ابوبکر و معناى واژه «کلاله»
ابوبکر در مقابل سؤال از معناى واژه «کلاله» چگونه پاسخ داد؟
ابوبکر ابتدا مى گفت: کلاله در خصوص کسى است که فرزند ندارد. ولی بعدها نظر دومی را مطرح کرد به این عنوان که: کلاله به نظر من وارثى به غیر از پدر و فرزند است.
ابوبکر ابتدا مى گفت: کلاله در خصوص کسى است که فرزند ندارد. ولی بعدها نظر دومی را مطرح کرد به این عنوان که: کلاله به نظر من وارثى به غیر از پدر و فرزند است.
او در نامه ای شدید اللحن و سرزنش آمیز به معاويه نوشت: مى بينيم كه از همتايى با علی(ع) دم مى زنى، او پاک نيّت ترينِ و پاكْ نژادترينِ انسان ها است، داراى برترين همسر و پسر عمويش برترين پسر عموى عالَم است و تو لعنت شده فرزند لعنت شده ای که همواره در پى آشوبگرى در دين خدا بوديد. بدان كه تو با پروردگارت فريبگرى پيش گرفته اى و از تدبيرش در امان مانده اى و از رحمتش نااميد گشته اى، او در كمين توست، حال آن كه تو فريفته ى صبر او شده اى...
جوهرى جرجانى در رابطه با غدیر چنین سروده است: أما أَخذت علیکم إذ نزلت بکم***غدیر خمّ عقوداً بعد أیمان/ هذا علیّ لمولى من بعثت له***مولى وطابق سرّی فیه إعلانی...؛ آیا هنگامى که با شما به غدیر خم رفتیم، پیمانهایى را پس از سوگندها از شما نگرفتم؟ این على مولاى هر کسى است که من بر او مبعوث شده ام، و سرّ و درون من درباره او مطابق با آشکار من است....، این پسر عموى من و عهده دار منبر من، و برادر و وارث من است، و اصحاب و برادران دیگرم این گونه نیستند.
علماى اهل سنت معتقدند بعد از آنکه آیه «وآت ذا القربى حقّه» نازل شد، پیامبر(ص) فاطمه(س) را خواست و در همان مجلس فدک را به او بخشید. ولی بعد از ارتحال پیامبر(ص)، ابوبکر به استناد حدیث ساختگى« ما جماعت پیامبران چیزى را ارث قرار نمى دهیم» فدک را مصادره نمود. و فاطمه(س) اولین دختر در اسلام است که از ارث محروم شد.
ابوذر در عهد خلافت عثمان در کنار درب مسجد رسول خدا(ص) ایستاد و خطبه اى ایراد کرد. در آن خطبه آمده است: « و محمد(ص) وارث علم آدم و تمام فضایل انبیا است. و على بن ابى طالب وصىّ محمد و وارث علم او است...».
عمرو بن عاص در نامه اى به معاویه چنین مى گوید: «...اما این که از من مى خواهى که تو را بر باطل کمک کنم و بر روى على شمشیر بکشم در حالى که او برادر رسول خدا(ص) و وصىّ و وارث او و اداء کننده دین او و عمل کننده به وعده او و همسر دختر او است...».
در تفسیر این آیه امام باقر(ع) می فرمایند: بندگان صالحى را که خداوند در این آیه به عنوان وارثان زمین یاد مى کند، یاران مهدى(عج) در آخر الزمان هستند. البته مفهوم این روایات، انحصار نیست، بلکه بیان یک مصداق عالى و آشکار است.
امام سجاد(ع) در شام، فضائل حضرت علی(ع) را اینگونه بیان نمودند: مهاجر و مجاهد در راه خدا، کسی که حتی یک لحظه هم در عمر خود کافر نبود، وارث پیامبران، زینت عبادت کنندگان، صابرترین صابران، یاری شده توسط جبرئیل و میکائیل، پیکارگر با مارقین و ناکثین و قاسطین، اولین مسلمان، نابودکننده مشرکین، بوستان علم و حکمت، خشنود به رضای خدا، پیشگام در انجام دستورهای خدا، صابر، اهل عبادت، سازش ناپذیر در برابر کفر و شرک، بازکننده گره های جنگ و... .
حضرت زهرا(س) درخطبه فدکیه به دفاع از فدک پرداخته و می فرماید: عجب این که شما چنین مى پندارید که خداوند ارثى براى ما قرار نداده ـ و ما از پیامبر خدا(ص) ارث نمى بریم! ـ ...اى فرزند ابى قحافه! به من پاسخ ده! آیا در قرآن است که تو از پدرت ارث ببرى و من از پدرم ارثى نبرم؟ چه سخن ناروایى! آیا عمداً کتاب خدا را ترک گفتید و پشتِ سر افکندید؟ در حالى که مى فرماید: «و سلیمان وارث داود شد» و در داستان یحیى بن زکریا مى گوید: «(خداوندا!) تو از نزد خود جانشینى به من ببخش که وارث من و دودمان یعقوب باشد» و ... .
«ذِکر» به معنى آگاهى و اطلاع است و«اهل ذکر» مفهوم وسیعى دارد که همه آگاهان و اهل اطلاع را در زمینه هاى مختلف شامل مى شود. لذا «قرآن مجید» و شخص پیامبر(ص) مصداق روشن«ذکر» اند. به این ترتیب امامان معصوم که اهل بیت او و وارث علم او هستند، روشن ترین مصداق«اهل الذکر» هستند. همچنان که در بسیارى از تفاسیر و کتابهای اهل سنت، از ابن عباس نقل شده که: اهل ذکر محمّد و على و فاطمه و حسن و حسین(ع) هستند. و این معنا منافاتى با عمومیت مفهوم آیه و همچنین شأن نزول آن ندارد.
الإمام علىٌّ(عليه السلام)
بالإيثارِ على نفْسِکَ تَمْلِکُ الرِّقابَ
با ايثار و از خودگذشتى ديگران را بنده خويش مى سازى
ميزان الحکمه، جلد 1، ص 24