پاسخ امام علي(ع) به اتّهام «حرص به خلافت»

امام علي(ع) نسبت به اتّهام يكي از اعضاي شورای خلافت درباره «حریص بودن حضرت به خلافت» چه پاسخي دادند؟

امام علي(ع) در پاسخ به اتّهام يكي از اعضاي شوراي خلافت درباره «حريص بودن خود به خلافت» مي فرمايد: «به خدا سوگند! شما با اينكه دورتريد، حريص تريد [چرا كه خلافت، شايسته اهل بيت پيامبر(ع) است كه به اين كانونِ هدايت نزديك ترند] و من شايسته تر و نزديكترم، من فقط حق خويش را مطالبه كردم [چرا كه از همه شايسته ترم و پيامبر(ص) نيز مرا تعيين فرموده]؛ ولى شما ميان من و آن حايل مى شويد و دست ردّ بر سينه ام مى گذاريد، هنگامى كه در آن جمع حاضر با اين دليل كوبنده به او پاسخ گفتم، مبهوت و سرگردان ماند و نمى دانست در پاسخم چه بگويد!».

هدف امام علي (ع) از حكومت؟

هدف امام علي(ع) از بدست گرفتن «حكومت» چه بود؟

هدف امام علي(ع) از به دست گرفتن حکومت همچنان که گفته های مورخین گواه آن است، حفظ اصول و ارزش های اسلامی بود؛ ارزش هایی که در زمان حکومت خلفای پیشین به دلیل افکار جاهلی به فراموشی سپرده شد. لذا هنگامی که مردم دست بیعت به سوی امام(ع) دراز کردند در ابتدا مخالفت کرد؛ چراکه می دانست حکومت حق و عدالت بر مردمى كه عادت به ظلم و ستم كرده اند، بسيار مشكل است و با مخالفت هاى شديد سران دنياپرست روبرو خواهد شد؛ ولى پس از تمام شدن حجّت مسئوليت را پذيرفت.

علی بن ابی طالب(ع)، حریص به حکومت!!!

آیا علی بن ابی طالب(ع) حریص به حکومت بود؟

عمر که طبق گفته ابن خلدون بخاطر ولع به حکومت با انصار منازعه کرد، گفته: حرص علی(ع) بر خلافت، تنها مانع من از برگزیدن او به خلافت شد. درحالیکه علی(ع) هیچ حرص و ولعی به قدرت نداشت. خود علی(ع) فرمود: «آنان ترسیدند اگر من بر آنان ولایت یابم، در خلافت نصیبى براى آنان نباشد... لذا مرا از آن بیرون راندند... آنگاه یکى از آنان گفت: فرزند ابو طالب بر کار خلافت حریص است. گفتم: شما حریص ‏ترید. من در این کار حق خود را که خدا و رسولش قرار داده مى‏ خواهم و شما بین من و حقم فاصله انداخته ‏اید‏».

احتجاج نکردن علی(ع) به حديث غدير در سقيفه!

اگر واقعه غدير حقيقت دارد، چرا امام علی(ع) در سقيفه به آن احتجاج نکرد؟!

حديث غدير از صحابه و تابعين در منابع معتبر اهل سنت نقل شده و اگر در سقیفه به آن احتجاج نشده به خاطر این است که احتجاج در سقيفه ممکن نبود. چون علی(ع) و يارانش در تدارک غسل و دفن پيامبر بودند و عدّه اي نيز در سپاه اسامه بودند. کسانی هم که در سقيفه گرد آمده بودند برای کسب امتياز قوم و قبيله خود شتافته بودند؛ لذا برای حق احتجاج نکردند. امّا درباره حقانیت حضرت علی(ع) احتجاجهای بسیاری از امام علی و اهل بيت(ع) در طول تاريخ نقل شده است.

مخالفت شیعه با حدیث «اقْتَدُوا بِاللَّذَيْنِ مِنْ بَعْدِي أَبِي بَكْرٍ وَعُمَرَ»

پیامبر فرموده است: «اقْتَدُوا بِاللَّذَيْنِ مِنْ بَعْدِي أَبِي بَكْرٍ وَعُمَرَ»؛ (بعد از من به ابوبکر و عمر اقتداء کنید)؛ چرا شیعه سخن پیامبر را نمی پذیرد و خلافت شیخین را غصبی می داند؟!

اين حديث نصّ در خلافت دارد؛ در حالی که اغلب اهل سنّت وجود نصّ را درباره جانشین پيامبر(ص) انكار مى ‏كنند! اگر این حدیث وجود داشت، ابوبکر و عمر در سقیفه به آن احتجاج می کردند. این حدیث طبق نظر بسیاری از علمای اهل سنّت ضعیف است و برجسته ترین صحابه به آن عمل نکردند؛ لذا نمی تواند با روایات صحیحی از پیامبر(ص) که به پیروی از علی(ع) سفارش کرده، مقابله کند. اطلاق این حدیث مقتضی عصمت آن دو است! در حالی که آنها به خیلی از امور آگاه نبودند و کسی به عصمتشان قائل نیست. این حدیث را گروه بکریه جعل کرده اند.

الإمامة و السیاسة

معرفی کتاب «الامامه و السیاسه»

کتاب «الامامه و السیاسه» که نام دیگرش «تاریخ الخلفاء» است توسط ابو محمد عبد الله بن مسلم بن قتیبه دینورى (213ـ276ق) نوشته شده و تاریخ خلافت و شروط آن از زمان وفات نبى اکرم(صلى الله علیه وآله) تا عهد «امین» و «مامون» را در بر گرفته است. دینورى در این کتاب اخبار راویان حجاز را نقل کرده و روایات مربوط به حوادث شیعیان را نیز آورده است. متاخران در مورد نسبت این کتاب به دینورى تشکیک و تردید کرده اند؛ اما این کتاب از دیر باز به نام او شهرت یافته است. یکى از علل تردید و شک درباره انتساب کتاب به ابن قتیبه این است که در این کتاب وقایعى به نفع شیعه و عقاید آن، و درطعن صحابه ذکر شده است که بزرگان اهل سنت مى گویند بعید به نظر مى رسد که این مطالب توسط وى نوشته شده باشد. به هر حال مطالب کتاب با تاریخ و عقاید شیعه موافق بوده و مورد توجه علماى شیعه و حتى اهل سنت قرار گرفته است. و على رغم شک و تردید در انتساب کتاب به دینورى، علماى بزرگ اهل سنت مثل قلقشندى، ابن شبّاط تونسى، قاضى ابوبکرابن عربى، با نقل مطالب کتابش در مورد مسائل خلافت، ابن قتیبه را مورد طعن قرار داده اند که چرا مطالبى در مذمت و طعن صحابه و به نفع شیعه سخن گفته است. یک چهارم کتاب به خلافت امام علی(ع) اختصاص دارد.

علت قیام نکردن امام علی(ع) بعد از سقیفه

چرا امام علی(علیه السلام) بعد از جریان غصب خلافت قیام نفرمود؟

امام علی(ع) در خطبه پنجم نهج البلاغه، چند دلیل براى عدم قیام خود ذکر فرموده است: 1- کسانى که به او پیشنهاد قیام دادند مانند «ابوسفیان» به یقین حسن نیّت نداشته اند. 2- امام(ع) در این مسیر یاران اندکی داشت. 3- هدف امام(ع) از حکومت، احقاق حق و اجراى عدالت بود در حالی که قیام در آن شرائط به این هدف نمی انجامید، بلکه اساس اسلام را به خطر می انداخت. 4- مقدمات این قیام فراهم نشده بود.

سقیفه، موجب بی حرمتی به اهل بیت(ع)

چگونه ماجرای سقیفه موجب بی حرمتی به اهل بیت(علیهم السلام) شد؟

یکى از مهمترین پیامدهاى سقیفه، شکسته شدن حرمت پیامبر(ص) بود. در سقیفه سخنان آن حضرت در نصب علی(ع) به فراموشى سپرده شد و ابّهت حضرت در بین مردم شکسته شد. دستگاه خلافت که با برافروختن آتش تعصّبات قبیله اى، توانسته بود جایگاهی به چنگ آورد، براى حفظ آن به خانه وحى و رسالت یورش بردند. پر واضح است که این حرمت شکنى ها، از سوى کسانى که سال ها  محضر پیامبر(ص) را درک کرده بودند، مى توانست تا چه میزان مورد سوء استفاده فرصت طلبانى چون بنى امیّه قرار گیرد، و نتایج شومى را براى آیندگان به بار آورد.

سقیفه و انحراف در تعیین جانشین

چگونه ماجرای سقیفه باعث انحراف در تعیین جانشینان رسول خدا(صلی الله علیه و آله) شد؟

یکی از نتایج سقیفه، تبدیل خلافت الهی، که اعتبارش از نصّ و تعیین مستقیم خدا و رسولش نشأت می گرفت، به یک امر عادی بشری بود. در نظام اجتماعی، اگر قانونی شکسته شد، تضمینی وجود ندارد که اصل های دیگر، شکسته نشود. به همین دلیل، پس از سقیفه، انتخاب خلیفه از هیچ قانونی پیروی نکرد. روزی در بین مشاجره انصار و چند نفر از قریش، روزی با وصیت خلیفه اول، روزی با شورای شش نفری و روزی هم معاویه برای یزید بیعت گرفت. این محصول نهال شومی است که در سقیفه غرس شده بود.

معیار انتخاب خلیفه در سقیفه

در ماجرای سقیفه چه معیاری برای انتخاب خلیفه در نظر گرفته شد؟

معیار اصلی انتخاب خلیفه در سقیفه جلوگیری از رسیدن این مقام به بنی هاشم و بازیابی اعتبار از دست رفته قدرت طلبان قریش بود. بنابراین، بنى امیّه که پس از جنگ ها و توطئه های بسیار بر ضدّ اسلام، سرانجام با پذیرش شکست، به عنوان طُلَقا، با خوارى و بدنامى روزگار مى گذرانیدند، پس از رحلت پیامبر(ص) و در جریان سقیفه بر جامعه اسلامى مسلط گردید.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الرّضا عليه السّلام :

يا دِعْبِلُ! اُحِبُّ اَنْ تُنْشِدَنى شِعْراً فَاِنَّ هذِهِ الا يّامَ اَيّامُ حُزْنٍ کانتْ عَلَينا اَهْلِ الْبَيْتِ عليهم السّلام .

اى دعبل ! دوست دارم که برايم شعرى بسرايى و بخوانى ، چرا که اين روزها (ايام عاشورا) روز اندوه و غمى است که بر ما خاندان رفته است .

جامع احاديث الشيعه ، ج 12، ص 567