يکدست نبودن ساختار قرآن، نشانه غیر وحیانی بودن آن!

آیا يکدست نبودن ساختار قرآن نشانه غیر وحیانی بودن آن است؟!

یکی از اشكالاتى كه بر قرآن كريم گرفته‌اند، يک‌دست نبودن ساختار آن است؛ زيرا در قرآن پديده‌هاى گوناگونى مانند التفات يا ديگرگونى سخن، انتقال، رجوع، قطع، وصل و .... به چشم مى خورد. اين تنوع ساختارى احياناً ذهن خواننده را در فهم معانى، پريشان مى كند!
در پاسخ باید گفت: اين اشكال نيز نشانگر جهل مستشكل به سبک‌هاى بديع زبان عربى است؛ زيرا اين تنوع كلامى، چيزى جز طراوت بخشى و مصفّا كردن كلام نيست كه به نشاط شنوندگان مى‌انجامد و مآلاً توجّه آنان را بيش از حالت تك ساختارى كلام، به خود جلب مى كند و در نتيجه، پديده‌هاى ديگرگونى كلام و شادابى، دست به دست هم مى دهند و فهم معانى و مفاهيم قرآنى را بر خواننده و شنونده آسان‌تر و روان‌تر مى‌نمايند.

منافات بی تابی یعقوب(ع) در فراق یوسف(ع) با صبر جمیل!

آیا توصیف قرآن از حضرت یعقوب(ع) با عبارت «صبر جمیل»، با گریه و بی تابی ایشان در فراق یوسف(ع) سازگار است؟

طبق روایات، صبر جمیل، صبرى است كه با آن شكايت به مردم و دیگران، با ابراز کلمات زننده و سخنان برآمده از جزع و ناسپاسی نباشد و سخنی كه خدا را به خشم آورد نیز بر زبان جاری نگردد، اما گریه بدون جزع و ناسپاسی اشکالی ندارد.
گریه حضرت یعقوب در فراق حضرت یوسف به معنی ناسپاسی نیست، بلکه از روی محبت بوده است؛ چراکه قلب مردان خدا كانون عواطف است.
ضمن اینکه گاهی اشک و ناله بزرگان بخاطر مظلومیت و رنج و بلایی است که بر سر ولی خدا می آید و گریه بر مظلوم می باشد، مثل گریه امام زمان(ع) بر مظلومیت امام حسین(ع)؛ چنین گریه ای نه تنها هیچ اشکالی ندارد بلکه ثواب اجر و ثواب فراوانی نیز دارد.

سرانجامِ حضرت مسيح(ع) از نگاه اناجيل‌

انجيل‌ها در مورد سرانجام و سرنوشت حضرت مسيح(عليه السلام) چه بياني دارند؟

طبق بيان انجيل‌ها در آخرين شب زندگى مسيح(ع) عده بسيارى با راهنمايى يهودا او را دستگير كردند. وقتي از او پرسيدند: آيا تو پسر خدا هستي؟ پاسخ داد: «من هستم و پسر انسان را خواهيد ديد كه بر طرف راست قوت نشسته، در ابرهاى آسمان مى‌آيد». اين سخن كه متضمّن ادعاى فرزندى خدا يا متضمّن دعوى نبوّت بود كافي بود تا حكم تكفير و قتلش را صادر كنند. جمعيت او را براى مصلوب ساختن بيرون بردند و به همراه دو نفر دزد، به دار آويختند چيزى نگذشت كه آوازى بلند در داد و جان داد و يوسف نامى جسد عيسى را تحويل گرفته و به خاك سپرد.

مناظره امام رضا(ع) با «ابن جهم» درباره «عصمت انبیاء»

ماجرای مناظره امام رضا(علیه السلام) با «علی بن محمد بن جهم» درباره «عصمت انبیاء» چه بود؟

این شخص در جریان مناظره با امام(ع) درباره عصمت انبیاء شبهه ای مطرح نمود و به زعم خود با توسل به آیاتی از قرآن، نسبت عصیان و گناه را به پیامبرانی چون: حضرت آدم، داوود، یوسف و یونس(ع) روا داشت. امام(ع) جواب ایرادات وی را بیان فرمود و توضیحات کاملی ارائه داد چنانکه او به گريه افتاد و عرض كرد: «اي فرزند رسول خدا، من توبه مي كنم و تعهد مي نمايم كه از امروز به بعد دربارة پيامبران خدا جز آن چه شما فرموديد، نگويم».

سجده ملائکه و حضرت یعقوب(ع) بر غیر خدا!

با توجّه به اختصاص سجده برای خدا، دليل سجده کردن حضرت يعقوب(ع) و فرزندانش در مقابل یوسف(ع)، و سجده ملائکه در برابر آدم(ع) چيست؟

اولا: اينكه گمان شود «سجده» عبادتی ذاتى است و به جز «عبادت» هيچ عنوان ديگر بر آن منطبق نمی گردد، صحيح نيست؛ برای تحقّق عبادت، «قصد عبادت» نیز لازم است. اگر منظور از سجده صرف تحيّت و يا احترام باشد، بدون اينكه براى مسجود مقام ربوبيتی منظور گردد، در اينصورت نه دليل شرعى بر حرمت چنين سجده‏ اى هست، و نه دلیل عقلى.
ثانیا: سجده خانواده حضرت یعقوب(ع) به حضرت یوسف(ع)، يا براى خدا (سجده شكر) بوده که در اين صورت، در عين اينكه براى خدا بوده، تجليل و احترام براى حضرت یوسف(ع) نيز محسوب مى ‏شده است. یا اینکه، منظور از سجده مفهوم وسيع آن يعنى خضوع و تواضع است. از این دو معنا، معناى اول نزديك تر به نظر مى رسد. روایات نیز مؤید این معنا هستند؛ «كَانَ سُجُودُهُم ذَلِک عِبَادَة لِلِه».
ثالثا: سجده فرشتگان نیز یا براى خدا بود؛ ولى به خاطر آفرينش چنين موجود شگرفى به سوی آدم سجده کردند. يا اينكه سجده آنها براى آدم به معناى «خضوع» بود، نه پرستش. روایات مؤید هر دو معنا هستند؛ «كَانَ سُجُودُهُمْ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عُبُودِيَّةً وَ لِآدَمَ إِكْرَاماً».

نا آگاهی حضرت يعقوب(ع) از سرنوشت حضرت یوسف(ع)!

مگر پیامبران الهی علم غیب ندارد، پس چرا حضرت يعقوب(ع) از به چاه افتادن يوسف بى اطلاع بود؟ چگونه حضرت يعقوب(ع) بوى پيراهن يوسف را از فاصله دور شنيد اما وقتى که حضرت يوسف در نزديکى او در چاه بود خبرى از او نداشت؟

آنچه از جمع بندی آیات و روایات به دست می آید این است که اگرچه انبیاء از علم غیب برخودارند اما اولا از آنِ خودشان نیست و ثانیاً بالقوه است نه بالفعل. یعنی منوط به اذن الهی است كه اگر از نظر خدا مصلحت باشد و انبیاء و اولیاء الهی نیز بخواهند، از آن گونه علم آگاه می شوند.
بنابراین اشکالی ندارد که حضرت یعقوب(ع) روزی مورد آزمایش خدا قرار گیرد و بنا به مشیت الهى از حوادث نزدیکش در کنعان بى خبر باشد اما روزی دیگر که دوران محنت و آزمون به پایان مى رسد بوی پیراهن فرزندش را از «مصر» احساس کند.

اجماع بر تخریب قبور!

آیا بر ممنوعیّت بناء بر قبور اجماعى وجود دارد؟

اگر منظور از اجماع این باشد که علما در کتب فقهى و روایى همگى چنین فتوایى داده اند چنین چیزى ادعایى بیش نیست. چرا که پاره اى از علماى اهل تسنن بر خلاف آن نظر داده اند. اما اگر منظور، سیره عملى مسلمین بر عدم بناى بر قبور باشد، باید گفت: سیره مسلمین تا زمان عبدالوهاب و اقدام به انهدام قبور و قتل و غارت در حجاز و نجد و عراق و سایر سرزمین هاى اسلامى، بر خلاف این رویه بوده است. قبل از اسلام نیز بر قبور انبیا و صلحا سایبان و بنا قرار داشته، مانند: قبور حضرت ابراهیم، اسحاق، یعقوب، یوسف(ع).

مقایسه دعا و عبادت

آیا هر دعائى عبادت است؟

نسبت بین دعا و عبادت به اصطلاح منطقى عموم و خصوص من وجه است. یعنى بعضى دعاها عبادت هستند و بعضی نه؛ ما یکدیگر را دعوت می کنیم، صدا می زنیم، طلب مى کنیم، مى خوانیم، یا از هم سوال مى کنیم حتى خواندن پیغمبر(ص)، امام و اولیاء(ع)، همه اینها دعاست امّا عبادت نیست. عبادت هایى هم داریم که در آن دعا نیست؛ مانند پرداخت زکاة و خمس. گاهى نیز عملى هم عبادت است و هم دعا مانند نمازکه هم دعاست و هم عبادت یا مانند دعائى که انسان در برابر خداوند مى خواند.

علم و دانش لازمه مدیریت و رهبری

طبق آیات قرآن علم و دانش چه نقشی در مدیریت و رهبری دارد؟

حضرت يوسف(ع) هنگامى كه پيشنهاد مقام مهمّى در حكومت مصر به او شد، فرمود: «مرا سرپرست خزاين سرزمين [مصر] قرارده، كه من نگاهبانى آگاهم». در داستان بنى اسرائيل نيز، هنگامى كه پيامبرشان «اشموئیل» فرماندهى آن ها را براى جنگ با جالوت ستمگر، به روستازاده ای ساده به نام «طالوت» سپرد، یکی از ویژگی های او را دانش و شناخت او به مسائل، بیان کرد. اين دو ماجرا که در قرآن آمده به خوبى نشان مى دهد كه علم و آگاهى، و معرفت از اساسى ترين عناصر رهبرى و زمامدارى و مديريت است.

منظور از «مراقبه» در جهاد با نفس

منظور از «مراقبه» كه در جهاد با نفس لازم است چيست؟

علماى اخلاق براى جهاد با نفس امورى را بيان كرده اند كه التزام به آنها لازم است. يكي از آن امور «مراقبه» است كه بعد از مرحله «مشارطه» قرار دارد و شخص مراقب است تا نفسش از شرط هایی که با او گذاشته شده تخلف نكند. در این مرحله دو نوع دقت نظر لازم است: يكى قبل از عمل كه در قصد و حركت اوليه مراقب باشد كه براى خدا حركت كند، نه براى هوس. دوم در حین انجام عمل مراقب باشد حركات و سكناتش مطابق خواسته خداوند باشد.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

‏عن موسى بن جعفر (عليه السلام) قال:

و لا تأخذوا من تربتى شيئا لتبرکوا به فأن کل تربة لنا محرمة الا تربة جدى الحسين بن على عليهما السلام فأن الله عزوجل جعلها شفاء لشيعتنا و أوليائنا.

جامع الاحاديث الشيعه، ج 12، ص