پاسخ اجمالی:
علماى اهل سنت معتقدند بعد از آنکه آیه «وآت ذا القربى حقّه» نازل شد، پیامبر(ص) فاطمه(س) را خواست و در همان مجلس فدک را به او بخشید. ولی بعد از ارتحال پیامبر(ص)، ابوبکر به استناد حدیث ساختگى« ما جماعت پیامبران چیزى را ارث قرار نمى دهیم» فدک را مصادره نمود. و فاطمه(س) اولین دختر در اسلام است که از ارث محروم شد.
پاسخ تفصیلی:
بسیارى از علماى اهل سنت مانند: ثعلبى در تفسیر کشف البیان، و جلال الدین سیوطى در جلد چهارم درّالمنثور(1)، و نیز شیخ سلیمان بلخى حنفى و بسیارى دیگر نقل کرده اند و می گویند بعد از آنکه آیه شریفه: «وَآتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ»؛ (2) (حقوق خویشان و ارحام خود را ادا کن). نازل شد؛ پیامبر (صلى الله علیه و آله) فاطمه (علیها السلام) را خواست و فرمود: «خداوند به من امر نموده که فدک را به تو واگذار کنم».(3) و بلافاصله در همان مجلس فدک را به فاطمه (علیها السلام) بخشید. و تا زمانى که پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله) در قید حیات بود، فدک در تصرف فاطمه (س) بود.(4)
ولی بعد از ارتحال پیامبر(صلي الله عليه و آله)، مامورین خلیفه اول(ابوبکر) فدک را از تصرف مستاجرین فاطمه (سلام الله عليها) در آورده و مصادره نمودند. ابوبکر که به حدیث ساختگى «ما جماعت پیامبران چیزى را ارث قرار نمى دهیم و هر چه از ما بماند، صدقه ایى است که به امت تعلق خواهد داشت». استناد جست(5). لکن دقت نداشت که: اولًا فدک هبه اى بوده است که به دستور پروردگار در زمان حیات پیامبر(صلي الله عليه و آله) به فاطمه(علیها السلام) واگذار شده است. زیرا لازمه ارث بودن، آن است که بعد از وفات پیامبر به او رسیده باشد.
ثانیاً از آنجایى که همه پیامبران و انبیاى عظام، ارث و وارث داشته و ورثه آنها پس از فوتشان ماتر کشان را تصرف نموده اند؛ از قبیل آیه شریفه: «وَوَرِثَ سُلَیْمَانْ داوُودَ»؛(6) سلیمان از داوود ارث برد. و آیه شریفه: «فَهَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیّاً یَرِثُنِی وَیَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ»؛ (7) (خداوندا از لطف خویش فرزند صالح و جانشینى شایسته به من عطا کرد که وارث من و همه آل یعقوب باشد) و نیز آیه: «وَزَکَرِیَّا إِذْ نادى رَبَّهُ رَبِّ لا تَذَرْنِی فَرْداً وَأَنْتَ خَیْرُ الْوارِثِینَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَوَهَبْنا لَهُ یَحْیى»؛ (8) (هنگامى که زکریا خدا را صدا زد: بار الها! مرا تنها نگذار و به من فرزندى عطا نما تا وارث من باشد که تو بهترین وارث اهل عالم هستى. ما هم دعاى او را مستجاب و به او یحیى را عطا نمودیم). و آیه 76 سوره انفال، آیه 12 سوره نسا و آیه 176 سوره بقره. در مى یابیم که این حدیث، کاملًا ساختگى، مجعول و در تعارض آشکار با آیات قرآن مجید است.(9)
به استناد همین آیات قرآن حضرت زهرا(سلام الله عليها) خطاب به ابو بکر فرمود: «اى ابوبکر! کدام قانون مرا از ارث پدر محروم کرده، آیا در کتاب خدا آمده است که تو از پدرت ارث ببرى و من از ارث پدر محروم باشم.(10)
ابوبکر که با سلاح اسلام و دفاع از حقوق مسلمانان دنبال مفرى مى گشت گفت: فدک متعلق به همه مسلمانان است و اگر فاطمه(علیها السلام) شاهد بیاورد آن را به او پس خواهم داد. در غیر این صورت محروم است. امام على (علیه السلام) گفت: «چرا درباره ما متفاوت از بقیه مسلمانان حکم مى کنى؟ حال آنکه مدعى باید شاهد بیاورد و مدعى علیه باید فقط سوگند یاد کند. اینک تو بر خلاف دستور پیامبر(صلي الله عليه و آله) از فاطمه(علیها السلام) شاهد مى خواهى؟! مگر عمل و قول خود فاطمه(علیها السلام) به عنوان یکى از اصحاب کسا که مشمول آیه تطهیر است حق نمى باشد؟».(11)
ابن ابى الحدید مى نویسد: ابوبکر بالاى منبر رفت و در مورد حضرت فاطمه(سلام الله عليها) سخنش را اینگونه آغاز کرد: «او روباهى است که شاهدش دمش مى باشد. او ماجراجو و بر پا کننده فتنه و فساد است که فتنه هاى بزرگ را کوچک نشان مى دهد، و مردم را به فساد و فتنه ترغیب و تشویق مى کند. او از زنانى چون ام طحال زانیه کمک و یارى مى طلبد»(12).
حال این سخن ابوبکر را در کنار حدیثى بگذارید که احمد حنبل در مسندش و سلیمان قندوزى در ینابیع الموده آورده اند که: پیامبر خدا(صلى الله علیه و آله) فرمود: «فاطمه پاره تن من، نور چشم من، میوه دل من و روح من است که بین دو پهلوى من قرار دارد. و هر کس او را بیازارد مرا آزرده است. هر کس فاطمه را به غضب آورد مرا به غضب در آورده است. و هر کس او را اذیت کند مرا اذیت کرده و کسى که مرا اذیت کند خدا را اذیت نموده است.(13)»
و نیز ابن حجر مکى نیز در صواعق، و ابو العرفان الصبان در اسعاف الراغبین از رسول اللَّه (صلى الله علیه و آله) آورده اند که فرمود: «اى فاطمه! به درستى که خداوند از غضب تو غضبناک و از رضاى تو خرسند مى گردد».(14)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.