سجده ملائکه و حضرت یعقوب(ع) بر غیر خدا!

با توجّه به اختصاص سجده برای خدا، دليل سجده کردن حضرت يعقوب(ع) و فرزندانش در مقابل یوسف(ع)، و سجده ملائکه در برابر آدم(ع) چيست؟

اولا: اينكه گمان شود «سجده» عبادتی ذاتى است و به جز «عبادت» هيچ عنوان ديگر بر آن منطبق نمی گردد، صحيح نيست؛ برای تحقّق عبادت، «قصد عبادت» نیز لازم است. اگر منظور از سجده صرف تحيّت و يا احترام باشد، بدون اينكه براى مسجود مقام ربوبيتی منظور گردد، در اينصورت نه دليل شرعى بر حرمت چنين سجده‏ اى هست، و نه دلیل عقلى.
ثانیا: سجده خانواده حضرت یعقوب(ع) به حضرت یوسف(ع)، يا براى خدا (سجده شكر) بوده که در اين صورت، در عين اينكه براى خدا بوده، تجليل و احترام براى حضرت یوسف(ع) نيز محسوب مى ‏شده است. یا اینکه، منظور از سجده مفهوم وسيع آن يعنى خضوع و تواضع است. از این دو معنا، معناى اول نزديك تر به نظر مى رسد. روایات نیز مؤید این معنا هستند؛ «كَانَ سُجُودُهُم ذَلِک عِبَادَة لِلِه».
ثالثا: سجده فرشتگان نیز یا براى خدا بود؛ ولى به خاطر آفرينش چنين موجود شگرفى به سوی آدم سجده کردند. يا اينكه سجده آنها براى آدم به معناى «خضوع» بود، نه پرستش. روایات مؤید هر دو معنا هستند؛ «كَانَ سُجُودُهُمْ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عُبُودِيَّةً وَ لِآدَمَ إِكْرَاماً».

مرز بین تروریسم و جهاد در اسلام؟

مرز بین تروریسم و جهاد در اسلام چیست؟

جهاد و ترور تفاوت ذاتی و گوهری دارند. ترور هرگونه اقدام خشونت آمیز و غیر قانونی است که با ایجاد ترس و وحشت در بین مخالفان، برای کسب امتیازات فردی یا گروهی صورت می پذیرد. اما جهاد در اصطلاح اسلامی، به كوشش مسلحانه براى حفظ و پيشرفت آيين حق، دفع تجاوز ظالمان و از همه مهمتر ایجاد فضایی آزاد برای همه بشر است تا بتوانند کلام حق را بشنوند و در صورت تمایل بپذیرند. جهاد بايد تنها براى خدا، بر اساس قانون الهی و خالی از هرگونه غرض شخصى و مادى صورت گيرد.

معنای «ترور» در لغت و اصطلاح؟

«ترور» و «تروریسم» در لغت و اصطلاح به چه معناست؟

«ترور» در لغت به معنی ترساندن، و «تروریسم» به معنی ارعاب و تهدید و ایجاد ترس در بین مردم است. اما در اصطلاح تا کنون تعریف جامعی از تروریسم نشده است؛ «ولف» فیلسوف آمریکایی می نویسد: «تروریسم به کار بردن غیر مشروع زور و خشونت برای رسیدن به اهداف خاص است». در فرهنگ علوم سیاسی آمده: «اصطلاحاً به وحشت فوق العاده اطلاق می شود که ناشی از دست زدن به خشونت و قتل از سوی یک حزب یا دولت به منظور نیل به هدف سیاسی و کسب یا حفظ قدرت است».

تمسک به قرآن برای حکم به جواز «ترور»؟!

آیا می توان برای حکم به جواز «ترور» به آیه 60 سوره «انفال» که به آیه «ارهاب» معروف است استدلال نمود؟

برخی با تمسک به آیه «ارهاب»، به جواز ترور دشمنان اسلام حکم داده اند تا در آن ها ایجاد خوف و وحشت نموده، و از دشمنی با اسلام و مسلمانان دست بردارند. خداوند در این آیه می فرماید: «هر نیرویی در قدرت دارید برای مقابله با آن ها [دشمنان] آماده سازید و اسب های ورزیده، تا به وسیله آن، دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید».
لکن این آیه امر به آماده کردن جنگ جویان دارد؛ زیرا هنگامی که دشمنان بدانند، مسلمانان آماده جهاد و مستعد بر آنند هیچ گاه قصد تعرض به مسلمانان را در سر نمی پرورانند.

ماجرای «ترور» یا قتل «ابو رافع بن حقیق»؟!

ماجرای «ترور» یا قتل «ابو رافع» به دستور پیامبر(صلی الله علیه واله) چیست و آیا می توان آن را اثبات نمود؟

بعد از واقعه احد «ابو رافع بن حقیق» که از یهودیان مدینه بود، در «خیبر» شبانه توسط پنج یا هشت نفر ار مسلمین که در میان آن ها «عبداللَّه بن عتیک» بود، به قتل می رسد و دلیل کشتن او توسط مسلمانان این بود که او با «کعب بن الأشرف» در دشمنی با رسول خدا(ص) و اذیت و آزار مسلمانان همکاری می کرد، از این رو مسلمانان مصلحت دیدند که او را از پای درآوردند؛ زیرا امثال آن دو از بارزترین مصادیق محاربین و نقض کنندگان عهد و پیمان به حساب می آمدند.

ماجرای «ترور» کعب الأشرف؟!

ماجرای «ترور» یا قتل «کعب الأشرف» به دستور پیامبر(صلی الله علیه واله) چیست و آیا می توان آن را اثبات نمود؟

ابن اسحاق می نویسند: خبر شکست مشرکان در جنگ بدر، برای «کعب الأشرف» گران تمام شد، لذا پیامبر(ص) و اصحاب ایشان را در اشعار خود مسخره می کرد و به مسلمانان و حتی همسران پیامبر(ص) توهین کرده، آنان را اذیت می نمود. همچنین وی مردم «مکه» را بر ضد پیامبر(ص) تحریک نموده، دعوت به جنگ با مسلمانان می کرد. پس از بازگشت وی از «مکه»، پیامبر(ص) سخنانی فرمود که برخی لزوم قتل کعب را فهمیدند، لذا او را کشتند. اما قتل کعب «ترور» نبود؛ زیرا حضرت علنی اعلام کرد و «ترور» امری پنهانی است. از سویی کعب همواره بر ضد اسلام توطئه می کرد و در حقیقت در حال جنگ با اسلام بود.

تروریسم از منظر اسلام؟

نظر اسلام در مورد ترور و تروریسم چیست؟

ترور به معنی ایجاد هراس و کشتن شهروندان بصورت غافل گیرانه، برای نیل به اهداف سیاسی است. اسلام آن را تحریم کرده و سزاوار شدیدترین مجازات ها می داند؛ چه در قانون قصاص و چه در قانون ضد محاربه. در سخنان معصومین(ع) نیز ترور حرام دانسته شده است.
در تاریخ اسلام نیز نمونه های متعددی از نفی ترور وجود دارد؛ همانند خود داری مسلم بن عقیل که از قتل غافلگیرانه عبیدالله بن زیاد. در تاریخ انقلاب اسلامی ایران هم امام خمینی(ره)، ترور حسنعلی منصور را تایید نکردند.

 

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الباقر عليه السّلام :

ما مِنْ رَجُلٍ ذکَرَنا اَوْ ذُکِرْنا عِنْدَهُ يَخْرُجُ مِنْ عَيْنَيْهِ ماءٌ ولَوْ مِثْلَ جَناحِ الْبَعوضَةِ اِلاّ بَنَى اللّهُ لَهُ بَيْتاً فى الْجَنَّةِ وَ جَعَلَ ذلِکَ الدَّمْعَ حِجاباً بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النّارِ.

الغدير، ج 2، ص 202