پاسخ اجمالی:
حضرت يوسف(ع) هنگامى كه پيشنهاد مقام مهمّى در حكومت مصر به او شد، فرمود: «مرا سرپرست خزاين سرزمين [مصر] قرارده، كه من نگاهبانى آگاهم». در داستان بنى اسرائيل نيز، هنگامى كه پيامبرشان «اشموئیل» فرماندهى آن ها را براى جنگ با جالوت ستمگر، به روستازاده ای ساده به نام «طالوت» سپرد، یکی از ویژگی های او را دانش و شناخت او به مسائل، بیان کرد. اين دو ماجرا که در قرآن آمده به خوبى نشان مى دهد كه علم و آگاهى، و معرفت از اساسى ترين عناصر رهبرى و زمامدارى و مديريت است.
پاسخ تفصیلی:
طبق آیات قرآن از لوازم مدیریت و رهبری موفق، داشتن علم و دانش می باشد.
يوسف(عليه السلام) هنگامى كه پيشنهاد مقام مهمّى در حكومت مصر به او شد چنين گفت: «اجْعَلْنِى عَلَى خَزَائِنِ الاَْرْضِ إِنِّى حَفِيظٌ عَلِيمٌ» (1)؛ ([يوسف گفت:]مرا سرپرست خزاين سرزمين [مصر] قرارده، كه من نگاهبانى آگاهم).
در داستان بنى اسرائيل نيز مى خوانيم هنگامى كه آمادگى خود را براى پيكار با پادشاه ظالمى به نام «جالوت» كه آنها را در به در ساخته بود به پيامبر عصر خود اعلام كردند و تقاضا نمودند رهبر و فرماندهى براى آنان برگزيند تا تحت فرمان او با جالوت ستمگر پيكار كنند، پيامبرشان به آنها چنين گفت:
(خداوند طالوت را براى زمامدارى شما برگزيده است. گفتند: چگونه او بر ما حكومت كند، با اين كه ما از او شايسته تريم، و او ثروت زيادى ندارد؟! گفت: خدا او را بر شما برگزيده، و او را در دانش و توانايى جسمانى، فزونى بخشيده است. خداوند، مُلكش را به هر كس بخواهد، مى بخشد؛ و احسان خداوند، گسترده است؛ و [از لياقت افراد] آگاه است)؛ «إِنَّ اللهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكاً قَالُوا أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِنْ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِى الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللهُ يُؤْتِى مُلْكَهُ مَنْ يَشَاءُ وَاللهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ» .(2)
طالوت كه به زمامدارى بنى اسرائيل براى رسالت مهمّى، يعنى پيكار با يك پادشاه مقتدر ظالم برگزيده شد، يك نفر روستايى زاده بود كه در يكى از دهكده ها در ساحل رودخانه اى به صورت گمنام مى زيست، و چهارپايان پدرش را به چرا مى برد و كشاورزى مى كرد! امّا قلبى آگاه و جسمى نيرومند داشت و شناخت و معرفت او نسبت به مسائل بسيار دقيق و عميق بود.
هنگامى كه چشم اشموئيل(عليه السلام) که پيامبر بنى اسرائيل بود بر او افتاد، او را به زمامدارى بنى اسرائيل برگزيد و هر قدر سران بنى اسرائيل - كه معيار ارزش و گزينش را موهوماتى همچون فزونى ثروت و يا اسم و رسم پدر و مادر و فاميل مى دانستند - به اشموئيل اعتراض كردند كه با وجود ما که افراد ثروتمند سرشناس بنى اسرائيلیم، طالوت شايستگى اين مقام را ندارد، او اعتنا نكرد و گفت: «اين يك انتخاب الهى است و همه شما بايد در برابر آن تسليم باشيد».
اين دو آيه به خوبى نشان مى دهد كه علم و آگاهى و معرفت از اساسى ترين عناصر رهبرى و زمامدارى و مديريت است.(3)،(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.