معروف در معنى جمره همان بناست. 2. استدلال به اصاله الاشتغال. اين در واقع مهمترين دليلى است كه مى توان بر مسأله لزوم اصابت به بنا اقامه كرد.

تمسک به «استصحاب قهقری» در وجوب رمی ستون

آیا می توان با تمسک به «استصحاب قهقری» وجوب رمی ستون را استنباط کرد؟

به دو دلیل نمی توان به استصحاب قهقری در وجوب رمی ستون تمسک کرد و رمی محل را مکفی دانست: 1. هيچ دليلى بر استصحاب قهقرى يا استصحاب وارونه نداريم و هيچ يك از ادلّه استصحاب، آن را به اثبات نمى رساند و كمتر كسى از محقّقان به سراغ آن رفته است. 2. استصحاب در موردى صدق مى كند كه شك در چيزى داشته باشيم، ما يقين داريم كه جمره به معنى بنا نيست، كلمات ارباب لغت و اقوال فقهاى خاصّه و عامّه، و روايات دليل بر اين معنى است، بنابراين اركان استصحاب وجود ندارد و جاى استصحاب نيست.

تمسک به روایات «جمره عقبه» در وجوب رمی ستون

چگونه برای اثبات وجوب رمی ستون به روایات «جمره عقبه» استدلال می شود؟

برای اثبات وجوب رمی ستون به چند روايت در مورد جمره استدلال می شود از جمله: «آن را از طرف مقابل رمى كن نه از طرف بالا». تعبير به «وجه» نشان می دهد كه در آنجا ستونى وجود داشته است. در پاسخ می توان گفت که جمره عقبه در يك سراشيبى تند قرار داشته، به طورى كه در بعضى از روايات از آن به «درّه» تعبير شده است.  لذا در روايات آمده است كه پيامبر(ص) در طرف پايين درّه ايستاده و جمره را رمى كرد و از رفتن به طرف بالاى جمره نهى می کردند و براى اين كه مردم به طرف بالا نروند در آنجا ديوارى ساخته شد و بعداً نيز مسجدى ساختند تا راه را بر كسانى كه مى خواهند به طرف بالا بروند، ببندند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

رسول اللهِ(صلى الله عليه وآله)

أعطُوا الأجيرَ أجرَهُ قَبلَ أَنْ يَجِفَّ عَرَقُهُ، وأعْلِمْهُ اَجرَهُ وَ هُوَ في عملِهِ

مزد کارگر را بدهيد پيش از آن که عرقش خشک شود و در همان حال کار، مزدش را برايش مشخص کنيد

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 40