ضرورت شفاعت با وجود توانایی خدا بر بخشش مستقیم!؟

با توجه به اینکه خدا به همه چیز آگاه است و دوست دارد که بندگانش را ببخشد و مانعی هم در برابر بخشش او نیست، چه نیازی به شفاعت است؟

خداوند قدرت بخشش مستقیم را دارد؛ امّا خود برای ایجاد امید و شایستگی بیشتر در شفاعت شونده جهت توبه و نیز برای ترفیع مقام توبه کننده و هر بنده ای شفاعت را جعل فرموده است. شفاعت در شکل صحیح که مد نظر قرآن و روایات می باشد، در عرض توبه نیست تا با وجود یکی، توجیهی برای عملکرد دیگری وجود نداشته باشد. بلکه شفاعت از طرف خود خداوند متعال به عنوان یکی از راه های توبه معرفی شده است تا شفاعت شونده امید بیشتری به بخشش خداوند پیدا کند. در واقع شفاعت بر محور دگرگونى موضع «شفاعت شونده» دور مى زند؛ يعنى شخص شفاعت شونده به کمک شفیع خود را در وضع مطلوبى قرار دهد كه شايسته و مستحق بخشودگى گردد و در مسیر کمال قرار گیرد. ضمن اینکه طبق برخی روایات شفاعت برای همه انسانها، اعم از گناه کار و نیکوکار مفید است و می تواند باعث افزایش مقام و عامل مؤثری در کمال باشد.

حکم «غیبت» مومن گنهکار

آيا «غيبت» کردن از مومن گنهکار جايز است؟

برخي بزرگان، با استناد به مفهوم حدیثی از امام صادق(ع)، فقط غیبت افراد عادل را حرام می دانند، و غيبت افراد فاسق را حتی در صورت پنهانی بودن گناهشان جایز می دانند؛ لکن روایات متعددی که غیبت را در مورد بعضی افراد جایز شمرده اند، به مقتضى مفهوم وصف و بلكه مفهوم شرط، می گویند: «اگر شخص، گناهى را پنهاني انجام دهد، غيبت او جايز نيست و غيبت متظاهر به فسق، تنها در خصوص آن عملى كه به آن تظاهر مى كند جايز است، نه نسبت به تمام اعمالش». علاوه بر اینکه دلایل عقلی بر ممنوعیت غیبت نیز همین مطلب را ثابت می کند.

 

تفاوت «شفاعت» در عرف عام با «شفاعت» در منطق اسلام

چه تفاوت هايي بین «شفاعت» در عرف عام با شفاعتی که در منطق اسلام مطرح است وجود دارد؟

ميان «شفاعت» در عرف عام و «شفاعت» در منطق اسلام فاصله زيادى است؛ شفاعت در عرف عام، هم روحِ سعى و تلاش را مى كُشد، هم موجب تشويق به گناه است و هم انعكاسى از جوامع عقب افتاده و فئوداليته است؛ ولى شفاعت در شكل صحيح و با شرايط و كيفيّت و ويژگي هايى كه در دین به آن اشاره شده، هيچ يك از اين عيوب را ندارد، تشويق به گناه نمى كند، دعوت به سستى و تنبلى نمى كند، ارتباطى با جوامع عقب افتاده ندارد بلكه يك وسيله مؤثّر تربيتى براى اصلاح مجرمان، گناهكاران و متجاوزان است.

حکمت و عدل الهی در اجابت دعای گناه کاران و غیر مسلمانان!

در احادیث سخن از اجابت دعای گناهکاران و غیر مسلمانان آمده است؛ آیا اجابت دعای آنان باعث ثابت قدمی آنها در مسیر غلط نمی شود؟! و منافی عدل و حکمت الهی نیست؟!

برخی گناهکاران و غیر مسلمانان، مستضعفان قاصری هستند که عدم اجابت دعای شان می تواند تأثیرات مخربی داشته باشد و شعله ضعیف معنویت را در دل های شان خاموش کند. اما دعای معاندان مقصر که با علم به مسیر حق باز هم راه باطل را می پیمایند به هیچ وجه مورد پذیرش قرار نمی گیرد. البته باید به این نکته نیز توجه داشت که منظور از استجابت دعا در آن احادیث، دعایی است که شخص غیر مسلمان در حق یک مسلمان می کند نه اینکه دعایش برای خودش مستجاب باشد.

جایگاه «گنهکاران» در قیامت

امام علی(علیه السلام) جایگاه «گنهکاران» در قیامت را چگونه به تصوير مي كشد؟

امام علی(ع) در مورد جایگاه گنهکاران در قیامت می فرماید: «[گنهکاران در برابر صحنه وحشتناکی قرار می گیرند] در جايگاهى تنگ، در ميان مشكلاتى بزرگ و آتشى پرسوز كه فريادش بلند، زبانه هايش آشكار، غرّش آن پر هيجان، شعله هايش فروزان، خاموشي آن دور از انتظار، آتشگيره اش شعله ور، تهديدش مخوف، قرارگاهش [بر اثر دودهاى متراكم] تاريك و جوانبش تيره و ظلمانى، ديگ هايش جوشان و امورش سخت و وحشتناك است».

ادعای عدالت همه «صحابه»!!!

آیا این ادعا که همه صحابه پیامبر(ص) عادل بوده اند، قابل قبول است؟!

گرچه در ميان صحابه افراد صادق و با تقوا فراوان بودند، ولى افراد منافق يا ناصالح نیز وجود داشتند كه پيامبر اسلام(ص) از آنها بيزارى مى جست و قرآن نیز بارها آنان را نكوهش كرده و حتى گاهى عدّه اى را لعن کرده است. بنابراین آنها در چند گروه جای می گیرند: 1. صالحان 2. مؤمنان خطاكار 3. افراد آلوده و گنهكار 4. منافقان تبهكار. بنابراین، داستان عدالت همه صحابه، افسانه اى بيش نيست كه جمعى از هواخواهان خلفاى نخستين براى قطع زبان اعتراض بر اعمال آنها، اين نغمه را سر دادند.

راهكار ترک «غیبت»

چگونه می توان «غیبت» را ترک کرد؟

از منظر امام علی(ع) بهترین راه درمان «غیبت» این است که توجه كند اگر عيب و گناهى را كه به ديگرى نسبت مى دهد در وجود خودش نیست، خدا را شكر گويد، شكرى كه او را از عيبجويى باز دارد، و اگر خود گناهکار است سزاوار نيست به گناه ديگران بپردازد. در واقع امام می خواهد انگیزه های غیبت در انسان را بخشکاند تا بیماری روحی انسان کاملاً درمان شود. انگيزه هايی مانند حسد، خودخواهى، غرور و كبر، كينه توزى، دنياپرستى، رياكارى، انتقام جويى و استهزاء که با از بين رفتن آنها تمايل به غيبت نیز از بین می رود.

افسانه «مريم مجدليه»!؟

افسانه «مريم مجدليه» چيست و چگونه با استناد به آن می توان ثابت کرد که اناجیل فعلی همگی تحريف شده اند؟

«مريم مجدليه» زني است كه گناهان زيادي مرتكب شده ولی نسبت به حضرت عيسی(ع) محبت بي‌شماري مي‌كند. اين زن پاهاى عيسی را با اشك‌هاي خود مي‌شويد و با موهاى سر خود خشك مي‌كند و از وقتى كه عيسی داخل آن خانه مي‌شود مشغول بوسيدن پاهاى او مي‌شود و همين محبّت بسيارش باعث آمرزش او می گردد.

موضع اسلام درباره «نجات انسان»

اسلام درباره مسئله نجات‌بخشي‌ انسان چه ديدگاه و نظري دارد؟

قرآن مجيد به عنوان اصيل‌ترين منابع اسلامى، درباره فداء پيامبران و غير آنها سخنى به ميان نياورده است؛ چراكه اين كتاب آسماني هيچ كس را به جرم گناه ديگرى گناهكار نمى‌داند. آيه «وَ لاَتَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى» در پنج سوره قرآن تكرار شده است. قرآن از سويى وسيله نجات و آمرزش و دخول در بهشت جاودان را ايمان و عمل صالح معرّفى مى‌كند و از سوى ديگر، نجات انسان‌ها و امّت‌ها را در گرو اعمالشان مى‌داند و پاداش‌هايى كه به آنها وعده داده شده به تناسب همان اعمال اكتساب شده معرّفى مى‌كند.

بیشتر بودن رحمت شفیع از رحمت خدا در شفاعت!

آیا اگر شفاعت شفیع نباشد خداوند گناهکار را نمی بخشد؟! آیا رحمت خدا کمتر از شفیع است؟!

شفاعت، لطفی الهی است و او خود این دستور را به شفیعان داده تا در نزد خدا از گناهکاران شفاعت کنند. خداوند به چنین امری توصیه نموده است تا بندگان بیشتری را ببخشد و باب شفاعت آخرين مرحله بهره مندي بندگان از فيض الهی باشد. وقتی شفاعت لطف الهی و بابی است که خدا گشوده است، چگونه شفیع می تواند از «خالق شفاعت» مهربانتر باشد؟! وقتی شفیع فقط با اذن الهی شفاعت می کند، چگونه می تواند از «مالک و صاحب اختیار شفاعت» مهربانتر باشد؟! وقتی شفاعت طلب چشم به بخشش خدا دارد و شفیع را فقط به عنوان واسطه بخشش می شناسد، معنی ندارد که رحمت و مهربانی شفيع را بيشتر از خداوند بداند!

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال ابي عبدالله (عليه السلام)

مَنْ مَاتَ فِي طَرِيقِ مَکَّةَ ذَاهِباً أَوْ جَائِياً أَمِنَ مِنَ الْفَزَعِ الاَْکْبَرِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ.

کسى که در راه رفتن يا بازگشتن از مکه بدرود حيات گويد، از ترس و هراس روز قيامت ايمن گردد.

تهذيب الاحکام: 5/23/68